نیمه اول چنگی به دل نزد. شاید ترس از باخت و دور ماندن از کورس قهرمانی باعث شده بود هم ساپینتو و هم گلمحمدی تنها با یک مهاجم راهی میدان شوند. مسئلهای که باعث شد بازی بسیار متعادل شروع و دنبال شود. شاید بتوان مهمترین اتفاق نیمه اول را مصدومیت یامگا عنوان کرد که به قیمت خراب کردن یک موقعیت خوب سرخها از زمین مسابقه بیرون رفت. استقلال در این نیمه تقریباً چربش داشت، اما نه آنقدر که پرسپولیس را به دردسر بیندازد.
نیمه دوم با حملات پرسپولیس شروع و به میدان آمدن آلکثیر باعث شد قدری بر قدرت هجومی سرخها اضافه شود، همین کافی بود تا در دقیقه ۵۰ مهاجم آبادانی دفاع استقلال را بههم بریزد و تکگل پیروزیبخش پرسپولیس را وارد دروازه سیدحسین حسینی کند. استقلال بلافاصله بعد از گل وارد فاز هجومی شد، اما گویا تیم ساپینتو فراموش کرده بود که برای گلزنی علاوه بر احساسات باید برنامه هم داشته باشد. استقلال برخلاف نیمه اول برنامهای برای جبران نداشت تا در نهایت سه امتیاز حساس را از دست بدهد و از صدر جدول به رده سوم سقوط کند. برخلاف استقلال، پرسپولیس بیشتر برای بردن برنامه داشت. سرخها میدانستند این آخرین فرصتشان برای رسیدن به صدر و امید به قهرمانی است، بنابراین بهتر کار کردند و مزد زحماتشان را هم گرفتند تا دربی شماره ۱۰۰ به رنگ سرخ تمام شود.
بجا مانده از دربی
قبل از دربی آنچه بیشتر دیده میشد مشکلات عمده مدیریتی در دو باشگاه سرخابی بود. استقلال که به همت فتحاللهزاده و مدیران قبلی حاشیه جا ماندهای باقی نگذاشته بود و پرسپولیس هم برای اینکه از رقیب دیرین عقب نیفتد تمام تلاشش را به کار بست تا هر طور شده پروندهای برای خود دست و پا کند و بگوید من هم بدهی خارجی پرداخت نشده دارم! دربی تمام شد، اما این معضلات همچنان پابرجاست و حالا تفاوتی نمیکند نتیجه چه باشد، از امروز دوباره آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
دربی ۱۰۰ یک تفاوت فاحش هم با بقیه دربیها داشت؛ هم تماشاگر داشت و هم نداشت. تصورش هم سخت بود روزی بازی پرسپولیس و استقلال فقط ۱۵ هزار نفر تماشاگر داشته باشد، دربی با ۱۵ هزار تماشاگر چیزی شبیه ناسزا به روح فوتبال بود و شاید همین مسئله باعث شد تا در لحظات آخر آقایان به این نتیجه برسند که باید درهای طبقه دوم ورزشگاه را هم باز کنند تا هوادار بیشتری به ورزشگاه بیاید و حال و هوای ورزشگاه واقعاً حال و هوای دربی شود.
و، اما بلیت فروشی؛ یادش بخیر زمانی هوادار میرفت ورزشگاه بلیتش را میخرید و میرفت سرجایش مینشست. یادش بخیر که خیلیها از شهرستان میآمدند و سختی را به جان میخریدند تا بازی را ببینند. حالا تهیه آنلاین بلیت دربی چیزی شبیه ثبتنام خرید خودرو شده و کسی نیست بگوید ۱۵ هزار بلیت که دیگر این همه ادا و اصول ندارد. بلیتها درست مثل ثبتنام اتومبیل در لحظه تمام شد تا سر از بازار سیاه دربیاورد و دیروز با قیمت ۲ میلیون تومان به خلق الله فروخته شود. اما سؤال اینجاست که راستی همان سیستم قدیمی بهتر نبود؟!
خب درگیری هواداران در دربی هم اتفاق معمولی بود که دیروز رخ داد. همان ۱۵ هزار هوادار ابتدایی حسابی از خجالت هم درآمدند. خب خاصیت دربی همین است و آنها که توقع دارند تماشاگران سرخابی آرام و متین بیایند و بازی را ببینند و بروند یا خودشان را به ندانستن زدهاند یا اینکه اصولاً معنا و مفهوم فوتبال و دربی را نمیفهمند، اما اینکه حتی همین تعداد اندک هوادار را هم نتوان کنترل کرد را باید به پای نامدیران سازمان لیگ نوشت.