اواخر فروردین ماه ۱۳۵۸ سه نفر از برادران انقلابی به نمایندگی از مجموعههایی که هر کدام با هدف حفاظت از انقلاب اسلامی تحت عنوان سپاه پاسداران در چهار گوشه تهران مشغول فعالیت بودند، به محضر حضرت امام (ره) در قم شرفیاب شده تا نظرشان را در خصوص ادغام مجموعههای مختلف و تشکیل سپاهی واحد تحت نظر شورای انقلاب را جویا شوند که معظمله در پاسخ فرمودند «بروید سپاه را تشکیل بدهید.»
این فرمان کوتاه حکمتهای بزرگی داشت و سپاهی را که اگر نبود کشور هم نبود از دو خطر بزرگ مصون داشت. یکی خطراختلاف و انشقاق و دوم خطر دولتی شدن سپاه که با پیشدستی دولت موقت سبب بروز نگرانیهای جدی در نیروهای انقلابی شده بود.
بازرگان که از همان روزهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی سر ناسازگاری با کمیتههای انقلاب اسلامی گذاشته بود، برای گرفتن فرماندهی کمیتهها خدمت امام (ره) رسید که متوجه انتصاب آیتالله مهدوی کنی در این جایگاه میگردد؛ لذا حکم تأسیس «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» را به نام مرحوم لاهوتی میگیرد تا با حضور نمایندگانی از دولت نظیر ابراهیم یزدی، هاشم صباغیان و محسن سازگارا در اداره آن نقش داشته باشد. از این رو، در نخستین روز از اسفندماه ۵۷ به شکل عجولانهای تشکیل سپاه توسط دولت را رسانهای کرد و اعلام داشت: «بر اساس تصمیم هیئت دولت، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایجاد خواهد شد. آییننامه آن تهیه شده و در دست مطالعه و رسیدگی است تا چند روز دیگر پس از تصویب این آییننامه اعلام خواهد شد و گارد ملی به وجود خواهد آمد تا برادرانی که در انقلاب شرکت داشتند، در تشکیلات جدید و با انضباط لازم و لباس مخصوص به پاسداری ادامه دهند.» این در حالی بود که سه مجموعه دیگر به نام سپاه از سوی نیروهای انقلابی مشغول فعالیت بودند. مجموعه اول را تعدادی از نیروهای مبارز قبل از انقلاب که آموزش نظامی را در لبنان فراگرفته بودند و در قالب گروههای هفتگانه فعالیت میکردند تحت عنوان «گارد انقلابی» در ساختمان توحید، واقع در خیابان شریعتی تشکیل میدادند. هدایت این مجموعه را استاد شهید مرتضی مطهری به عهده داشته و اعضای اصلی آن را محسن رضایی، محمدباقر ذوالقدر، سیدرحیم صفوی، حسن واعظی، شهید محمد بروجردی تشکیل میدادند. دومین مجموعه را تعدادی از زندانیان سیاسی و اعضای حزب ملل اسلامی به نام «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» تشکیل داده بودند که مرکز فعالیت آن در مسجد امیرالمومنین (ع) واقع در خیابان کارگر با محوریت آیتالله موسوی اردبیلی بود. البته این گروه پس از مدتی به پادگان جمشیدیه منتقل شده و از آنجا به ساختمانی در خیابان پاسداران فعلی معروف به «خلیج» میروند.
مجموعه سوم را هم تعدادی از نیروهای انقلابی خارج از کشور که آموزشهای چریکی را در فلسطین دیده بودند، با محوریت شهید محمد منتظری و اصغر جمالی معروف به ابوحنیف، به همراه تعدادی از افسران عالی رتبه ارتش از جمله شهید نامجو و شهید کلاهدوز تحت عنوان «گارد دانشگاه» تشکیل داده بودند که مقر آن در خیابان ستارخان (محل فعلی اداره گذرنامه) تحت حمایت شهید بهشتی قرار داشت. تعدد مراکز و نیروهای پاسدار انقلاب، در شورای انقلاب مطرح و سرانجام تصمیم گرفته شد که آقای هاشمی رفسنجانی با هماهنگ کردن این گروهها و یکپارچهکردن آنها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی واحد را شکل دهد. این تصمیم در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۳۵۸ اتخاذ شد و در پی آن مقرر شد که از این چهار گروه، ۱۲ نفر (هر گروه سه نفر) انتخاب شده و از این جمع، سه نفر به دیدار حضرت امام (ره) در قم برسند. این دیدار کوتاه و جمع سه نفره که در آخرین روزهای فروردین ماه ۵۸ انجام گرفت، سبب شد در روز یکشنبه دوم اردیبهشت ۵۸ شورای انقلاب، با نظر مثبت حضرت امام (ره)، احکام اعضای شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب را به منظور تشکیل نیروی مستقل از ارتش و دولت و زیر نظر شورای انقلاب تهیه و ابلاغ کرد. بدین ترتیب تولد سپاه در اردیبهشت ماه ۵۸ و به تدبیر حضرت امام (ره) نه تنها منشأ اختلاف میان نیروهای انقلابی و بازیچه بدخواهان ملت ایران نگردید بلکه برای همیشه به نماد وحدت ملت ایران و پشتوانه بزرگ نظام و کشور در زمان جنگ، صلح و مذاکره تبدیل شد. چنانچه امروز قدرت بازدارندگی این نهاد مقدس دشمنان ملت ایران را به پای میز مذاکرهای نشانده که هم نوع آن و هم مکان آن و هم موضوع آن را نظام اسلامی تعیین میکند.