
احمد كاظمزاده
در پي پيروزيهاي روز افزون ارتش سوريه در برابر مخالفان مسلح و گروههاي تكفيري، امريكا بار ديگر سوريه را به تدارك حمله شيميايي جديد متهم و تهديد كرد كه اين اقدام مجازات سنگيني به دنبال خواهد داشت. دلايل زيادي براي رد اين اتهام وجود دارد و يكي از اين دلايل مهم اين است كه دولت سوريه اساساً هيچ نيازي به اين حملات غيرمتعارف ندارد و تجارب تاريخي نشان ميدهد در اغلب موارد اين طرفهاي شكستخورده بودند كه به استفاده از تسليحات غيرمتعارف روي ميآوردند تا بلكه بتوانند شكستهاي نظامي خود را جبران كنند. بر اين اساس، گروههاي مسلح مخالف و تكفيري و حاميان خارجي آنها با توجه به شكستهاي مكرر خود انگيزه بيشتري براي استفاده از تسليحات متعارف داشته و دارند كما اينكه در گذشته نيزبارها به اين تسليحات متوسل شدند اما بازهم نتوانستند تغييري در معادله نظامي ايجاد كنند. از دلايل ديگر براي رد اتهام امريكا اين است كه اساساً سوريه در پي توافق ميان روسيه ودولت وقت اوباما در سال 2013 با نابودي تسليحات شيميايي خود موافقت كرد و اتفاقاً اين تسليحات زير نظر بازرسان سازمان ملل از سوريه خارج و روي كشتي امريكايي در دريا نابود شد و بان كي مون دبيركل وقت سازمان ملل نيز با ارسال گزارشي به شوراي امنيت پايان روند اجرايي اين توافق را تأييد كرد.
بر اين اساس امريكا بيش از هر دولت ديگري بهتر ميداند كه سوريه فاقد اين تسليحات است اما به چند دليل به اين پروندهسازي كماكان ادامه ميدهد: نخست اينكه پروندهسازي عليه دولت سوريه در استفاده از تسليحات شيميايي ازهمان ابتدا زير سر رژيم صهيونيستي و همپيمان سعودي آنها بوده است كه اكنون بيش از هر زمان ديگر افساردولت ترامپ را در دست خود گرفتهاند و آن را به هر جايي كه ميخواهند ميكشانند. اين دو بازيگر آشوبساز كه در عين حال به ائتلافي بي سابقه دست زدهاند ميخواهند پاي امريكا را بيش از پيش به جنگ سوريه بكشانند؛ هم رژيم صهيونيستي چنين نيازي را احساس ميكند چراكه دامنه درگيريها در سوريه بهتدريج ازنواحي مركزي به نواحي مرزي و حاشيهاي پسزده ميشود و كم كم به مناطق اشغالي جولان ميرسد كه اين به شدت اين رژيم را نگران كرده است، بنابراين ميخواهد از دولت ترامپ براي خود يك سپر بسازد و هم عربستان نياز به مداخله نظامي امريكا را احساس ميكند تا بدين وسيله هم فضاي تنفسي براي گروههاي تكفيري مورد حمايت خود در سوريه ايجاد كند و هم اينكه از فضاي منطقهاي آن براي اقدام نظامي عليه قطر استفاده كند و در عين حال از استمرار تشنجآفريني در منطقه به عنوان ابزاري براي فرافكني بحرانهاي داخلي خود استفاده كند تا محمد بن سلمان بتواند روند تصاحب كرسي پادشاهي را به سرانجام برساند. بر اين اساس امريكا منافع مشخصي براي دخالت نظامي در سوريه ندارد و به آلت دست رژيم صهيونيستي وعربستان تبديل شده است اما در هر حال در نهايت اين خود امريكاست كه هزينه ندانم كاري و ماجراجويي احتمالي خود را پرداخت خواهد كرد، كما اينكه اشغال نظامي عراق (كه باز به تحريك صهيونيستها و دستكاري اطلاعات مربوط به تسليحات كشتار جمعي عراق صورت گرفت) علاوه برهزاران كشته و زخمي چند تريليون دلار هزينه بر دوش ماليات دهندگان امريكايي گذاشت كه هنوز هم آثار مخرب آن ادامه دارد.