جوان آنلاین: تصاویری از چادرهای در حال سوختن در اردوگاه پناهندگان فلسطینی در شهر رفح بعد از بمباران اسرائیلیها در روز یکشنبه ۲۶ می ۲۰۲۴ همه افکار عمومی بینالمللی را شوکه کرد و شکست دولت عبری در جنگ رسانهای را عملاً به اثبات رساند. در جنگهای معاصر، چه جنگهای منظم و چه نامنظم، جنگ رسانه اهمیتی قابل ملاحظه یافته است و به دلیل عمومیتیافتن استفاده از تلفنهای هوشمند و دارای دوربین که میتوان تصاویر آن را به طور همزمان در شبکههای اجتماعی مشاهده کرد، جنگهای مدرن دیگر در خفا انجام نمیشوند. هفتهها طول کشید تا اخبار مربوط به بیرحمی سربازان امپراتوری ژاپن در دسامبر ۱۹۳۷ و واقعه موسوم به «تجاوز نانکن» به گوش غربیها برسد، ولی امروزه قتل غیرنظامیان فلسطینی در لحظه به جهان مخابره میشود و همان روز تأثر جامعه بینالمللی را برمیانگیزد.
بارزترین نمونه نقش مهم جنگ رسانهای، جنگ امریکا در ویتنام در سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۵ بود. در ابتدا افکار عمومی امریکا موافق این جنگ بود، ولی گزارشهای خبری ارسالی خبرنگارانی که میتوانستند خود را شبیه کاپیتانهای جنگی درآورند و برای تفریح سوار بر بالگردها یا ناوهای جنگی یا هواپیمای بمبفکن ب ۵۲ امریکایی در حال بمباران مردمان شجاع روستایی در ویتنام شوند، اوضاع را تغییر داد. همه مردم، آن دختربچه ویتنامی را که در اثر بمب ناپالم تمام بدنش سوخته بود و از چهرهاش هراس میبارید، به یاد دارند. این گزارشهای خبری نظر افکار عمومی امریکا را علیه جنگ برانگیخت و کنگره را به رهاکردن ویتنام جنوبی واداشت و همین باعث شد ویتنام جنوبی در کمتر از یک سال شکست بخورد.
آن ۴۵ قربانی اضافی
امروزه روشن است که اسرائیل در جنگ خود در غزه، جنگ رسانه و اطلاعرسانی را باخته است. ویدئویی از چادرهای در حال سوختن در یک اردوگاه پناهندگان بعد از بمباران اسرائیلیها در روز یکشنبه ۲۶ می ۲۰۲۴ به سرعت در شبکههای اجتماعی پخش شد و به مثابه همان دختربچه ویتنامی سراپا سوخته در اثر بمبهای ناپالم در جنگ ویتنام عمل کرد. با این اقدام، اسرائیل میخواست به موشکهای شلیکشده در همان روز از سوی حماس به اسرائیل- که قربانی در پی نداشت، زیرا سامانه گنبد آهنین اسرائیل مؤثر عمل کرد- پاسخ داده باشد.
افکار عمومی جهانی در این کار یک «جالوت» اسرائیلی را مشاهده میکند که علیه داوودهای فلسطینی وارد صحنه شده و آنها را هدف قرار میدهد. افکار عمومی تصویر فلسطینیهایی که پس از چندین بار آوارگی زندهزنده در چادرهایشان سوختند، در حالی که در منطقهای تعیینشده از سوی خود مقامات اسرائیلی به عنوان «منطقه حائل» مستقر بودند را تحمل نکرد. این ۴۵ قربانی اضافی که به آمار ۳۶ هزار قربانی فلسطینی از روز هفتم اکتبر ۲۰۲۳ افزوده شد، اوضاع را به سوی تغییری بزرگ بردند تا اسرائیل، این جنگ خبری و اطلاعرسانی را ببازد (مثل قطره آبی که باعث سرریزشدن لیوانِ پُر میشود).
خشم رئیسجمهور فرانسه باعث شد وی این حمله اسرائیل را «غیرقابلقبول» توصیف کند. اولین تصمیم عملی پاریس این بود که صنایع دفاعی اسرائیل از حضور در نمایشگاه «یورو ساتوری» که در روزهای ۱۷ تا ۲۱ ژوئن ۲۰۲۴ در پاریس برگزار میشود، محروم شدند، در حالی که امانوئل ماکرون از همان ابتدای جنگ به روشنی طرفدار اسرائیل بود. او در دیداری که در روز ۲۴ اکتبر ۲۰۲۴ با نخست وزیر اسرائیل داشت، یعنی دو هفته بعد از حمله و غارت وحشتناکی که در برابر دیدگان ساکنان «کیبوتز» (خانههای روستایی) جنوب اسرائیل اتفاق افتاد و بیش از هزار نفر در آن کشته و ۲۰۰ نفر هم ربوده شدند، همبستگی تمامعیار جمهوری فرانسه با دولت عبری را مورد تأکید قرار داد. ماکرون حتی تا آنجا پیش رفت که پیشنهاد داد قوای ائتلافی بینالمللی علیه حماس ایجاد شود.
ولی الان بعد از هشت ماه جنگ، وجهه اسرائیل در افکار عمومی غرب به شکل قابل ملاحظهای تخریب شده است. به همان اندازه که افکار عمومی غرب همواره عملیات هدفمند دولت عبری- مانند آن عملیاتی که در گذشته علیه قاتلان مونیخ و اخیراً علیه مسئولان حماس در غزه یا لبنان صورت گرفت- را تأیید کردهاند، به همان اندازه نیز بمبارانهای گستردهای را که اولین قربانیان آن غیرنظامیان بودند، محکوم میکنند.
افکار عمومی کشورهای غربی این را نمیپذیرد که دوسوم ساختمانهای نوار غزه؛ جایی که بیش از ۲ میلیون انسان در آن زندگی میکنند، با بولدوزر صاف شده باشد. افکار عمومی کشورهای غربی نمیپذیرد، وارد ملاحظات نظامی اسرائیلی شود که در آنها از دشواریهای جنگ شهری یا تبدیل افراد غیرنظامی به سپر انسانی سخن گفته میشود.
نجاتیافتگان شجاع هولوکاست تا ستمگران چکمهپوش
با رفتن به سوی انتقامگیری و تنبیه جمعی فلسطینیها، اسرائیل جنگ رسانهای را باخته است، زیرا جوانان کشورهایی که همواره مساعدترین نظرها را نسبت به اسرائیل داشتند، الان بار دیگر به یک شمای ساده (اگر نگوییم یک شمای سادهانگارانه) از وضعیت رسیدهاند و آن روایتهای تاریخی دیگر است: «اسرائیلیها استعمارگران بیرحمی هستند که بیامان به شهرکهای بیدفاع یورش میبرند.» خطر کوتاهمدت برای اسرائیل در این است که این جوانان بتوانند در کشورهای خودشان تصمیماتی علیه اسرائیل در زمینه بایکوت، عدمسرمایهگذاری و مجازات و تحریم اسرائیل (موسوم به BDS) را به تصویب برسانند، حتی جو بایدن که در تمام دوره حیات حرفهای سیاسیاش حامی اسرائیل بود، امروزه از این استراتژی خشن نتانیاهو شدیداً عصبانی است و فشاری بیامان برای آتشبس بر دفتر نخستوزیر اسرائیل وارد میکند، البته اسرائیلیها همیشه هم در جنگ رسانهای بد نبودهاند.
در جنگ سالهای ۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ آنها توانستند رسانهها و افکار عمومی غربیها را با خود همراه کنند. نگرانیها از سال ۱۹۸۲ یعنی با تهاجم به لبنان و اولین انتفاضههای فلسطینی (قیامهای سنگپرانی در سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۳) شروع شد، زیرا این جنگها، سمپاتی موجود به نفع یهودیان نجاتیافته از هولوکاست و در حال مبارزه برای داشتن دولتی برای خودشان علیه عربهایی ۲۰ برابر پرتعدادتر را که میخواستند آنها را به دریا بریزند از یادها میبرد.
با اشغال سرزمینهای فلسطینی در جریان جنگ شش روزه، تصویر بینالمللی اسرائیلیها به تدریج از «نجاتیافتگان شجاع به ستمگران چکمهپوش» تغییر یافت. این همان چیزی بود که اسحاق رابین، نخستوزیر وقت اسرائیل در زمانی که توافقنامههای اسلو (سپتامبر ۱۹۹۳) را امضا میکرد تا به فلسطینیها هم دولتی داده شود، فهمیده بود، این در حالی است که در آن زمان، نتانیاهو به خود جرئت داده و آشکارا اسحاق رابین را «خائن» نامیده بود.
امروزه اوضاع اسرائیل در جهان به قدری خراب است که میتوان از خود پرسید (اگرچه به واسطه حکمرانی بد نتانیاهو و نه به خاطر سوءنیتش)، آیا این خود نتانیاهو نیست که خیانت کرده است و آیا این او نیست که باید «خائن» نامیده شود؟
روزنامه لوفیگارو فرانسه