کد خبر: 1252081
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۴:۲۰
وقتی اتفاق بدی در ملأعام برایمان می‌افتد، مثلاً سکندری می‌خوریم، چیزی را می‌ریزیم، راهی را اشتباه می‌رویم یا به چیزی برخورد می‌کنیم، دچار اضطرابی می‌شویم که ما را به رفتار‌های عجیبی وا می‌دارد. اروینگ گافمن، جامعه‌شناس امریکایی می‌گوید: «گذر از یک فضای عمومی اصلاً و ابداً ساده نیست

جوان آنلاین: کانال تلگرامی «ترجمان» مروری کوتاه بر مطلب «جادوی پنهان اتفاقات پیش پاافتاده» نوشته لوسی مک‌دانلد را با ترجمه فرشته هدایتی به اشتراک گذاشت. در این یادداشت آمده است: به آخرین باری که در مکانی عمومی زمین خوردید فکر کنید. بعدش چه کار کردید؟ بلافاصله بلند شدید و به مسیرتان ادامه دادید، انگار نه انگار اتفاقی افتاده است؟ مسلماً چنین نکرده‌اید. به احتمال خیلی زیاد، ابتدا دزدکی نگاهی به اطراف انداخته‌اید تا ببینید کسی شما را دیده یا نه. اگر کسی دیده بود، احتمالاً خم شده‌اید و زمین را بررسی کرده‌اید، انگار بخواهید بفهمید چرا سکندری خورده‌اید، حتی اگر دلیلش را از قبل می‌دانستید. شاید هم لبخندی زدید یا خندیدید، یا مثلاً گفتید «ای بابا!» یا «لعنتی!». چرا ما چنین کار‌هایی می‌کنیم؟
وقتی اتفاق بدی در ملأعام برایمان می‌افتد، مثلاً سکندری می‌خوریم، چیزی را می‌ریزیم، راهی را اشتباه می‌رویم یا به چیزی برخورد می‌کنیم، دچار اضطرابی می‌شویم که ما را به رفتار‌های عجیبی وا می‌دارد. اروینگ گافمن، جامعه‌شناس امریکایی می‌گوید: «گذر از یک فضای عمومی اصلاً و ابداً ساده نیست. همیشه از ما انتظار می‌رود به غریبه‌های پیرامون‌مان اطمینان‌خاطر بدهیم، آدمی عقلانی و قابل‌اعتماد هستیم و خطری برای نظم اجتماعی نداریم. بدین‌منظور به هزارویک جور قانون نانوشته مقید هستیم؛ فاصله‌ای که با دیگران حفظ می‌کنیم، نوع نگاه کردن‌مان، نوع حرکت‌کردن‌مان. این قوانین پیچیده کمک می‌کنند خودمان و دیگران را درک کنیم. اگر یکی از این قوانین را زیر پا بگذاریم، پایگاه مشترک درک متقابل را به خطر می‌اندازیم.»
وقتی زمین می‌خوریم، به شیوه مقبول رفتار نکرده‌ایم و بنابراین خطر به حساب می‌آییم. دیگران شاید با خود فکر کنند «یعنی طرف کنترل‌ناپذیر و خطرناک است؟» برای همین تلاش می‌کنیم جبران کنیم. 
 مثلاً نگاه به زمین نشان‌دهنده این است که آن حرکت عجیب را به انتخاب خودمان انجام نداده‌ایم، بلکه مانعی غیرمنتظره سر راهمان قرار گرفته است. لبخندزدن نشان می‌دهد این اتفاق را «موضوعی خنده‌دار و نامعمول» می‌بینیم و از بقیه هم انتظار داریم بخندند و رد شوند. بدوبیراه‌گفتن هم نشان می‌دهد، چون از زبان استفاده می‌کنیم، مشاعرمان صحیح و سالم است و افتادن‌مان اختلال کوتاهی در یک زندگی عادی بوده است. با انجام این «نمایش عادی‌بودن»، خودمان را دوباره در جمع خودی‌ها جا می‌دهیم و نظم مجدداً برقرار می‌شود. 
گافمن می‌گفت: ساده‌ترین مراودات اجتماعی نیز دارای جزئیات و قواعد بسیار ظریفی است که او نام آن‌ها را «نظم مراودات» گذشته است. فهمیدن نظم مراودات کلید فهم هویت‌های فردی، گروهی و ساختار‌های اجتماعی است. 
نظم مراودات به شکلی نانوشته، به ما می‌گوید وقتی در آسانسور کنار غریبه‌ها ایستاده‌ایم، نگاهمان را به زمین یا آسمان بدوزیم. یا وقتی از کنار کسی در خیابان رد می‌شویم، لحظه‌ای به او نگاه کنیم و بعد به صورت کاملاً واضحی نگاهمان را برگردانیم. از نظر گافمن همه این رفتار‌های جزئی بخشی از یک هنجار عمومی‌اند که به آن «بی‌توجهی مدنی» می‌گفت. بی‌توجهی مدنی یعنی با ظرافت، حضور دیگری را به رسمیت می‌شناسید و درعین‌حال نشان می‌دهید که «قصدی ناشایست ندارید و انتظار چنین قصدی را هم از سوی دیگری ندارید.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار