هر از گاهي بد نيست كه به طور مستقيم با دولت مردان خودمان صحبت و احيانا درد دلي داشته باشيم. به هر حال ما هم شهروند همين آب و خاكيم!
زماني كه دكتر حسن روحاني بيش از 18 ميليون آراء
را به خود اختصاص داد همه گفتند كه اميد در رگ هاي كشور جاري شد و مردم خوشحال
شدند. ما هم اين را مفروض مي گيريم و به آن مهر تاييد مي زنيم.
البته
ناگفته نماند اين مسئله طبيعي است و همواره در همه جاي دنيا كه چرخش قدرت از طريق
آراء مردم صورت مي گيرد اين خوشحالي و اميدواري در جامعه تزريق مي شود. بخصوص كه
دولت قبلي هشت سال روي كار بوده باشد و احيانا در برخي موارد انتقادهايي هم داشته
باشد كه دارد. علت اصلي اين اميد و شادماني آن است كه هواي حوزه اجتماعي و حتي سياسي جامعه
تازه مي شود. اين عمده ترين دليل شادماني و اميد در ماه هاي اوليه بعد از هر انتخابات
است.
موضوع بعدي اين است كه دولت جديد براي آينده و
جهت رفع مشكلاتي كه در حال حاضر مردم با آن درگير هستند وارد كارزار شده است.
بنابراين به طبع بايد انتظار داشت كه استراتژيست هاي آن راهكار برون رفت از بحران
(اگر اين اصطلاح را در جاي مناسب به كار برده باشيم) ارائه دهند. اما هر روز كه مي
گذرد حاميان و مشاوران دولت مدام از ياس گذشته، سخن به ميان مي آورند و ناتواني در
برون رفت از مشكلات. مدام اسناد ارثيه به جا مانده را پيش مي كشند اما صحبت از
راهكارها كمتر است.
اين مسئله اي است كه تيم جديد با اشراف با آن وارد كارزار انتخابات شد و اتفاقا با بهره گرفتن از همان ها به پيروزي رسيد. حال براي نجات خود و همان مشكلات نبايد عقب گرد كند بلكه بايد به آينده بنگرد. در غير اين صورت اميدي كه در جامعه تزريق شده به ياس مبدل خواهد شد. بحث كمرنگ شدن اميد و تبديل آن به ياس بيش از همه در رسانه هاي اصلاح طلبان دنبال مي شود تا اصولگراياني كه حاميان دولت به برخي از آنها عنوان تندور مي دهند. نمي توان تا آخر عمر دولت فرياد زد كه تندروها اجازه نمي دهند. اين همان تفكر ناكارآمدي است كه دولت در سال هاي 76 تا 84 هم دچارش شده بود.
فراموش نكنيم دنياي سياست دنياي بازيگري (با رعايت موازين) است و كسي كه وارد اين ميدان بازي مي شود مفروض آن است كه قواعد بازي را مي داند و ديگر نمي تواند بگويد كه چرا تيم مقابل با اين يا آن تاكتيك بازي مي كند. اين مشكلي است كه استراتژيست هاي حامي دولت بايد به آن بينديشند. در غير اين صورت دولت از همان گفتماني كه شكل داده (يا در حال شكل دادن است) دچار پرتاب گفتماني مي شود.
بحث كمرنگ شدن اميد به دولت و جايگزين شدن ياس به
آن را مي توان در عمده گفت و گوهاي رسانه اي مشاوران و حاميان دولت يازدهم مشاهده
كرد. البته آقاي رئيس جمهور هم در گزارش صد روزه خود سنگ تمام گذاشت و حتي در برخي
موارد صداي اصلاح طلبان و اعتداليون را درآورد كه شواهد آن را مي توان در رسانه ها
جستجو كرد.
بالاخره استراتژيست هاي دولت يازدهم حتما همانند ديگر استراتژيست هاي دنيا از اين موضوع اطلاع دارند كه در كنار هر تهديدي، فرصت هايي (حتي بيشتر) وجود دارد كه مي توان از آن بهره مند شد. در حال حاضر مشكلات اقتصادي پاشنه آشيل و همان تهديدهاي دولت يازدهم به شمار مي رود اما حتما مشاوران دكتر روحاني فرصت ها را هم برشمرده اند. پس كافي است فقط در همان مسير گام بردارند تا ياس را جايگزين اميد نكنند...