کد خبر: 1257288
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
کتاب «عایده» به زندگی «عایده سرور»، مادر شهید «علی اسماعیل» از اعضای حزب‌الله لبنان می‌پردازد و زندگی او را از کودکی تا شهادت فرزند ۱۷‌ساله‌اش برای مخاطب روایت می‌کند

جوان آنلاین: کتاب «عایده» خاطرات مادر شهید حزب‌الله لبنان به قلم محبوبه‌سادات رضوی‌نیا در انتشارات سوره‌مهر به چاپ رسید. 
کتاب «عایده» به زندگی «عایده سرور»، مادر شهید «علی اسماعیل» از اعضای حزب‌الله لبنان می‌پردازد و زندگی او را از کودکی تا شهادت فرزند ۱۷‌ساله‌اش برای مخاطب روایت می‌کند. عایده از اهالی لبنان از کودکی علاقه زیادی به حجاب و انجام فعالیت‌های دینی داشت. او با وجود مخالفت‌های شدید مادرش چادر به سر می‌کند و با داشتن زمینه‌های مذهبی به حزب‌الله می‌پیوندد. عایده با یکی از اعضای حزب‌الله ازدواج می‌کند. او صاحب سه فرزند می‌شود که یکی از آن‌ها در ۱۷ سالگی به شهود و کراماتی عجیب دست پیدا می‌کند و به شهادت می‌رسد. یکی از کرامات شهید علی اسماعیل که رضوی‌نیا در مقدمه به آن اشاره کرده، رایحه خوشی است که بعد از تیر خوردن علی در قله شمالی از خون او اطراف را پر می‌کند. 
نویسنده برای مصاحبه با این مادر شهید به بیروت سفر می‌کند. مصاحبه به زبان عربی گرفته می‌شود و محمدجواد مهدی‌زاده از پژوهشگران و نویسندگان کشورمان که به لهجه لبنانی تسلط دارد پیاده‌سازی و ترجمه آن را انجام می‌دهد. بعد از تدوین ابتدایی کتاب، عایده سرور ۳۴ روز به ایران و مشهد محل زندگی نویسنده می‌رود و تا پایان کار نگارش کتاب در کنار او می‌ماند. 
ضمن اینکه مهدی‌زاده اطلاعات مورد نیاز برای پاورقی‌ها مربوط به اشخاص، شهدا، عملیات و مناطق را هم برعهده می‌گیرد. به همین دلیل پاورقی‌ها ممکن است کمی طولانی به نظر برسند، اما اطلاعات جامعی برای مخاطب غیرلبنانی فراهم آورده و او را با تاریخ، جغرافیا، حوادث، شخصیت‌ها و سیاست کشور لبنان آشنا می‌کند. «عایده» در ۱۴ فصل به همت دفتر هنر و ادبیات پایداری حوزه هنری انقلاب‌اسلامی و با همکاری مؤسسه رسالات لبنان به ثمر رسیده است. در پایان کتاب، وصیتنامه شهید و عکس‌هایی از او و خانواده‌اش گنجانده شده است. 
در بخشی از کتاب می‌خوانیم: 
زمین جایی که قرار بود آرامگاه علی باشد را طوری عمیق کنده بودند که برای قبری سه طبقه استفاده شود، هر طبقه مخصوص یک شهید. خودکار، دفتر کوچک و قرآنی که همیشه همراهم داشتم از توی کیفم درآوردم. وقتی پایم را روی لبه قبر گذاشتم، دیدم که چقدر عمیق است، اما کمی بعد آن پایین داخلش بودم. اصلاً نمی‌دانستم که چطور وارد آنجا شده‌ام. اول یاسین خواندم. مادربزرگم رمزیه همیشه می‌گفت خواندن این سوره قبل از ورود متوفی به قبر باعث انس او به خانه آخرتش می‌شود و جلوی وحشت میت را می‌گیرد. بعد از آن خودکارم را برداشتم و همانطور که نشسته بودم روی تکه‌های کاغذ برای علی اینطور آوردم...»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار