جوان آنلاین: كانال تلگرامي «بنياد موقوفات دكتر محمود افشار» يادداشتي از «احمد اقتداري» را به اشتراك گذاشت. در اين يادداشت ميخوانيم: جزيرههاي تمب بزرگ و كوچك را در لهجههاي جنوب ايران «تمب گپ» و «تمب مار» مينامند. تمب با «تاء» مضموم و «م» و «ب» ساكن به معني «تپه» و «تل» و «زمين برآمده» به كار رفته است. در زبان دريانوردان بومي اين دو جزيره را «تمب گپ» به معني «تمب بزرگ» و «تمب مار» مينامند. تمب مار را «تمب كوچك»، «تل مار»، «تنب مار»، «طنب كوچك»، «نابيو تنب»، «نبي تنب» نيز خواندهاند.
در سال ۱۸۳۵ ميلادي، ۱۲۵۵ هجري قمري كه دامنه فعاليت دزدان دريايي در كرانههاي خليج فارس به اوج رسيده بود و طرد دزدان دريايي و جلوگيري از اعمال آنها، بهانه مداخلات انگلستان در خليج فارس گرديد تا امپراتوري انگلستان بتواند اين شاهراه دريايي را در دست خود گيرد بنا به پيشنهاد حكومت هندوستان كاپيتان هنل انگليسي، افسر بحريه انگليس كه از طرف درياداري انگليس عهدهدار امور خليجفارس بود، يك خط فرضي به موازات ساحل رسم کرد كه امتداد آن از جزيرههاي بوموسي و سيري ميگذشت. بعدها جانشين هنل به نام ماژور موريسن، با شيوخ و رهبران امارات خليجفارس مذاكراتي به عمل آورد و خط ديگري براي نشان دادن حدود آبهاي ايران و سواحل جنوبي خليجفارس روي نقشه خليجفارس فرض و وضع کرد كه از جزيره سير ابونعير و شمال رأس ركن در شمال جزيره قطر تا نزديكي رأس الزور در كويت ميگذشت.
اين خط نسبت به خط قبلي كه آن هم در جنوب جزيرههاي تمب قرار داشت، جنوبيتر بود. اين خطوط را خطوط محدوديت ناميدهاند و جزاير تمب و بوموسي در شمال هر دو خط قرار گرفتهاند و براساس خطوط فرضي وضعي هر دو مأمور درياداري انگلستان در آبهاي ايران واقع شدهاند و بنابراين حكومت انگلستان كه ساليان دراز مدعي مالكيت جزاير تمب بزرگ و تمب كوچك و بوموسي بوده است، با تأييد حكومت هندوستان اين جزاير را در محدوده آبهاي ايران ميشناخته و در روي نقشه تأييد كرده است و مالكيت ايران بر اين جزاير را براساس اصول علمي و سياسي و تاريخي پذيرفتهاند و مالكيت ايران را تأييد کردهاند.
در نقشه خليجفارس كه از طرف وزارت جنگ انگليس به سال ۱۸۸۸ ميلادي چاپ شده است، جزيرههاي تمب بزرگ و تمب مار يا تمب كوچك همراه با جزيرههاي «بوموسي» و «سيري» و «فرورو» به رنگ اصلي خاك ايران روي نقشه رنگ شدهاند، اما همين دولت انگلستان در اوایل قرن بيستم و در اولين سالهاي بعد از جنگ جهاني اول با كمك نيروي دريايي گشتي خود در آبهاي خليج فارس و اقيانوس هند، مانع از فعاليت مأموران گمركي و مالياتي ايران در اين جزيرهها شد و در كتب و مآخذ و اسناد جديد خود آنها را به حكام رأس الخيمه و شارجه متعلق دانست.
در كتاب خطي مفاص اللئالي و منار الليالي، تأليف محمدعلي سديدالسلطنه كبابي بندرعباسي كه به كتابخانه مركزي و مركز اسناد دانشگاه تهران اهدا شده و هماكنون در آن كتابخانه نگهداري ميشود، رونوشت سندي به خط و زبان عربي ثبت شده است كه پدران و بني اعمام حكام حاليه رأس الخيمه و شارجه به اتفاق عده ديگري از مردمان جزاير تمب و بوموسي و سيري حقانيت ايران را در مالكيت جزاير مذكور تأييد كرده و صريحاً اعلام كردهاند كه بعضي از سنوات براي تعليف احشام خود اين جزاير يا بعضي از آنها را براي علفچر مواشي خود از حاكم ايراني بندر لنگه اجاره میکردهاند.»
منبع: «سرگذشت تاريخي چهار جزيره در خليجفارس»، احمد اقتداري، يغما، آبان ۱۳۵۶، ش ۳۵۰، ص ۵۰۳-۵۰۴ و فروردين ۱۳۵۷، ش ۳۵۵، ص ۴۶-۴۷