جوان آنلاین: برنامهریزی جهت حضوری موفق در رویدادهای آسیایی و المپیک دلیل خوبی بود برای برگزاری چهلمین نشست هیئت اجرایی کمیتهملی المپیک. هیئتی که موارد مختلفی را مورد بحث و بررسی قرار داد که از جمله آن در نظر گرفتن بسته حمایتی برای ورزشکاران بود و تأیید اعزام کیفی کاروان ایران برای بازیهای ناگویای ژاپن.
بدون شک توجه به کیفیت اهمیت بالایی در ورزش دارد و بارها و بارها ورزشکاران و مربیان این حوزه از مسئولان خواستهاند که کیفیت را فدای کمیت نکنند. با وجود این اعزامهای کیفی به مسابقات بینالمللی که طی چند سال اخیر در ورزش ایران باب شده با اشکالات و ایرادهایی همراه است که تنها در کاهش شگفتیسازها خلاصه نمیشود. بدون شک در هر مسابقه ورزشکارانی هستند که انتظاری از آنها نمیرود، اما با درخششی مثالزدنی پایشان به سکو میرسد و نمونه آن هم همین المپیک پیشین بود که تکواندو برخلاف آنچه انتظار میرفت با صددرصد مدالآوری به کشور بازگشت، درحالیکه هیچ کس چنین پیشبینی را نمیکرد.
البته بحثهای مالی میتواند دلیل خوبی برای کوچک کردن کاروانهای اعزامی ایران به مسابقاتی، چون المپیک یا حتی بازیهای آسیایی باشد، اما در واقع آنچه که مسئولان را طی چند سال اخیر بر آن داشته تا کاروانهای کیفی به مسابقات مختلف اعزام کنند، نه مسائل مالی که جنبه مدالآوری ورزشکاران است و بس. مسئلهای که در نگاه نخست اتفاق خوب و قابل تقدیری است، اما آنچه در راستای اتخاذ این چنین تصمیمهایی باعث دلخوری ورزشکاران میشود، این است که لازمه اعزام کیفی، کیفیسازی است. مسئلهای که متأسفانه طی این سالها توجه چندانی به آن نشده است!
بدون شک هیچ ورزشکاری نمیتواند به تنهایی و صرف تلاش و کوشش فراوان به موفقیت دست یابد و این مسیر را ادامه دهد. در واقع آنچه باعث موفقیت ورزشکاران میشود، مهیا بودن شرایط، امکانات و حضور مستمر در مسابقات مختلف جهت کسب تجربه است، اما آیا این شرایط برای روزشکاران مهیاست که امروز بار دیگر بحث اعزام کیفی مطرح میشود؟
درست بعد از المپیک بود که بسیاری از مدالآوران از دغدغههای خود گفتند و مسیر دشواری که برای رسیدن به سکوی المپیک پیمودند. ورزشکارانی که از یکسو باید دغدغه اشتغال و تأمین معاش خانواده را داشته باشند و از سوی دیگر با امکانات نامناب دست و پنجه نرم کنند و دستآخر نیز برابر حریفی به میدان بروند که شرایط و امکانات تمرینی او را در خواب و رؤیا هم نمیبینند. حال بماند که دغدغه بسیاری از این ورزشکاران حضور در مسابقاتی است که به هزار و یک دلیل اعزام آن لغو میشود. درحالیکه کار نیکو کردن از پرکردن است و تردیدی نیست ورزشکاری که در مسابقات بیشتری حضور پیدا کرده باشد هم به لحاظ جسمانی در شرایط ایده آلی قرار دارد و هم به شرایط رنکینگ! اما آیا این مسئله توسط آقایانی که اعتقادی راسخ به اعزام کیفی دارند، مورد توجه قرار گرفته است؟
اعزام کیفی، کیفیسازی میخواهد و کیفیسازی یعنی رسیدگی به ورزشکار. مهیا کردن امکانات و شرایط جهت تمرین کردن او، باز کردن مسیر حضورش در مسابقات مختلف. برپایی اردوهای تمرینی و کاهش دغدغههای مالی، اما آیا رئیس فدراسیونی که جای مربی در کنار زمین قرار میگیرد تا سرمربی وقتی در تنگنا قرار گرفت کسی را برای مشورت گرفتن نداشته باشد، اهمیتی به کیفیسازی میدهد؟ آیا مسئولی که جای شنیدن درد دل قهرمانان خود نام آنها را از لیست خط میزند، کیفیسازی برایش کوچکترین اهمیتی دارد؟ آیا کسی که با کارت برادرش راهی دهکده المپیک میشود و کل کاروان یک کشور را به خطر میاندازد، کیفیسازی برایش در کوچکترین درجه اهمیت قرار دارد؟
این روزها و همزمان با تصمیم مسئولان برای اعزام کیفی کاروان ایران به بازیهای آسیایی پیشرو ورزش کشور مملو از اتفاقاتی است که نشان میدهد کیفیسازی چندان در اولویت قرار ندارد. با این شرایط، آیا اعزام کیفی عادلانه است؟ آیا نباید ابتدا به دنبال کیفیسازی بود و بعد از آن بحث اعزام کیفی را مطرح کرد؟ چطور وقتی بسته حمایتی از ورزشکاران بین ۱۵ تا ۲۰۰ میلیون تومان است، آنهم در حالی که مسئولان بهتر میدانند هزینههای ورزش حرفهای تا چه اندازه بالاست، میتوان حرف از اعزام کیفی زد؟ آیا نباید این کیفی گرایی در زمینه حمایت از ورزشکاران، مهیا کردن شرایط و امکانات برای آنها نیز اعمال شود؟ کاش هیئت اجرایی کمیته ملی المپیک در یکی از نشستهای خود بند یا قانونی را تصویب میکرد که براساس آن مسئولان را موظف به ارائه امکانات کیفی میکرد.