به گزارش فارس، دشمنان مردم ایران از گذشته تا به امروز مسیر مشخصی برای ایجاد تفرقه میان مردم و ایجاد آشوب و ناامنی در کشور داشتهاند؛ نقشههایی که بر پیشانی حافظه تاریخی مردم ایران نقش بسته و به خوبی به آنها یادآوری میکند هر جایی بوی نفاق آمد، قطعاً ردپای دشمنان ایران، در میان است.
در اتفاقات یکیدو ماه اخیر ایران، یکی از راهبردهای اتاق عملیات روانی ضدایرانی و رسانههای معاند فارسیزبان، دامن زدن به مسائل قومیتی و ایجاد شکافهای مذهبی و سوءاستفاده از تفاوت مذهبی اقوام ایرانی، در جایجای ایران است؛ نقشهای که در استانهای مرزی ایران، از سالهای قبل در حال اجرا بوده و در بزنگاههای تاریخی کشور به اوج خود رسیده است.
به بررسی نمونههایی از روش و حربه قدیمی دشمنان ایران برای ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی میپردازیم؛ روشی که در آن افراد ذینفوذ، مردمی و حافظ وحدت در بین شیعیان و اهل تسنن، قربانی نقشه تروریستها هستند.
در دهم مهرماه سال ۱۳۸۶ روحانی سادهزیستی به نام مهدی توکلی در شب شهادت امام علی (ع) در حالی که برای مراسم احیا و سخنرانی به همراه همسر و فرزند خردسال خود در مسجد روستای افتخارآباد خاش حضور یافته بود، در محراب نماز مشغول قرائت قرآن بود که به دست منافقین کوردل به درجه رفیع شهادت نائل شد.
در دی ماه سال ۱۳۹۰ مولوی مصطفیجنگیزهی، امامجمعه شهر راسک شهرستان سرباز سیستانوبلوچستان که یکی از فرماندهان بسیج منطقه و از مخالفان گروهک جندالله بود، در راه چابهار- سرباز توسط عدهای ناشناس ترور و به شهادت میرسد.
هشتم آذرماه سال گذشته، خبر ترور ناجوانمردانه حاجکریم بخشگمشادزهی، سرطایفه و یکی از معتمدان و ریشسفیدان سیستانوبلوچستان در میرجاوه، کام مردم این استان را تلخ کرد. حاج کریم از بسیجیان منطقه بود که همیشه در خط مقدم مبارزه با تروریستها و جداییطلبهای آن منطقه حضور پررنگی داشت و خود را سرباز انقلاب اسلامی مینامید و معتقد بود، قوم بلوچ همواره پشتیبان انقلاب و ولایتفقیه است و این مردم فریب دشمنان قسمخورده انقلاب را نمیخورند.
اگر نگاهی به مواضع و سابقه این روحانیون شهید شده شیعه و سنی در سیستانوبلوچستان بیندازیم، به خوبی میتوان فهمید علت این ترورها و هدف این تروریستها چه بوده و چه کسانی از آنها پشتیبانی میکنند.
ترور در میان نا آرامیها
دقیقاً ۳۹ روز پیش، شامگاه ۱۲ آبان هنگام نماز مغرب، خیابان جمهوری شهر زاهدان شاهد ترور ناجوانمردانه طلبهای بود که مدتها امام جماعت مسجد مولای متقیان زاهدان بوده و اقدامات مثبتش برای ایجاد وحدت میان شیعیان و اهل تسنن، فضای آن منطقه را حسابی آرام کرده بود.
در آن شب، تروریستها و افراد مسلح با دو خودروی پژو و پراید، با صورتهای پوشیده و با کلت کمری اقدام به تیراندازی به سمت حجتالاسلاموالمسلمین سجاد شهرکی کردند که از ناحیه سر و سینه مورد اصابت گلوله قرار میگیرد.
افراد مسلح فوراً بعد از تیراندازی فرار کردند و حجتالاسلام شهرکی بلافاصله به اورژانس منتقل شد، اما به دلیل اصابت گلوله به سر، بعد از ساعتی این طلبه سادهزیست به شهادت میرسد.
تکمیل قطعه دوم پازلِ ایجاد تفرقه
با توجه به شهادت شهید شهرکی، به نوعی مشخص بود هدف بعدی تروریستها به شهادت رساندن یک روحانی اهل تسنن است؛ روحانیای که طبق اهداف تروریستها و حامیانشان عمل نکرده باشد و مردم او را دوست داشته باشند. دیری نپایید و بعد از حدود ۴۰ روز از شهید کردن شهید شهرکی، تروریستها روز پنجشنبه (۱۷ آذر) مولوی ریگی را از بیرون مسجد امام حسین (ع) صدا و او را سوار بر ماشین میکنند. بعد از دو روز پیکر بیجان مولوی عبدالواحد ریگی که سه گلوله به سرش خورده بوده، در جادههای فرعی خاش روی زمین افتاده و مردم به پلیس اطلاع میدهند.
با این تفاسیر اگر همه اتفاقات دو ماه گذشته در کشور را به همراه نقشه قدیمی دشمنان برای تفرقه میان شیعه و سنی کنار هم بگذاریم و رفتارها و سابقه انقلابی مولوی ریگی را که از هشت سال دفاع مقدس تا پاسبانی از مرزهای کشور در مقابل تروریستها تا عدمهمراهی وی با اغتشاشگران و رفتار و سابقه فعالیت شهید شهرکی در مساجد زاهدان برای اشاعه وحدت را در کنار هم بگذاریم، به خوبی متوجه خواهیم شد چه کسانی و با چه اهدافی درصدد شهادت این دو روحانی انقلابی، شیعه و سنی برآمدهاند و دقیقاً طبق سابقه خود، حافظان وحدت در منطقه را ترور کردهاند.