کد خبر: 1209132
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۱
سردار حسین رحیمی

حضور مؤثر و فعال اقشار مختلف مردم در جامعه و دستیابی به زندگی امن و آرام و رشد و پیشرفت ساختار‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، همه و همه در گرو جاری بودن امنیت و جلوه‌گری احساس آن در جامعه است. در سایه وجود دائمی امنیت است که می‌توان به آینده امیدوار بود، برای آن برنامه‌ریزی کرد و با پیگیری اهداف تعیین شده برای توسعه جامعه‌ای پیشرو به فعالیت پرداخت. در صورت عدم امنیت نهادینه شده در جامعه، تمام تلاش‌ها برای آینده‌ای روشن ابتر می‌ماند، چراکه «عدم امنیت» ذهن جمعی جامعه را به خود مشغول و پیشرفت‌ها را منوط به برقراری امنیت می‌کند و در این صورت است که «عقب‌ماندگی» فرزند نامیمون این شرایط بی‌ثبات می‌شود.
همواره گفته و شنیده‌ایم که «امنیت» زیربنای آینده‌سازی و حرکت رو به جلوی یک جامعه محسوب می‌شود، امنیتی که «پلیس» تأمین‌کننده، حافظ و ارتقادهنده آن است. در این صورت پلیس علاوه بر وجه قهری و جدی، دارای وجهی اجتماعی است که می‌تواند با عملکرد خود، ضریب امنیت و احساس امنیت اجتماعی را افزایش دهد. احساس امنیت یکی از شاخص‌های کیفیت در زندگی مدرن بشری است که رابطه مستقیمی با امنیت واقعی ندارد، بلکه برگرفته از سرچشمه‌ای است که در احساس امن بودن و رها بودن از ترس و اضطراب، معنا می‌شود. از آنجا که فضا‌های شهری بستر زندگی، کار و فعالیت مردم است، «پایداری امنیت» یکی از حیاتی‌ترین نیاز‌های بشر امروز است که می‌توان با تعامل میان مردم و پلیس به این مهم دست یافت.
ارتباط شهروندان و پلیس به عنوان نیرویی مردمی از بدنه جامعه، تأثیر قابل ملاحظه‌ای در کاهش جرائم و ناامنی‌های اجتماعی دارد. زندگی جمعی، مجموعه‌ای از ارزش‌ها، قواعد و باید و نبایدهاست که افراد را به یکدیگر مرتبط می‌سازد و این باور‌های جمعی که توسط جامعه نهادینه شده موجب استمرار حیات اجتماعی و ارتباط منطقی میان مردم و نهاد‌های امنیت‌ساز می‌شود و در نهایت هریک از شهروندان برای داشتن جامعه‌ای امن وظایف تعیین شده در جامعه را به انجام می‌رسانند و اینجاست که باید گفت حضور و عملکرد پلیس به تنهایی برای تأمین امنیت جامعه کافی نیست، بلکه «استقرار احساس امنیت اجتماعی پایدار» مشارکت حداکثری مردم را می‌طلبد.
«نداشتن ترس از حمله به ارزش‌های انسانی و به مخاطره نیفتادن حقوق و آزادی‌های مشروع، اطمینان و آرامش خاطر» را می‌توان اصلی‌ترین تعریف از احساس امنیت دانست. با این تعریف پلیس نمی‌تواند به تنهایی ایجاد‌کننده و حافظ احساس امنیت باشد، بلکه احساس امنیت امری اجتماعی است و نیاز است تا تمام نهاد‌های اجتماعی خود را در این زمینه مسئول بدانند تا بتوانیم به آرمان «استقرار امنیت اجتماعی پایدار» که همانا ترجمان «احساس امنیت» است دست یابیم، چراکه امنیت شالوده اصلی زندگی جمعی است که بعضاً با برخورد‌های قهری پلیس به دست می‌آید، اما احساس امنیت که موجودیتی اجتماعی دارد با برخورد‌های انتظامی قابل دستیابی نیست.
«پلیس»، سازمانی چند بعدی است که از یک‌سو قدرت مشروع اجبار فیزیکی و برخورد‌های قهری و مجبور‌کننده را دارد و از دیگر سو نیرویی مدنی و جامعه‌محور است که فاصله‌ای میان آن و مردم نیست، شاهد این مدعا نیز مراجعه و رویارویی روزانه مردم با پلیس در قالب کلانتری‌ها و پلیس راهور است. این هویت مدنی پلیس، نقش اجتماعی و انتظار برقراری احساس امنیت از این نیرو را صدچندان کرده و رضایت شهروندان را نیز منوط به پایدارسازی امنیت اجتماعی می‌کند، این در حالی است که لزوم مشارکت مردمی در برقراری احساس امنیت مغفول مانده است.
به‌هرحال پلیس، با در نظر گرفتن بعد جامعه محوری خود، در تلاش است تا این دو وجه ناهمگون (قهری و اجتماعی) خود را ساماندهی کند و رضایت مردمی، این مدال خدمت را چونان گذشته از آن خود نماید، اما باید دانست «استقرار امنیت اجتماعی پایدار» آرمانی است که پلیس تنها یکی از شاخه‌های آن است، شاخه‌ای که با بار سنگین مسئولیت حفظ و ارتقای نظم و امنیت عمومی از دیدگاه اعمال قدرت مشروع قهری، وظیفه پایدارسازی احساس امنیت را نیز بر عهده دارد و نیازمند مشارکت مردمی و دیگر نهاد‌های امنیت‌ساز و امنیت‌پرور است که در این صورت با تشریک مساعی می‌توانیم به عبادتی که جز خدمت به مردم و رضایت حداکثری جامعه نیست، دست یابیم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار