جوان آنلاین: حکم قصاص پزشک عمومی که به اتهام قتل برادر دندانپزشکش در بازداشت به سر میبرد به دلیل طرح این موضوع که مقتول برادر واقعی متهم نبوده، متوقف شده است. در حال حاضر دادسرا باید حقیقت این موضوع را بررسی کند و در صورت درست بودن اولیای دم واقعی مقتول شناسایی شوند.
اواخر پاییز دو سال قبل، زنی به پلیس تهران خبر داد شوهرش گم شده است. او گفت شوهرش کامران دندانپزشک معروفی است که آخرین بار به ملاقات برادرش که پزشک عمومی در خیابان فرشته است، رفته است. این زن گفت که بعد از آن هرچه با گوشی تلفن کامران تماس گرفته گوشی خاموش بوده و برادرش هم مدعی است از او خبر ندارد.
کشف جنایت
بعد از مطرح شدن این شکایت، مأموران پلیس با دستور قاضی راهی ساختمان مورد نظر شدند. بررسیهای دوربینهای مداربسته نشان داد کامران روز حادثه وارد ساختمان شده، اما خارج نشده است، بنابراین قدم به مطب برادر مقتول در طبقه دوم ساختمان گذاشتند و محل را بررسی کردند. مأموران در بررسیهای خود یک چرخگوشت آغشته به خون و آثار سوختگی و چند تکه استخوان کشف کردند. کارآگاهان در اولین گام از منشی مطب که دانشجوی جوانی به نام یوسف بود، تحقیق کردند.
یوسف در جریان بازجوییها راز قتل کامران را برملا کرد. او گفت: من دانشجوی پزشکی و اهل شهرستان هستم. از مدتی قبل برای تأمین هزینههای زندگی در این مطب که متعلق به فریدون است، مشغول به کار شدم. فریدون و کامران برادر هستند و از مدتی قبل با هم اختلاف حساب ۴ میلیارد تومانی داشتند. چند روز قبل فریدون از من خواست با کامران تماس بگیرم و او را به اینجا بکشانم که قبول کردم. وقتی کامران وارد مطب شد، فریدون با تفنگ کسپولی چند گلوله به او شلیک کرد. بعد هم با باتوم چند ضربه به سرش زد که روی زمین افتاد. فریدون از من خواست به کامران آمپول بیهوشی بزنم. بعد او را روی ویلچر نشاندیم و دست و پا و دهانش را بستیم. چهار روز کامران را در این حال نگه داشتیم و در این مدت برادرش چک و سفتههای زیادی از او گرفت. روز چهارم گفت میخواهد کامران را بکشد. روی سرش نایلون کشید و رگ پاهایش را زد که کامران فوت شد. بعد با تبر و اره او را مثله کرد و برای اینکه من را ساکت کند ساعت برادرش را به من داد. بعد از آن چرخگوشت آورد و اعضای مثله شده برادرش را چرخ کرد و آن را داخل نایلون ریخت و سرکوچههایی که دوربین نداشت، انداختیم. بخشی از بقایای جسد را هم در پشتبام سوزاندیم و بعد آثار جنایت را پاک کردیم.
بازداشت پزشک قاتل
در شاخه دیگری از تحقیقات، فریدون تحت تعقیب قرار گرفت و در جزیره کیش شناسایی و بازداشت شد. متهم در بازجوییها قتل برادرش را انکار کرد و اتهام را به گردن منشیاش یوسف انداخت. تحقیقات نشان داد مدتی قبل فریدون قصد داشت نماینده مجلس شود و برادرش کامران ۴ میلیارد تومان برای او هزینه کرده بود، اما صلاحیت فریدون تأیید نشد و آن دو بر سر پول اختلاف پیدا کردند.
محاکمه
با کامل شدن تحقیقات، بازپرس فریدون و یوسف را به اتهام مشارکت در قتل، آدمربایی، جنایت بر میت، سرقت و اخذ سند اجباری، مجرم شناخت و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده و بررسی شد. در جلسه رسیدگی به پرونده، اولیای دم که پدر و مادر مقتول بودند برای فرزندشان فریدون و همدست او درخواست قصاص کردند و گفتند حاضر به گذشت نیستند. دو متهم در جلسه رسیدگی به پرونده، اما اتهام قتل را به گردن هم انداختند. هیئت قضایی بعد از شنیدن دفاعیات متهمان وارد شور شد. هیئت قضایی بعد از ختم جلسه، پزشک متخصص را به اتهام قتل به قصاص، به اتهام آدمربایی به پنج سال زندان، به اتهام جعل سند به دو سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق و به جرم جنایت بر میت به پرداخت یکدهم دیه کامل محکوم کرد. یوسف، همدست متهم نیز با تبرئه از اتهام مشارکت در قتل به جرم معاونت در قتل به ۱۵ سال زندان، به خاطر آدمربایی به دو سال زندان، به خاطر سرقت به دو سال زندان و به خاطر اخذ سند به عنف به شش ماه حبس و ۳۰ ضربه شلاق محکوم شد. وی همچنین به خاطر مشارکت در جنایت بر میت نیز به پرداخت یکدهم دیه کامل محکوم شد.
اعتراض به رأی دادگاه
در حالی که متهمان به رأی صادره اعتراض کرده بودند، پرونده برای بررسی به دیوان عالی کشور فرستاده شد. دیوان بعد از بررسی دقیق پرونده اعلام کرد با توجه به اینکه متهم ردیف اول به قتل اقرار نداشته و متهم ردیف دوم اقرار داشته، بنابراین صدور رأی قصاص برای متهم ردیف اول درست نیست و نیاز به بررسی بیشتری دارد.
وقتی پرونده دوباره به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران برگشت، اینبار وکیل فریدون ادعای جدیدی را مطرح کرد. او گفت: مقتول برادر واقعی متهم نبوده است. زمانی که مقتول بسیار کوچک بود، پدر متهم او را به عنوان فرزندخوانده تحت حمایت خودش قرار میدهد و بزرگ میکند. بنابراین بهطور کلی پرونده باید دوباره رسیدگی شود، چراکه اولیای دم جدید باید شناسایی شوند. این در حالی است که فردی که خود را پدر قاتل و مقتول معرفی کرده نیز فوت شده است. به این ترتیب دادگاه برای بررسی ادعای مطرح شده یکبار دیگر پرونده را به دادسرا بازگرداند.