جوان آنلاین: توسعه پایدار یکی از مفاهیم و موضوعات مهمی است که هم اکنون در سرتاسر جهان مورد توجه سیاستمداران کشورهای مختلف قرار گرفتهاست. در واقع در دولتمردان در تمامی دنیا در کنار پیشرفتهایی که حاصل میکنند باید به مقوله حفظ محیطزیست و منابع طبیعی همچون آب، خاک و جانداران توجه کنند، چراکه حفظ منابع آب و خاک تنها راه رسیدن به توسعه پایدار است و یکی از راهکارهای حفاظت هر چه بهتر از این منابع توسعه و افزایش پوشش گیاهی خواهد بود. در واقع توسعه پایدار به معنی ممنوعیت بهرهبرداری از منابع طبیعی نیست، بلکه توسعه پایدار به این معنی است که بهرهبرداری باید در درجه اول به گونهای صورت گیرد که در کنار بهرهبرداری از منابع خدادادی بتوانیم محیطزیست خود را سالم نگه داریم.
افزایش جمعیت، افزایش نیازها را در پی داشته و این به نوبه خود افزایش تولید را میطلبد. از طرفی دیگر در برابر این دور افزایش، کاهش منابع اولیه بسیاری، چون نفت، گاز، ذغال سنگ، کاهش سطح جنگلها، کاهش بازده زمینهای زراعی، کاهش گونههای گیاهی و جانوری، کاهش تنوع زیستمحیطی، کاهش زیبایی و چشمنوازی چشماندازها را شاهد بودهایم و در آن سوی دیگر باز افزایش آلودگی هوا، آب و خاک، افزایش فقر و تنگدستی، افزایش مرگ و میر، افزایش هزینه رفاه اجتماعی، درمانی و بهداشتی، آلودگی صوتی و افزایش بیکاری ما را وادار میسازد تا برای ادامه زندگی خود چارهای بیندیشیم.
ایران سرزمین فرصتها و منابع خدادادی
ایران سرزمین فرصتها و منابع کمنظیر طبیعی و انسانی است؛ فرصتهایی که میتوانند با مدیریت صحیح هر کشوری را به ملتی توسعهیافته و قدرتمند تبدیل کنند، اما کشور ما در حال حاضر با چالشها و بحرانهای متعددی روبهرو است که عمدتاً ریشه در نظام حکمرانی دارند و نهتنها فرصتهای پیشرفت را از بین برده، بلکه باعث ناکامی ملت ایران در رسیدن به آرمانهای انقلاب نیز شدهاست. متأسفانه طی سالهای اخیر ما بسیاری از منابع طبیعی و خدادادی خود را از دست دادهایم و با توجه به اصل ۵۰ قانون اساسی اگر به موضوع محیطزیست و پایداری آن توجه نکنیم، شاهد اتفاقات ناخوشایندی در این حوزه میشویم.
تدوین ۷ برنامه ۵ ساله در حوزه توسعه پایدار در ایران
محمد درویش، کارشناس حوزه محیطزیست در ارتباط با بحث توسعه پایدار به «جوان» گفت: مفهوم توسعه پایدار از سال ۱۹۸۰ در «کمیسیون استراتژی حفاظت جهان» توسط «اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت» مدون گردید و این موضوع مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفت.
درویش افزود: در کشور ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هفت برنامه پنج ساله برای حوزه توسعه پایدار تدوین شده و مهمترین اصل در این برنامهها تأکید بر رشد اقتصادی همراه با حفظ منابع زیستمحیطی کشور است.
وی ادامه داد: در اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقرر شدهاست که «در جمهوری اسلامی، حفاظت محیطزیست که نسل امروز و نسلهای آینده باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشتهباشند، وظیفه عمومی تلقی میگردد. از اینرو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیطزیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است» و سازمان حفاظت محیطزیست بر همین مبنا در حقیقت وظایف قانونی خودش را باید انجام دهد.
قانون توسعه پایدار عملاً در کشور اجرا نمیشود
درویش با اشاره به اینکه مسئولان و دولتهای مختلف تا به الان به این اصل توجهی نشان ندادهاند، اضافه کرد: واقعیت این است که این قانون روی کاغذ فقط نوشته شدهاست و هم اکنون تعداد بیشماری طرحهای اقتصادی همچون نیروگاه ها، سدها و جادههایی ساخته شدهاند که عملاً منجر به تخریب غیرقابل جبران محیطزیست شدهاند.
وی با اشاره به ساخت سد گتوند ابراز کرد: ساخت این سد متأسفانه مطابق نظریه «مرکز بررسی نهاد ریاست جمهوری» ۲۰ درصد به افزایش شوری جلگه خوزستان کمک کرد، همچنین ساخت نیروگاه شهید مفتح همدان که در دشت فامنین ساخته شدهاست با توجه به اینکه ارزیابیهای محیطزیستی آن نیز صورت گرفت ولی منجر به ایجاد ۱۱ فروچاله شد و باعث مهاجرت اجباری چند هزار نفر از مردم منطقه شد.
کارشناس حوزه آب و محیطزیست در ادامه بیان کرد: محور مواصلاتی اصفهان به شیراز نیز یکی دیگر از طرحهایی بود که منجر به قطع چندصد درخت زاگرس شد و اعتراضهای زیادی را برانگیخت. همچنین سد صفارود در استان گیلان چنین مصیبتی را به وجود آورده و متأسفانه سازمان حفاظت محیطزیست از قدرت لازم برای اعمال قانون برخوردار نیست و اگر خیلی هم بخواهد پافشاری کند، تجربه ثابت کردهاست که خود رئیس سازمان نیز عوض میشود. وی با اشاره به موضوع دردناک دریاچه ارومیه گفت: این دریاچه عظیم نیز به دلیل عدمرعایت اصل قانون اساسی در حوزه پایداری زیستمحیطی خشک شد. رئیس سازمان حفاظت محیطزیست در سال ۱۳۸۱ نامهای به وزیر نیرو نوشت تا از روند سدسازیهایی که منجر به خشک شدن دریاچه میشود، جلوگیری کند، ولی متأسفانه وزیر نیرو «بیطرف» هیچگونه توجهی به هشدارهای محیطزیست نکرد و باعث شد تا این دریاچه خشک شود.
درویش ادامه داد: در زمان دولت دوم محمود احمدینژاد، رئیس سازمان محیط زیست به «نامجو» وزیر نیرو نامهای نوشت تا سد «گتوند» را آبگیری نکنند، چون ممکن است مشکلات محیطزیستی به وجود بیاورد، ولی باز هم وزیر نیرو توجهی نکرد و با توجه به همه هشدارها این سد با حضور رئیسجمهور افتتاح شد و آن فاجعه بزرگ اتفاق افتاد.
وی با اشاره به افتتاح سد چشمگیر در استان کهگیلویه و بویر احمد و هشدارهای کارشناسان عنوان کرد: در زمان دولت رئیسی همچنین «سلاجقه» رئیس سازمان محیطزیست طبق نامهای که به وزارت نیرو ارائه کرد، ۱۲ خطر را در مورد آبگیری این سد هشدار داد، اما باز هم به این هشدارها توجهی نشد و این پروژهها نمونههایی از تاریخ تلخ عدم رعایت هنجارهای محیطزیستی در ۱۳ دولتی است که بعد از انقلاب داشتهایم.
سدسازی یکی از مهمترین عوامل خشکشدن رودخانهها و دریاچههاست
کارشناس حوزه آب و محیطزیست با بیان اینکه سدسازی یکی از عوامل مهم تخریب محیطزیست است، گفت: اغلب سدهایی که در ایران ساخته شدهاست منجر به خشکشدن رودخانهها و دریاچهها شدهاست، به طور مثال بعد از اینکه سد سیوند، درودزن و سد ملاصدرا روی رودخانههای کر و سیوند در استان فارس زدهشد، ما عملاً تالابهای بینالمللی بختگان، طشت و کمجان را از دست دادیم.
وی اضافه کرد: یا اینکه بعد ساخت سد زایندهرود، تالاب گاوخونی از بین رفت، بعد از ساخت سدهای کرج، جاجرود و ماملو در تهران عملاً تالاب بینالمللی مسیله و حوزه آبخیز دریاچه نمک قم را از دست دادیم.
درویش با اشاره به ساخت سد کرخه روی رودخانه هورالعظیم بیان کرد: متأسفانه این رودخانه به دلیل ساخت این سد خشک شد و باز هم در ادامه بعد از ساخت ۱۰۵ سد روی ۱۴ رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه، عملاً «چشم آبی گربه نشان وطن» روی اولین دریاچه بزرگ ایران را از دست دادیم.
وی گفت: همچنین به دلیل سدسازیهای متعدد روی دو رودخانه اترک و گرگانرود در استانهای خراسان شمالی و گلستان متأسفانه تالابهای بین الملی آلماگل، آلاگل و آجی گل رو به خشکی رفته و حتی تالاب گمیشان نیز یک کیلومتر عقبنشینی کردهاست.
نرخ فرسایش خاک در کشور باعث خسارات جبرانناپذیر میشود
احمد خاتونآبادی، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان نیز به «جوان» گفت: با توجه به نرخ فرسایش خاک در کشور و بهرهبرداری از منابع آبهای سطحی و زیرزمینی بدون جبران آن منابع در سفرههای آب زیرزمینی باعث خسارات جبرانناپذیری در آینده میشود.
احمد خاتونآبادی افزود: به طور مثال در حال حاضر به دلیل برداشتهای بیرویه از آبخوان اصفهان، زایندهرود خشکیده است و شاید دهها سد ماننده زایندهرود نیاز داریم تا بتوانیم دوباره این آبخوان را احیا کنیم.
۳۰۰ دشت کشور آبخوانهایش نابود شدهاست
این استاد دانشگاه با بیان اینکه برداشتها از آبهای زیرزمینی بدون امکان تغذیه سفرهها و نفوذ آن همچنان ادامه دارد، بیان کرد: هم اکنون بر اساس آمارهای وزارت نیرو از بین حدود ۶۳۵ دشت در کشور چیزی حدود ۳۰۰ دشت آبخوانهای آنها کور شدهاست، بر همین اساس وضعیت آبخوانهای کشور با میزان بهرهبرداری متناسب نیست.
خاتون آبادی اضافه کرد: وقتی بارگذاریهای صنعتی و کشاورزی در مناطق بیشتر از توان زیستمحیطی و آبخوانها اتفاق میافتد، طبیعتاً شاهد فرونشست زمین در مناطق خواهیم بود و اگر دریا را هم بیاورید باز روانآب اتفاق میافتد و مناطق به حالت قبل خود بر نمیگردند.
استاد منابع آب و توسعه پایدار با اشاره به توسعه اقتصادی گفت: در بحث توسعه پایدار باید به ظرفیت تحمل زیستمحیطی توجه کرد و همچنین ارزیابیهای اثرات زیستمحیطی نیز باید صورت گیرد، ولی متأسفانه نسخههایی که برای مصرف آب پیچیده شده، بسیار ظالمانه بوده است.
مدیریت یکپارچه منابع آب میتواند کشور را احیا کند
خاتونآبادی عنوان کرد: بر این باورم بهرغم اینکه خاک عنصر اصلی برای تمدنها است و با توجه به اینکه هم اکنون ۵۰ درصد خاک، خاکدان است و در خیلی مناطق نیز از بین رفته، ولی اگر مدیریت درست در حوضههای آبریز رودخانهها صورت گیرد، میتوانیم هنوز امیدوار باشیم.
وی اضافه کرد: باید صنایع وابسته به آب، کنار دریاها باشند و میتوان با انتقال این صنایع تا حدودی بر مسئله مدیریت آب امیدوار باشیم، ولی اگر این مسائل مدیریت نشود، با توجه به گزارشهای رسیده به ورشکستگی آبی خواهیم رسید. با توجه به موضوعاتی که مورد بحث قرار گرفت، به نظر میرسد که مدیران و مسئولان باید به فکر چاره باشند تا بتوانیم در آینده شاهد ایرانی آباد باشیم.