
وجود فضاي سبز در شهرها به خصوص كلانشهرها و به ويژه پايتخت امري ضروري و اجتنابناپذير است به گونهاي كه به رغم اقدامات صورت پذيرفته همواره آمار سرانههاي فضاهاي سبز شهري به دليل بافت متراكم شهري و نبود سياستهاي ويژه در سالهاي گذشته براي توسعه شهري اين معضل را با خود به همراه دارد.
در شهر تهران كوچه و معبري را نميتوان يافت كه در آن ساخت و ساز و احياي نوسازي بافتهاي فرسوده وجود نداشته باشد.
يك واحد خانه مسكوني با حياط آن تخريب ميشود و به جاي آن يك برج چند طبقه احداث ميشود و اگر بتوان از ساير خدمات شهري در اين زمينه چشمپوشي كرد، هرگز نميشود از فضاي سبز صرفنظر كرد.
با تلاشهاي صورت گرفته از سوي مديريت شهري (شورا و شهرداري) همواره ميزان افزايش سرانههاي فضاي سبز درونشهري با آهنگ رشد بسيار كندي صورت ميگيرد به گونهاي كه ميتوان برآورد كرد با توجه به جمعيت پايتخت و تغييرات صورت گرفته، نرخ رشد و توسعه فضاي سبز عملا ثابت است. تهران با داشتن چندين پارك جنگلي متوسط نسبت به مساحت شهري و مسكوني، در بخشهاي غربي و شرقي، شمال و شمال شرقي و جنوبي پاسخگوي نياز شهروندان نيست.
به همين منظور حفظ و نگهداري فضاهاي سبز و پارك محلهاي بايد در اولويت كاري مديران مناطق قرار گيرد. اينكه چرا عدهاي به خود اجازه ميدهند تا به فضاي سبز شهروندان دست درازي كنند ناشي از كوتاهي مديريت شهري (شورا و شهرداري) است. آيا پاركهاي محلهاي هويت محلهاي نيستند؟
وجود يك پارك در يك ناحيه يا يك محدوده علاوه بر آنكه نما و سيماي شهري ناحيه را زيبا ميسازد و فوايد بسياري را نيز به دنبال دارد؛ از مسائل زيستشهري گرفته تا استفاده از اينگونه فضاها براي پر كردن اوقات فراغت و تفريح و ورزش شهروندان مفيد است.
اينگونه نيست كه در اين نوشته تلاشهاي مستمر و پوياي مديريت شهري را در احداث پاركهاي جديد ناديده بگيريم بلكه لازم است در زمينه توسعه فضاي سبز شهري از يك درخت گرفته تا سياستهاي موجود و از شيوه ارائه خدمات از پاركها و فضاهاي سبز تا نگهداري آنها مورد بازنگري قرار گيرد و بايد به اين نكته توجه داشت همانگونه كه فضاي سبز و احداث آن ضروري است، احداث معابر نيز با رعايت اصول شهرسازي و فني، بسيار لازم و ضروري است و اگر در جايي به ضرورت و براساس توافقات قرار است بخشي از فضاي سبز به معبر تبديل شود، رعايت موازين قانوني و اطلاعرساني صحيح و به موقع لازم است.
متأسفانه گاه چالشها و معضلاتي در رابطه با فضاهاي سبز مطرح ميشود ولي از پاسخگويي شفاف و به موقع خبري نيست و همين امر سبب ميشود تا به جاي تصميمگيري صحيح و آگاهسازي مشكلات پنهان بماند.
به تعبير ديگر درختان و فضاهاي سبز همچون شهروندان و خانههاي آنان به حساب ميآيند، آيا كسي حق تعرض به حقوق شهروندان و محل سكونت آنان را دارد؟!
به نظر ميرسد با سخنراني و دفاع يك جانبه سرانجام كار به جايي نخواهد رسيد و بايد همچنان منتظر نالههاي درختان باشيم!