اصلاح و بازنگری در ساماندهی نیروی انسانی آموزشوپرورش از ارکان مهم تحقق عدالت آموزشی است که عمدتاً مغفول مانده و کمتر بدان توجه لازم میشود. در حال حاضر رویه ساماندهی معلمان بهگونهای است که مناطق محروم و حاشیهای نسبت به مدارس مرکز شهر و مدارس عادی دولتی نسبت به مدارس خاص دولتی، همواره در اولویت دوم قرار میگیرند و برعکس آنچه در راهکار ۱۲/۲ سند تحول بنیادین مبنی بر «فراهم آوردن تسهیلات و امتیازات متناسب برای جذب و نگهداشت نیروهای کارآمد در دوره ابتدایی» آمدهاست، آموزگاران به دلایل مختلف میل تبدیل وضعیت به دبیری را دارند. از اینرو اولین ماده «طرح تقویت نظام آموزشوپرورش» در تلاش است که با توجه به چارچوبهای اسناد بالادستی گامهایی را برای اصلاح این سازوکار بردارد تا بتوان برخی از کاستیها را جبران کنیم و به عدالت آموزشی نزدیکتر شویم. این ماده دارای پنج محور است که در این یادداشت، به شرح بندهای «الف» و «ب» و اهداف آنها پرداخته شده و بندهای بعد را به یادداشتهای آتی موکول خواهیم کرد:
بند «الف»: در این بند دولت مجاز شدهاست که امتیاز طبقه مشاغل آموزشی تمام وقت وزارت آموزش و پرورش مشغول در مناطق محروم، روستایی، عشایری، حاشیه کلانشهرها و مدارس استثنایی و همچنین مقطع ابتدایی مدارس عادی دولتی در جدول یا جداول حق شغل را با ضریب (۱/۳) محاسبه کند. این مجوز از آنجا پیشنهاد شدهاست که در تبصره (۳) ماده (۶۵) قانون مدیریت خدمات کشوری این ضریب به صورت علیالسویه برای تمامی مشاغل آموزشی تمام وقت وزارت آموزشوپرورش (۱/۱) تعیین شدهاست و اساساً امکان آن وجود ندارد که تفاوتهای شغلی در این ضریب لحاظ شود، بنابراین این مجوز به وزارت آموزشوپرورش امکان میدهد به جهت ایجاد انگیزه در معلمان مناطق مذکور و جبران بخشی از تفاوتها و سختیهای کار در مقطع ابتدایی و مدارس استثنایی این ضریب را تا ۱/۳ افزایش دهد.
بند «ب»: در صورت تصویب این بند آموزشوپرورش مجاز است که هزینه رفتوآمد معلمان غیرساکن در مناطق محروم، روستایی، عشایری، حاشیه کلانشهرها و مدارس استثنایی را تحت عنوان فوقالعاده ایابوذهاب در احکام کارگزینی این دست از معلمان در نظر گیرد. نرخ این ردیف نیز متناسب با بوم هر منطقه و محل مأموریت، سالانه با استعلام از شهرداریها تعیین میشود. در واقع این بند در پی آن است که رفتوآمد معلمان به مناطق مذکور را تسهیل کند و اینگونه نباشد که افراد شاغل در این مناطق حال که تفاوتهای شغلیشان در حقوق و دستمزد به خوبی دیده نشود، مجبور باشند، بخشی از حقوق خود را نیز صرف هزینههای بالای رفتوآمد روزانه نمایند.
آنچنان که آمد، مفاد این دو بند تلاشی برای لحاظ کردن تفاوتهای تدریس در مناطق محروم، روستایی، عشایری، حاشیه کلانشهرها، مدارس ابتدایی و مدارس استثنایی است. از سویی امکانی برای افزایش حقوق این گروه از معلمان دیده شدهاست و از سوی دیگر پرداخت هزینههای رفتوآمد به مناطق فوق پیشنهاد شده که امید است این دو مسئله بتواند گامی برای اصلاح رویه ساماندهی نیروی انسانی آموزشوپرورش شود و انگیزه معلمان برای ماندگاری در مقطع ابتدایی و مناطق جغرافیایی مذکور را افزایش دهد.