حالا خبر دعوت احمدينژاد از روحاني براي مناظره در مورد آمارها و سخنرانيهايي كه روحاني ارائه داد، خبر داغ هفته به شمار ميرود و اين ميان بررسي نوع واكنش دولتي كه با شعار تدبير و اميد و اعتدال بر سر كار آمد، با نامهاي كه رئيس دولت را دعوت به مناظره ميكند، جالب توجه خواهد بود. به نظر ميرسد دولت يازدهم قبل از برگزاري هر مناظرهاي، اخلاق را باخت!
دعوت طرفين به خويشتنداري
قبل از آغاز هر بحثي، بايد دانست همانقدري كه سياهنماييهاي حسن روحاني از دولت نهم و دهم به بهانه ارائه گزارش صد روزه به مردم خلاف مصلحت كشور بود و نتيجهاي جز افزايش اختلافات و كينهها دربر نداشت و از آن به اصطلاح گزارش هم چيزي دست ملت را نگرفت، اما برگزاري چنين مناظرهاي نيز خلاف مصلحت است و جدلهاي دو رئيسجمهور سابق و كنوني در شرايطي كه چشم مردم به اوضاع بازار است كه چه زماني آرام خواهد شد و دعواهاي سياسي چه زماني تمام خواهد شد، اين جدل حتي اگر مناظره هم ناميده شود، چيزي را عايد مردم نخواهد كرد كه هيچ، روح و روان مردم را نيز درگير جدلهاي بيسود خواهد كرد و يك بار ديگر امنيت رواني مردم هزينه دعواهاي سياست زده خواهد شد. با چنين نگاهي است كه به موازات انتقاد و اعتراض به حسن روحاني به دليل سياهنماييهاي غيرمنصفانه از عملكرد دولت نهم و دهم و دعوت روحاني به آنكه به جاي نقد عملكرد دولتهاي گذشته از آنچه تاكنون انجام داده و بايد انجام دهد، سخن بگويد؛ از محمود احمدينژاد نيز بايد درخواست كرد كه خويشتندارياش را كمي بيشتر كند و از مناظرهاي كه در واقع امر جز جدل مقامات عالي نظام چيزي نخواهد داشت، بپرهيزد.
برخورد نامناسب مشاور رئيسجمهور با نامه احمدينژاد
اولين واكنش به نامه احمدينژاد از سوي دولتيها به صحبتهاي محمدرضا صادق، مشاور روحاني مربوط ميشود كه دعوت محمود احمدينژاد از حسن روحاني را براي مناظره، جنجالآفريني به جاي پاسخگويي به واقعيتهاي جامعه و رفع ابهامات افكار عمومي دانست. مشاور ارشد رئيسجمهوري، با بيان اينكه دولت يازدهم در 100 روز نخست خود دستاوردهاي بزرگي را داشته است، اظهار داشت: «در فضاي آرام كنوني، دستيابي به برنامهها اصل است نه جنجالآفريني. اگر مقامات دولتهاي نهم و دهم مطالبي دارند كه ميخواهند بيان كنند و پاسخگو باشند، با استفاده از انبوه رسانههايي كه در اختيار دارند ميتوانند نقطه نظرات خود را بيان و پاسخهاي خود را ارائه كنند... . متأسفانه حقيقت ناب، دشواريها و شرايطي است كه تاهنگام رويكارآمدن دولت تدبير و اميد مردم با آنها مواجه بودند و مديريت اجرايي هشتسال گذشته چه در محكمه و چه در نزد افكار عمومي بايد نسبت به آنها پاسخگو باشد. انتشار اين نامه از طريق رسانهها بهجز زمينهسازي براي فاصلهگرفتن از واقعيتها معني ديگري نميتواند داشته باشد و نميتوان اين شيوه را پاسخگويي محسوب كرد.»
