ابراهیم رئیسی طی ۳۴ ماه ریاست جمهوری ۲۸ سفر بینالمللی انجام داد که اکثر این سفرها به کشورهای همسایه و همچنین شرقی انجام شد. رئیسی سیاست خارجیای را دنبال کرد که برخی آن را با مفهوم «انقلابیگری عملگرایانه» توصیف کردهاند. در دستور کار سیاست خارجی رئیسی که در زمان مبارزات انتخاباتی او منتشر شد، رویکرد او بر سه رکن «امنیت از موضع اقتدار»، «صلح از موضع قدرت» و «مذاکره و دیپلماسی از موضع عزت و منفعت» متمرکز شد. جنبه انقلابی سیاست خارجی او، اشاره به حمایت از محور مقاومت در برابر امریکا و اسرائیل است که راندن نیروهای امریکایی از منطقه و تضعیف رژیم صهیونیستی ستاره راهنمای آن بود. حسین امیرعبداللهیان به عنوان بلندپایهترین کارگزار سیاست خارجی رئیسی که پیش از این معاون عربی- آفریقایی وزارت خارجه بود، اساساً یک چهره مقاومتی به حساب میآمد. همین منجر به این شد که در فاصله هشت ماه بعد از عملیات هفتم اکتبر حماس علیه رژیم صهیونیستی، محور مقاومت از لبنان گرفته تا فلسطین و از جولان سوریه و عراق تا یمن، سازمانیافتهترین وضعیت امنیتی را به دست بیاورد. جنبه عملگرایانه سیاست خارجی رئیسی، تمرکز او بر «چرخش ایران به سمت آسیا» و تمرکز بر همسایگان است که چنین چرخشی هم از نظر ژئوپلیتیک و هم از نظر ژئواکونومیکی رخ داد. این عملگرایی، شامل ترویج راه حلهای منطقهای برای مشکلات منطقهای، تنشزدایی با رقبای سنتی (از قبیل امارات، عربستان سعودی و طالبان) و نزدیکی استراتژیک بیشتر به بازیگران آسیایی مانند چین و همچنین نزدیکی و عضویت در ساختارهای چندجانبه آلترناتیو جهانی مانند بریکس و شانگهای و ابتکار کمربند و جاده چین نمود یافت. عملگرایی سیاست خارجی رئیسی، همچنین در فاصله گرفتن شخص او از لفاظیهای بیهوده و هزینهزا با وجود تعهد به سیاست خارجی انقلابی آشکار شد. دولت رئیسی به رغم نگاه انتقادی به توافق هستهای سال ۲۰۱۵، هیچ گاه مرگ آن را اعلام نکرد و تا ماهها فعالانه مذاکرات احیای برجام را ادامه داد، ولی در عین حال خواستار «نتایج ملموس» از مذاکرات شد. دولت او وقتی مذاکرات احیای برجام به نتیجه نرسید، اعلام کرد که غنیسازی اورانیوم با خلوص ۶۰ درصد را آغاز کرده است. او در سیاست خارجی در عین حال اصرار داشت که «مسائل منطقهای یا موضوع موشکی قابل مذاکره نیست».
| دبیر گروه بینالملل