جوان آنلاین: خطر جنگ تمامعیار در شمال اسرائیل را میتوان با آتشبس در جنوب به میزان قابل توجهی کاهش داد. حمله مرگبار اسرائیل به مجدل شمس در بلندیهای جولان اشغالی که تلآویو، حزبالله را به انجام آن متهم، اما این گروه شبهنظامی شیعه آن را رد کرده است، میتواند تعادل شکننده بازدارندگی بین این دو دشمن قدیمی را برهم زند. حزبالله و اسرائیل از زمانی که حزبالله در هشتم اکتبر و با هدف حمایت از حماس، تصمیم گرفت جبههای را علیه تلآویو باز کند، تبادل آتش کردهاند. پیشفرض و خطر این بود که هر لحظه یا حزبالله یا اسرائیل مرتکب اشتباهات محاسباتی شوند و جنگی در مقیاس بزرگ به راه بیفتد. آیا حمله به مجدل شمس که به کشته شدن ۱۲ کودک و نوجوان وابسته به فرقه دروزی منجر شد، نشاندهنده این اشتباه محاسباتی است؟ به دلیل عوامل ساختاری، از جمله تمایل هر دو برای اجتناب از یک جنگ مخرب منطقهای و حمایت امنیتی نامشخص واشینگتن از اسرائیل، احتمال وقوع چنین درگیریای بعید است.
اجرای تقاضایی غیرممکن
اسرائیل نمیتواند به تنهایی در جنگی طولانی علیه چند دشمن مسلح از چندین جهت پیش برود، البته هیچکدام از اینها به این معنی نیست که اسرائیل عقب بنشیند و به سادگی آخرین ضربه را دریافت کند بلکه همانطور که دولت اسرائیل هم به دنبال آن است، به این اقدام پاسخ خواهد داد، اما مانند آنچه در آوریل بین اسرائیل و ایران رخ داد، به احتمال زیاد از تشدید شرایط تا رسیدن به نقطه بیبازگشت خودداری میکند. حسن نصرالله، رهبر حزبالله نیات این جنبش در قبال اسرائیل را روشن کرده است. او در سخنرانی اخیر خود گفت که لحظهای که آتشبس در غزه حاصل شود، به افراد خود دستور میدهد حملات خود علیه اسرائیل را متوقف کنند، بدون اینکه نیازی به مذاکره با کسی باشد، اما شرط ضمنی اسرائیل برای دستیابی به توافق با حزبالله به ویژه خروج واحدهای زبده این گروه از مرز تا فاصله چند مایلی، نشاندهنده علاقهاش به مهار جنگ، به رغم درگیریهای شدید اخیر است. در واقع، اگر اسرائیل از حزبالله خواسته بود که مثلاً خلع سلاح شود یا تمام نیروهایش را از جنوب خارج کند، این را میشد نشانه روشنی تلقی کرد که رهبری اسرائیل به هیچ گونه مصالحه یا راهحل دیپلماتیک علاقهای نداشت. در عوض، اسرائیل چیزی واقعبینانهتر خواسته است، اما حتی با وجود این تقاضای قابل دستیابی، اسرائیل به خوبی میداند که برای هر نهاد لبنانی، اسرائیلی یا چندملیتی عملاً غیرممکن است که چنین توافقی را در صورت وجود هرگونه نقض، تأیید و اجرا کند.
