طی سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی در کشورمان تهیه و تولید محتوا در رابطه با مظلومیت مردم فلسطین و محکومیت اشغالگری صهیونیستها بیشتر از سالهای اخیر بوده که از مهمترین دلایل آن در اوج قرار داشتن روحیه انقلابی در بین لایههای مختلف جامعه از جمله هنرمندان و مسئولان بوده است.
تحرک مثبت کاریکاتور و کارتون
کارتون و کاریکاتور از حوزههای مهم هنری و زبانی گویا و همه فهم برای مردم جهان است که همیشه با استقبال مواجه بوده است. چه اینکه کاریکاتور و کارتون به عنوان یکی از عرصههای فعال و کنشگر هنرهای تجسمی، به دلیل بهرهگیری از المانها و نمادهای مینیمالیستی، اما فراگیر که با زبانی جهانی و بدون نیاز به توضیح و تفسیر با مخاطب ارتباط برقرار میکند، تأثیر بسیاری بر انعکاس و انتشار محتوای مورد نظر هنرمندان دارد. جشنوارهها و مسابقات متنوعی مانند «فلسطینی خانه ندارد»، «غزه»، «هولوکاست»، «ترور و تروریسم»، «فلسطین تنها نیست» و چندین نمونه مشابه که در هر کدامشان دهها هنرمند داخلی و خارجی به ارائه آثارشان میپردازند این عرصه هنری را جزو پیشتازان قرار داده است. نکته جالب و تحسینبرانگیز در مورد هنرمندان خارجی اینکه بسیاری از آنها به خاطر شرکت یا ارسال اثر به این آوردگاههای هنری ضد اشغالگری از سوی صهیونیستها و کشورهای غربی مورد مؤاخذه و تهدید قرار میگیرند. با این همه هر ساله تعداد شرکتکنندگان خارجی در این جشنوارهها که با محوریت و نقشآفرینی کنشگرایانه هنرمندان کشورمان برگزار میشوند در حال افزایش است و گواه آن وجود آرشیو غنی و چندین هزار تایی از آثار هنرمندان دنیا با موضوع فلسطین در خانه کاریکاتور ایران است. با این توصیفات عرصه کاریکاتور و کارتون را باید یکی از پیشروترین بخشهای هنری کشورمان در مبحث حمایت از مردم فلسطین و تقبیح اشغالگری رژیم صهیونیستی قلمداد کرد که به نوعی برای دیگر عوالم هنری آبروداری میکند.
پیشتازی شعر و عقبماندگی موسیقی
شعر جزو بخشهای پیشرو در رابطه با موضوع فلسطین و روز قدس به حساب میآید. شاعران نامی زیادی در کشورمان با سرودن اشعار مختلف در قالبهای شعری متنوع نسبت به اتفاقات مربوط به فلسطین واکنش نشان میدهند. در واقع شاعران جزو هنرمندان خط مقدمی هستند که نسبت به حوادث داخلی و خارجی بیتفاوت نبوده و اقدام به سرودن اشعار قابلتوجهی میکنند. چه اینکه در این حیطه اشعار بسیار بلند و ماندگاری سروده شده است که یکی از آنها چکامه معروف و مشهور شاعر فقید حمید سبزواری با عنوان «بانگ جرس» است. مرحوم حمید سبزواری ملقب به «پدر شعر انقلاب»، چکامه «بانگ جرس» (همپای جلودار) را در حمایت از آرمان آزادی فلسطین و قدس شریف سرود که بعدها با خوانندگی حسامالدین سراج و دکلمه مرحوم فرجاله سلحشور به یکی از ماندگارترین آثار موسیقایی حوزه مقاومت کشورمان تبدیل شد. یکی از آثار مهم و ماندگاری که در سالهای گذشته به ویژه در دهه ۸۰ تبدیل به برجستهترین آهنگ و آثار موسیقایی مرتبط با روز جهانی قدس و حمایت از مردم فلسطین شد، قطعه «مسجد» یا «یهمسجد» به خوانندگی امیر تاجیک در سال ۱۳۸۱ بود که جزو آثار متوسط عرصه موسیقی محسوب میشود. در این باره ترانه «فلسطین» از سوی محسن چاووشی خوانده شد و همچنان جزو آثار پرمخاطبی است که با موضوع روز جهانی قدس و دفاع از حقوق مردم فلسطین به کرات از رسانههای مختلف پخش میشود. موسیقی فیلم ماندگار بازمانده نیز جزو آثار ماندگار این عرصه هنری محسوب میشود که توسط استاد مجید انتظامی ساخته شده است.
ستارهای به نام بازمانده و دیگر هیچ!
از پیوستهای فرهنگی در راستای توجیه اقدامات انگلیس و اشغالگری رژیم اسرائیل ساختن فیلم بسیار پرهزینه و سه ساعته «لورنس عربستان» بود که به منظور تسریع و توجیه اتفاقات آن ایام ساخته و تولید شد. مسئله فلسطین در سینمای جهان نهتنها به دلیل تفوق صهیونیستها بر آن با بایکوت مطلق مواجه بوده است بلکه این هنر صنعت به یکی از ابزارهای اصلی توجیهگر و خدمتگزار اشغال تبدیل شده است. به واسطه پیروزی انقلاب اسلامی در کشورمان بایستی که توجه و درنگ سینمای کشورمان روند و اوضاعی متفاوت نسبت به سینمای جهان داشته باشد؛ در حالی که به غیر از تعداد آثار انگشتشماری که آن هم مربوط به سنوات گذشته هستند، حرفی برای گفتن ندارد. فیلم سینمایی بازمانده تنها اثر موفق و شناخته شده در مورد مسئله فلسطین است که توسط مرحوم سیفالله داد ساخته شد، اگرچه آثاری مثل «شکارچی شنبه» به کارگردانی پرویز شیخ طادی، «قناری» به کارگردانی جواد اردکانی، «هیام» به کارگردانی محمد درمنش، «بیگانگان» به کارگردانی عباس رافعی و «چشمان آبی زهرا» به کارگردانی علی درخشی ساخته شده، اما واقعیت این است که هیچکدام از آنها نتوانست موفقیت فیلم «بازمانده» را تجربه کند. از طرفی دیگر وقتی به گذشت بیش از ۴۳ سال از پیروزی انقلاب نگاه میکنیم صرفاً شاهد تولید انگشتشماری فیلم متوسط رو به پایین در سینمای پرتوان و قدرتمند کشورمان با مسئله اشغالگری صهیونیستها هستیم. عدم موفقیت در حوزه تولید آثار مرتبط با فلسطین و آزادی قدس شریف در حالی است که کشور ما در حوزه سیاسی و احیای گفتمان اسلامی و تقویت توجه به مسئله فلسطین نگاه پراگماتیستی و عملگرایانه دارد. ضعف تولید محتوای مرتبط در حوزه هنر هفتم مسئله غیرقابلانکاری است که مدیران سینمایی آن را به گردن سینماگران و هنرمندان میاندازند و هنرمندان علت آن را کمکاری و عدم اهتمام مسئولان و مدیران فرهنگی و هنری میدانند.
جواد اردکانی به عنوان کارگردانی که ساخت فیلم قناری را در کارنامهاش دارد، میگوید: به نظر میرسد که مدیران فرهنگی ما درگیر اولویتهای دیگری هستند. در برخی دورهها تفکر سیاسی حاکم بر کشور به گونهای بود که مدیران فرهنگی لزومی نمیدیدند که بخواهند روی موضوعات مرتبط به فلسطین و مقاومت تمرکز و سرمایهگذاری کنند. در برخی دیگر از دورهها هم مدیرانی که در مسند کار قرار داشتند، به درگیریها و اولویتهای دیگری اشتغال داشتند و همین باعث شد که نتوانند به مسئله فلسطین توجه لازم و کافی داشته باشند. در نتیجه اکنون کارنامه سینمای ایران در زمینه فلسطین به شدت قابل انتقاد است.
اردکانی در ادامه میافزاید: مسئله فلسطین هنوز برای جامعه ما و حتی برای مدیران ما به درستی تبیین نشده است. شاید خیلی از مدیران فرهنگی ما تعریفی ۱۰ درصدی هم از مسئله فلسطین نداشته باشند. متأسفانه فارغ از حوزه سینما و تولید آثار نمایشی، باید بگویم که ما در بعد رسانهای هم نسبت به مسئله فلسطین کمکاری کردهایم و روشنگریهای واقعی و درحد نیاز در این زمینه صورت نگرفته است و نمیگیرد.
واقعیت این است که این کمکاری و خمودگی متوجه هر دو سوی ماجرا یعنی هنرمندان و مدیران است، چه اینکه قطعاً وظیفه یک مدیر صرفاً اعلام فراخوان حمایت از این دست آثار نیست همانند حرفهای سال گذشته محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی که گفته بود: «در آستانه برگزاری روز قدس با احترام به روح پرفتوح امام راحل (ره) و به تأسی از رهبر معظم انقلاب اسلامی که همواره نماد ظلمستیزی و در کنار فلسطین مظلوم بودهاند، به سینماگران اعلام میکنیم که از آثار مربوط به فلسطین شریف و محور مقاومت در سازمان سینمایی حمایت خواهد شد. ایران به عنوان مهمترین سینما در جهان اسلام، باید پرچمدار تولید و نمایش آثاری باشد که واقعیت آنچه را بر مسلمانان میگذرد، نشان دهد.»اینکه مدیر و مسئول هنری و فرهنگی کشور ما به این مسئله صرفاً یک نگاه تقویمی داشته باشد نشاندهنده فقدان یک راهبرد مدون و نقشه راه برای تولید محتوای مرتبط است، وگرنه این مهم با پولپاشی و بودجه دادن به فلان تعداد اثر که از سوی افراد ارائه شدند، حل نمیشود. مشکل واقعی در مورد این راهبرد نظام مثل مابقی حوزههای لنگان و افتان سینمای کشورمان در عرصههای اجتماعی، طنز و ملودرام نداشتن فیلمنامه چفت و بستدار مخاطبپسند است.
نگاه تقویمی تئاتر به روز قدس
در حوزه تئاتر و نمایش هم تولید آثار مرتبط با فلسطین و روز قدس فرقی با سینما ندارد و معمولاً کارهای مناسبتی و تقویمی روتین روی صحنه میروند که بعد از اتمام نمایش اثری از هیچ کدامشان به جا نمیماند. تقابل هنرمندان و مسئولان در این عرصه هم مثل حوزه سینما است؛ هر کدام دیگری را به کمکاری متهم میکنند. به عنوان مثال نصرالله قادری، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر میگوید: نگاه تبلیغی و شعاری مسئولان باعث شده هنرمندان و نمایشنامهنویسان کمتر به سراغ نگارش نمایشنامهای درباره فلسطین بروند. حقیقت این است که وقتی هنرمندان بخواهند به سراغ نگارش نمایشنامههایی با موضوع فلسطین بروند اینگونه به فعالیت آنها نگاه میشود که کار سفارشی و شعاری انجام میدهند و به همین دلیل هنرمندان از نوشتن چنین آثاری امتناع میکنند.
وی تأکید میکند: البته باید به هنرمندان حق داد، زیرا سیستم تصمیمگیرنده در ایران درباره موضوع فلسطین تا به امروز تن به شعار داده است. تصمیمگیرندگان ما برای تبیین موضوع فلسطین و پرداختن به آن در عرصه هنر برنامهای نداشتهاند. به همین خاطر در عرصه تئاتر دچار کم کاری بودهایم.
واقعیت این است که ظرفیت و توان فرهنگی و هنری هنرمندان در توجه دادن مردم کشورمان و تسری مظلومیت مردم فلسطین به زبان هنر برای جهانیان، بسیار بیشتر از خروجی است که از ابتدای انقلاب تا کنون از آن دیدهایم. نبود برنامهریزی مدون و راهبردی و نیز نداشتن نقشه راه برای به سرانجام رساندن این مسئله که جزو محورهای اعتقادی اسلامی محسوب میشود بزرگترین ضربه را به تبیین و نمایش این ظلم عظیم وارد کرده است. قطعاً به حرکت درآوردن این قطار با پولپاشی و جشنواره ساختن میسر نمیشود بلکه باید ضمن توجیه هنرمندان در این رابطه به دنبال تولید آثار ارزشمند و فاخر و اثرگذار در سطوح بینالمللی باشیم و مادامی که هنرمندان و مدیران هنری یکدیگر را به کمکاری متهم میکنند چنین اتفاقی نمیافتد. تغییر نگاه در بین مدیران و هنرمندان و تقویت حس نوعدوستی و توجه دادن مسئولان به مسئله وظیفه محوری و داشتن نگاه مسئولانه از جمله مقدمات شروع این حرکت است.