صادق اشاره نميكند كه آيا گزارش يكسويه روحاني آغاز جنجالآفرينيها بوده يا نامه احمدينژاد و وقتي آغازگر اين ماجرا سياهنماييهاي رئيس دولت يازدهم بوده، چگونه ميتوان دعوت به مناظره را جنجالآفريني دانست! از سويي آيا هر رئيسجمهوري براي پاسخگويي درباره عملكرد خود بايد در دادگاه حاضر شود و همه پاسخ مشاور ارشد رئيسجمهوري كه با شعار اعتدال و مدارا و گفت و گو بر سر كار آمد، ارجاع دادن افراد به دادگاه است؟! آيا جاي پرسش اين سؤال نيست كه چگونه دولت يازدهم ميتواند با دشمنان غربي به گفتو گو بنشيند و حتي در عملي نابجا با اوباما نيز گفتوگوي تلفني داشته باشد، اما دعوت به گفت وگوي رئيسجمهور سابق را چنين توهينآميز پاسخ ميدهد؟! از سويي صادق كه گويا مشاور رسانهاي رئيسجمهور است، به انتشار نامه از طريق رسانهها معترض ميشود، در حالي كه فيالواقع چه راهي براي انتشار نامه جز رسانهها بوده است؟!
همتراز 88 در 92 همتراز نيست!
مشاور ديگر روحاني نيز واكنش نامناسبتر و به واقع كلمه توهينآميز به نامه احمدينژاد نشان ميدهد. اكبر تركان ميگويد: « آقاي احمدينژاد همتراز آقاي روحاني نيست. تلاش ميكنيم فردي را از دولت يازدهم كه به لحاظ اعتبار علمي و اجتماعي هم رتبه آقاي احمدينژاد باشد، براي اين مناظره دعوت كنيم.»وي در ادامه با اعتماد به نفس تمام خود را مصداق چنين فردي معرفي ميكند. او ميگويد: «بهرغم اينكه به اين دعوت خوشبين نيستم و پيش از همه چيز بايد راستگويي آقاي احمدينژاد براي من مسجل شود، براي اين مناظره در فضاي آماري اعلام آمادگيميكنم.»به نظر ميرسد مشاور رئيسجمهور شدن اين وهم را براي كسي همچون تركان به وجود آورده كه خود را همتراز رئيسجمهور سابق قلمداد كرده و بر كرسي چنين مناظرهاي بنشاند!
ادعاي اكبر تركان در همتراز نبودن روحاني و احمدينژاد براي مناظره در حالي مطرح ميشود كه در سال 88 اين حسن روحاني بود كه محمود احمدينژاد، رئيسجمهور وقت كشور را دعوت به مناظره كرد و در آن زمان كسي داد اين را نزد كه آيا فردي كه بالاترين سمتش دبيري شوراي عالي امنيت ملي در گذشته بوده، همتراز مناظره با رئيسجمهور هست يا خير! و اصلش همين درخواست مناظره از سوي روحاني نشان ميدهد كه چه كسي همتراز چه كسي است! آيا مقام و منصبهاي دنيايي ميتواند تراز علمي آدمها را هم متحول كند؟!
دولتيها قبل از مناظره اخلاق را باختند
اين برخورد بيادبانه با كسي كه هشت سال رئيسجمهور قانوني و نماينده اكثريتي 63 درصدي در كشور بوده است، نشان از چه چيزي دارد؟! آيا مشاوران روحاني از امري ميترسند و از بيم روي دادن آن قدم به وادي توهين و تحقير نهادهاند؟! اين سؤال جواب چندان سختي ندارد اما آنچه اكنون پرداختن به آن مهمتر است، اين است كه آيا آن وعدههاي فضاي باز و تحمل مخالف و سايه افكندن فضاي گفت و گو بر كشور، همين برخوردهاي توهينآميز مشاوران روحاني با نامهاي است كه مؤدبانه و محترمانه نگاشته شده و كسي را دعوت به مناظره ميكند؟
اين مناظره قبل از آنكه برگزار شود، با شكست دولت يازدهميها به پايان رسيد؛ كساني كه با شعارهاي فضاي باز و گفت و گو بر سركار آمدند، اما جواب نامه احمدينژاد را با توهين و تحقير دادند و شخص رئيسجمهور نيز به آن بياعتنايي نمود. دولت يازدهميها قبل از مناظره، اخلاق را باختند.