جلوگیری از تکرار سناریوی ۷ اکتبر
خواسته اسرائیل ذاتاً سیاسی و به سختی مبتنی بر امنیت است. هر چه باشد، حزبالله سلاحهای دوربرد دارد که میتواند به هر هدفی در اسرائیل ضربه بزند. هدف تلآویو اطمیناندادن به ساکنان اسرائیلی در شمال است. اطمینان از اینکه میتوانند با خیال راحت به خانههای خود بازگردند. اگر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر بتواند به مردم اسرائیل بگوید که توانسته است تهدید فوری حزبالله علیه شمال را از بین ببرد، ممکن است برخی از فشارهای سیاسی علیه دولت او کاهش یابد. همچنین یک عامل روانی در مورد برتری اسرائیل بر نیروهای نخبه حزبالله موسوم به «رضوان» وجود دارد. این نیروها به طور منحصر به فردی قادر به نفوذ به خاک اسرائیل در الجلیل هستند و با توجه به آسیبهایی که اسرائیل پس از حمله ۷ اکتبرحماس متحمل شده، تلآویو بر خودداری از تکرار این سناریو آن هم در جنوب لبنان تمرکز کرده است. محاسبات حزبالله تفاوت چندانی با محاسبات اسرائیل ندارد و به فکر حل و فصل احتمالی در امتداد مرز با اسرائیل است. این گروه به خوبی میداند که فارغ از آنچه دیپلماسی بینالمللی تولید میکند و مهم نیست که اسرائیل چند مایل ارتش خود را از مرزهای شمالی دور کند، اسرائیل همچنان میتواند حملاتی را صورت دهد و در صورت تمایل، عملیات شناسایی و اطلاعاتی انجام دهد. هر دو طرف میتوانند به عمق قلمرو طرف مقابل حمله کنند. هرگونه عقبنشینی صرفاً یک اقدام اعتمادساز است، بنابراین اگر تاریخ راهنما باشد، هر معامله حزبالله با اسرائیل اگرچه همچنان مفید، اما شکننده خواهد بود.
حزبالله در برابر اسرائیل تنها نیست
تقویت نیروهای حافظ صلح محلی سازمان ملل متحد، نیروهای داخلی سازمان ملل در لبنان چه از نظر مادی و چه از نظر سیاسی و همچنین استقرار ۱۵ هزار نیروی دولتی لبنان در امتداد مرز جنوبی برای حمایت از قطعنامه اصلاح شده ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل که به جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ بین حزبالله و اسرائیل پایان داد، ضروری است و به افزایش اعتبار سیاسی هرگونه معامله بین حزبالله و اسرائیل کمک میکند. این حقایق اگرچه نمیتوانند به توقف جنگ منجر شوند، اما از اهمیت زیادی برخوردارند. در این بین، ایالاتمتحده نقش قابل توجهی دارد، هم از طریق بررسی بدترین انگیزههای اسرائیل و هم با حمایت از یک قطعنامه دیپلماتیک از طریق فرستاده با استعداد خود، آموس هوخشتاین، معمار توافق اسرائیل و لبنان در سال ۲۰۲۲ در مورد تعیین مرزهای دریایی.
اسرائیل به تنهایی نمیتواند جنگی همهجانبه علیه حزبالله به راه بیندازد. این کشور به کمک نظامی مستمر ایالاتمتحده در قالب مهمات، اطلاعات و قابلیتهای دفاع هوایی و موشکی نیاز دارد، با این حال دولت بایدن به صراحت اعلام کرده است میخواهد از سرایت جنگ غزه به لبنان جلوگیری کند. موضع ایالاتمتحده در ماههای اخیر به شدت بر تصمیمگیری جنگی اسرائیل در برابر حزبالله تأثیر گذاشته است. حزبالله نیز به تنهایی نمیجنگد. به احتمال زیاد سایر اعضای محور مقاومت، از جمله حوثیها، شبهنظامیان عراقی و ایران به عنوان حامی اصلی محور، به آن ملحق خواهند شد. این امر ادامه هرگونه تلاش جنگی اسرائیل به ویژه بدون حمایت نظامی و دیپلماتیک ایالاتمتحده را دشوارتر میکند. این موضوع اخیر بار دیگر آنچه را ناظران جدی میدانستند، تأیید میکند. پویایی اسرائیل و حزبالله ممکن است تاریخ، منطق، خطرات و پیامدهای خاص خود را داشته باشد، اما مسیر خنثیسازی آن از غزه میگذرد، البته آتشبس در غزه آن را حل نمیکند، اما فضای تنفسی کافی برای همه طرفها برای کاهش تنش تا بحران بعدی را فراهم خواهد کرد.
* فارین پالیسی
بلال ی. ساب، رئیس بخش ایالاتمتحده- خاورمیانه و مشاور شورای علمی و آکادمیک ترندز