
فريدون حسن
علي كفاشيان ميگويد 10 سال در فوتبال هر انتقادي شده، گوش نداده و كار خودش را انجام داده است. سرپرست كميته فوتسال اين روزها با تصميمات عجيب و غريبش داد بزرگان فوتسال ايران نظير شمسايي و نظري را درآورده، آن وقت ميگويد كاري به انتقادها ندارد، اصلاً نميشوند و كار خودش را انجام ميدهد. بله جناب كفاشيان 10 سال كار خود را انجام داد، چشمهايش را بست، هيچ انتقادي را نشنيد و ثمرهاش شد پرونده قطور فساد در فوتبال. تبانيهاي صورت گرفته، رشد دلاليسم و در نهايت دريافتهاي ميلياردي ثمره كر بودن گوشنهاي شما رو به انتقادات است.
جناب كفاشيان، انتقادها را نشنيديد تا حالا مهدي تاج مجبور باشد با پذيرش وجود فساد و نه تخلف در فوتبال جلسه بررسي ابعاد آن را تشكيل دهد.
جناب كفاشيان انتقادها را نشنيديد تا امروز فوتباليستهاي ميلياردي از در و ديوار فوتبال بالا بروند و طلبكار باشند كه چرا سهمشان از فوتبال را دريافت نكردهاند، همانها كه حتي يك درصد از مبالغ قراردادهايشان نميارزند.
جناب كفاشيان انتقادها را نشنيديد و چنان شد كه در ليگهاي پايين تباني و مشكلات فوتبالي و غيرفوتبالي بيداد ميكند و عنان اختيار از دست خارج شده چون شما انتقادها را نميشنيديد و لبخندزنان كارتان را انجام ميداديد.
اين از بد روزگار است كه مدير هميشه در كشور ما مدير است، حتي اگر بد باشد، فقط از ساختمان و ميزي به ساختمان و ميزي ديگر جابهجا ميشود. امروز فرياد اعتراض بزرگان فوتسال درآمده، اما كفاشيان باز ميخندد، ميخندد و ميگويد صدايي نميشوند. ميخندد و ميگويد كسي حق ندارد عليه مسئولان حرف بزند. ميخندد و ميگويد ورزشكاران سرمايه ما هستند و بايد در آينده كارها را به دست بگيرند و باز هم ميخندد و حتماً به ريش منتقدان و تمام مردم ميخندد و ما ميپرسيم كه كدام آينده؟
آيندهاي كه كفاشيان ميگويد چه زماني از راه ميرسد، يعني ميتوان روزي را متصور بود كه كفاشيانها در ورزش نباشند، ميتوان روزي را ديد كه مديريت ورزش صداي انتقادها را بشنود، كفاشيان ميگويد هيچ جا عرف نيست عليه مسئولان انتقاد شود، اينجا هم هر كه هرچه ميخواهد بگويد، ما گوش نميكنيم!
بايد آفرين گفت به اين مديريت، بايد ستايش كرد وزارت ورزشي را كه مدير يكي از زيرمجموعههايش اينگونه با اطمينان مقابل انتقادها حرف ميزند. به هر حال قحطالرجال است، نميشد كسي را پيدا كرد كه جاي افتخاري در فوتسال گذاشت پس كفاشيان را بردند آنجا تا باز هم مثل 10 سالي كه در فوتبال بود، انتقادها را نشنود و جالب اينكه با همين قحطالرجالي افتخاري را گذاشتند بالاي سر استقلال كه نكند درصدي از قراردادهاي ميلياردي مفت از جيب بيتالمال كسر شود و بازيكنان نازپرورده رنجيدهخاطر شوند.
حكايت تلخي است، حكايت لبخندهاي پرنيش علي كفاشيان به منتقدان و آنها كه غم فوتبال را دارند. حكايت تلخي كه گويا هيچگاه به پايان آن نخواهيم رسيد، خيالها راحت است، كفاشيان همچنان نميشنود و ميخندد، حتماً هم هستند كساني كه قبل از حضور در كنار اين مدير كر و كور مقابل انتقادها به نان و نوايي برسند. خيالها راحت است چون پروسه حضور مديران كور و كر نسبت به انتقادها در ورزش تمامي ندارد، آنها در ورزش ميتازانند و كسي جلودارشان نيست و بايد اعتراف كرد كه با وجود كفاشيانها حال و روز ورزش و فوتبال و حالا فوتسال هيچگاه از اين وضع خارج نخواهد شد. راستي شايد حالا بتوان به راز خندههاي ناتمام كفاشيان پي برد، مشخص است كسي كه خودش ميگويد دردها را نميشنود هميشه خندان است.