کد خبر: 693419
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۰
مسلمانان تاوان کدام گناه را می دهند؟
فقر و عدم توزیع عادلانه ثروت در جامعه آلمانی یکی از عوامل مهم افراط‌گرایی است که حالا اقلیت کم تعداد مسلمان این ایالت باید هزینه آن را بپردازد.
سید رحیم نعمتی
شهر درسدن مرکز ایالت زاکسن از جمله شهرهای شرقی آلمان است که این روزها زادگاه جنبش تازه‌ای به نام «پگیدا» شده است. نام پگیدا مخفف عبارت بلند آلمانی Patriotische Europäer gegen die Islamisierung des Abendlandes به معنای اروپایی‌های وطن‌پرست علیه اسلامی کردن مغرب‌زمین است. عنوان به روشنی گویای هویت پگیدا است که بر دو محور اصلی تکیه دارد؛ نخست ملی‌گرایی و دوم ضدیت با اسلامی‌ شدن مغرب‌زمین. این شعار و هدف در طی سال‌های اخیر و در میان کشورهای اروپایی چندان چیزی تازه‌ای نیست چرا که جناح راست افراطی این کشورها با همین مضمون به میدان آمده و در برابر احزاب سنتی قرار گرفته‌اند. نکته تازه در چگونگی شکل گرفتن پگیدا است که چندان مشابهتی با موارد مشابه راست افراطی در دیگر کشورهای اروپایی نیست و هم‌چنین نحوه فعالیت آن است.
 
 

 
رهبر عجیب و نامتعارف

اولین نکته قابل تعجب در رهبری پگیدا است. اولین تجمع این گروه در حد 500 نفر بود که در پاسخ به فراخوان فیس بوکی فردی به نام لوتس باخمن جمع شده بودند. باخمن در آن فراخوان خواسته بود تا تجمع در اعتراض به سیاست‌ مهاجرت در آلمان باشد و در مطالبات خود مواردی مثل کنترل بیشتر پلیس، عدم مدارا در برابر گروه‌های رادیکال مذهبی و برخورد با مهاجران متخلف را بیان کرده بود. تجمعات بعدی پگیدا با حضوری بیشتر برگزار شد چنان که گفته می‌شود در تجمع 7 دسامبر، 10 هزار نفر شرکت کرده بودند و این تعداد در تجمع یک هفته‌ای بعد به 15 هزار نفر رسید. حالا، پگیدا برنامه هفتگی تجمعات خود را در این ایالت شرقی آلمان به راه انداخته و هر چه جلوتر می‌رود محور مهاجرستیزی خود را به اسلام‌هراسی پیوند می‌زند تا با ترکیب این دو وجه شاخصی در میان جریان‌های سیاسی آلمانی پیدا کند.

نکته مهم در مورد پگیدا این است که نه رهبر آن فرد سیاسی به معنای متعارف است و نه آن که خود پگیدا را می‌توان حزب به معنای مدرن و مورد قبول در کشورهای اروپایی دانست. سابقه باخمن نشان می‌دهد که او بیشتر فردی قانون‌گریز است چرا که محکومیت سه سال و نیم زندان به دلایل مختلف، فرار از کشور و اخراج از سوی کشور آفریقای جنوبی و محکومیت به حبس تعلیقی تا پایان 2015 به دلیل کشف کوکائین در گذشته وی وجود دارد. علاوه بر این، سابقه کاری او کوچک‌ترین ربطی به فعالیت سیاسی و حزبی ندارد بلکه او در زمینه‌های تبلیغاتی برای نان بربری ترکی، کباب ترکی و استریپت‌تیز فعالیت داشته است. بنابر این، باخمن فردی به معنای کلمه قانون‌گریز و غیر سیاسی است که در کشور احزاب سیاسی جنبش پگیدا را به راه انداخته است.

از طرف دیگر، فعالیت پگیدا مشابهتی با احزاب سیاسی در آلمان ندارد و به جز اعلام مانیفست در ماه دسامبر، پگیدا سعی دارد تا شکل و ظاهر یک جنبش اجتماعی داشته باشد تا آن که به عنوان یک حزب سیاسی شناسایی بشود. از این رو، پگیدا بر خلاف احزاب دفتر و مقر رسمی نداشته و ارتباطات آن بیشتر از طریق فضای مجازی است تا آن که با نشریه یا بولتن خاصی نظرش را در مورد مسائل مختلف اعلام کند. در واقع، وجود پگیدا به حضور خیابانی هواداران آن است که بدون عضویت در آن حاضر می‌شوند تا سر وعده هفتگی بیایند و تاییدی باشند بر مطالباتی که باخمن و دوستانش در فضای سایبری و شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌کنند. این برخلاف سبک تجمعات و متینگ‌های سیاسی احزاب در آلمان است که با شناسنامه سیاسی شفاف و مشخص اجرا می‌شوند.

هویت پوپولیستی

ترکیب ناهمگون و نامتعارف پگیدا باعث جلب توجه کارشناسان سیاسی و اجتماعی به آن شده تا آن که بتوانند به هویت آن پی ببرند. دانیلو استاروستا، عضو دفتر فرهنگی ایالت زاکسن آلمان، به اقشار پایین طبقه متوسط، صاحبان بنگاه‌های کوچک اقتصادی، اقشار کم‌درآمد و میزان زیادی از هواداران فوتبال توجه کرده که در تجمعات پگیدا حاضر می‌شوند و به این جهت معتقد است سازمان‌دهندگان این تجمعات توانسته‌اند افراد بسیاری از این طیف‌ها را به سوی خود جلب کنند که در خارج از طیف معمول احزاب راست‌گرا قرار می‌گیرند. یوهانس کیس، پژوهش‌گر ساز و کار راست افراطی در دانشگاه لایپزیک آلمان، نظر دیگری دارد و رفتار پگیدا را در قالب راست افراطی تعریف می‌کند.

به نظر کیس، با وجود این که رهبران پگیدا جریان خود و حامیان‌شان را در جناح راست افراطی نمی‌دانند اما دیدگاه شان دست راستی و به همین جهت ضد دموکراتیک است که نسبت به بخشی از اقلیت‌ها رفتار تحقیرآمیزی دارند. آلکساندر هویسلر، جامعه‌شناس، یک گام جلوتر از کیس می‌گذارد و معتقد است این جریان گروهی متشکل از گروهی از شهروندان عصبانی با جهت‌گیری راست است که با طیفی از فعالان دست‌راستی تا هولیگان‌ها یا اوباش‌ها پیوند خورده‌اند. هایو فونکه پژوهشگر سیاسی است که عناصر رادیکالیستی، پوپولیستی و ناسیونالیستی دست راستی را در پگیدا می‌بیند که از حمایت «شهروندان نگران و مایوس از توسعه اجتماعی و شخصی» برخوردار است.

در کنار تحلیل این صاحب‌نظرها باید به یک نکته مهم توجه داشت که پگیدا بیشتر از حزب، یک جنبش اجتماعی است. جنبش اجتماعی بودن پگیدا باعث می‌شود تا رهبران آن خود را متعهد به اصول حزبی و رفتار قانونمند ندانند چنان که رهبر این جریان در پرونده خود نشان داده تعهدی به رعایت قانون ندارد. از این رو، حرکت پگیدا بیشتر بیان اعتراضی است که با تبیلغات پوپولیستی حاکم بر فضای عمومی علیه مهاجران و اسلام ایجاد شده و به نوعی انعکاس گفتمان رسانه‌ای در آلمان است. این نکته مهم نشان می‌دهد که تحلیل‌های انجام شده یک نکته را مد نظر نگرفته و آن عدم توجه به مسئولیت تبلیغات رسانه‌ای است که امکان دارد انعکاس آن به صورت جنبشی پوپولیستی با شعارهای راست افراطی و ضددموکراتیک نمودار بشود.

درسدن زادگاه پگیدا

گذشته از این موارد، شهر درسدن و ایالت زاکسن به عنوان زادگاه پگیدا قابل توجه است. قبل از هر چیز، این شهر یادآور واقعه‌ای تلخ در سال 2009 است. مروه الشربینی در این سال به دادگاه رفته بود تا نسبت به شکایتش در مورد رفتار اهانت‌آمیز آلکس دبلیو رسیدگی بشود. دبلیو هنگام برگزاری دادگاه تجدیدنظر با چاقو به الشربینی حمله کرد و با 18 ضربه او را که سه ماهه باردار بود به قتل رساند. شوهر الشربینی برای نجات همسرش تلاش کرد اما نکته جالب اینجا است که پلیس به جای دفاع از الشربینی به سوی شوهر او تیراندازی کرد. قتل الشربینی، واکنش پلیس و یک سلسله اتفاقات بعد مثل تخریب یادبود الشربینی نشان می‌دهد که این شهر از قبل آبستن حوادث افراط‌گرایانه‌ای است که اکنون در قالب پگیدا وجهه خیابانی پیدا کرده است.

از طرف دیگر، ترکیب جمعیتی درسدن و کل ایالت زاکسن گویای این واقعیت است که جمعیت مسلمانان آن قدر نیست که نقشی در احساسات افراطی داشته باشد. جمعیت درسدن 530 هزار نفر است که تنها 25 هزار نفر آن مسلمان هستند و از مجموع جمعیت 4 میلیون و 50 هزار نفری ایالت زاکسن، حدود 2.5 درصد خارجی و فقط 5. درصد مسلمان است. به عبارت دیگر، جمعیت مسلمان این ایالت آن قدر کم است که نمی‌تواند عامل رفتاری مثل قتل الشربینی یا تجمعات پگیدا باشد و با توجه به این موضوع، علت وقوع چنین جریان پوپولیستی و افراط گرایانه‌ای را باید در چیز دیگری جست. به طور کلی می‌توان گفت که فقر و عدم توزیع عادلانه ثروت در جامعه آلمانی یکی از عوامل مهم افراط‌گرایی است که حالا اقلیت کم تعداد مسلمان این ایالت باید هزینه آن را بپردازد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار