به گزارش جوان آنلاین به نقل از جهان نیوز، دولت بایدن به تازگی در اقدامی معنادار، الیوت آبرامز، دیپلمات بدنام آمریکایی را به عنوان یکی از اعضای "کمیسیون مشورتی دیپلماسی عمومی آمریکا" منصوب کرده است. فردی که پیشتر در دولت ترامپ به عنوان نماینده دولت آمریکا در مساله ونزوئلا و البته ایران خدمت کرده و پیشتر از آن نیز به واسطه فعالیت در دولتهای پیشین آمریکا و نقش داشتن در وقوع برخی فجایع انسانی در کشورهای اقصی نقاط جهان به عنوان دیپلمات دولت آمریکا و دستگاه سیاست خارجی این کشور، سابقهای نامطلوب و منفی را از خود به جا گذاشته اند.
با این همه، صِرف انتصاب این فرد به عنوانی عضو کمیسیون مشورتی دیپلماسی عمومی آمریکا در دولت بایدن، حامل ۳ پیام و پالس معنادار است که توجه به آنها ضروری است و میتواند تصویری روشنتر را از واقعیتهای حاکم بر دولت بایدن و نیات و اهدافی واقعی آن به افکار عمومی بین المللی مخابره کند.
یک: افشای دورویی دولت بایدن و نقدهای آن بر دولت ترامپ
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در دوره کارزارهای مرتبط با انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا، انتقادات گستردهای را معطوف به نوعِ کنشگری سیاسی ترامپ و دولت وی کرد و تاکید نمود که این طیف، عملا مسیر درستِ حکمرانی در آمریکا را منحرف کرده اند و این کشور را به بازیگری منزوی در جهان تبدیل کرده اند. از این رو، بایدن تاکید کرد که اگر به قدرت برسد، بار دیگر قانون (در) و اعتبارِ آمریکا را اعاده خواهد کرد و از سیاستهای ترامپ و دولتش دوری میکند.
با این حال، پس از آنکه بایدن توانست در انتخابات سال ۲۰۲۰ ترامپ را شکست دهد، در مقالهای برای سیانان، اولین جلوه از دورویی خود را آشکار کرد و تاکید نمود که برخلاف رویههای تهاجمی ترامپ، راههای هوشمندانه تری نیز جهت مقابله با رقبا و دشمنان آمریکا در عرصه بین المللی نظیر ایران وجود دارد. در این چهارچوب، بایدن و تیم سیاست خارجی دولت او، از زمان حضور در قدرت، دیگر ژست هایش تهاجمی علیه ایران همچون دولت ترامپ نگرفتند با این حال، ماهیت سیاستهای آن دولت (دولت ترامپ) که در رابطه با کشورمان در قالب کارزار فشارحداکثری و اعمال تحریمهای همه جانبه علیه تهران عینیت افتاده بود را با شدت بیشتر تداوم بخشیدند.
البته که جلوههای مختلف این رویکرد دولت بایدن، تا حد زیادی مخفی و پوشیده بودند و این دولت همواره سعی داشته تا در این زمینه میان سیاستهای اعلامی و اعمالی خود نوعی خط تمایز قائل شود. با این همه اقدام اخیر این دولت در انتصاب الیوت آبرامز به عنوان یک چهره ضدایرانی در تیم دیپلماسی خود، عملا پوشش زیبایی که دولت بایدن برای خودش در مواجهه با کشورهایی نظیر ایران قائل بود را نیز کنار زد و بیش از همه این مساله را آشکار کرد که دستِ ترامپ و بایدن در برخورد با ایران در یک کاسه است و آنها صرفا ویترینهای متفاوتی را در این رابطه پیش چشم افکار عمومی جهان قرار داده اند.
دو: انتصاب ایلوت آبرامز و خیانت بایدن به خود!
بایدن در طول بیش از دو سال گذشته که در کرسی ریاست جمهوری آمریکا حضور داشته، سعی کرده تا خود را به عنوان قهرمان حمایت از حقوق بشر به مردم آمریکا و جهانیان معرفی کند. این در حالی است که اقدام اخیر وی و دولتش در انتصاب الیوت آبرامز به عنوان یکی از اعضای کمیسیون مشورتی دیپلماسی عمومی آمریکا، تا حد زیادی این تصویر را مخدوش و فریبکارانه بودنِ آن را افشا کرده است.
الیوت آبرامز از جمله بدنامترین دیپلماتهای آمریکایی در زمینه تعهد به حقوق بشر بوده و سابقه وی نیز مملو از موارد متعددی است که حاکی از همدستی او در وقوع جنایتها و کشتارهای بزرگ علیه مردم بیگناه در کشورهای اقصی نقاط جهان هستند. به عنوان مثال، بسیاری ویلیام آبرامز را چهره اصلی پشت پرده در جریان وقوع کشتارهای گسترده در السالوادور و یا همدستی با دیکتاتور سابق گواتمالا "افرین مونت" جهت قتل و عام مردم بیگناه این کشور میدانند.
البته که تحلیلهای مختلفی در مورد نقش منفی آبرامز در رسوایی ایران کنترا و یا تلاشهای گسترده او جهت تحریک کودتای گروه فتح علیه حماس پس از آنکه حماس توانست در سال ۲۰۰۶ میلادی در انتخابات فلسطین پیروز شود هم منتشر شده است. مسائلی از این دست که البته در زمان خود با انتقادات گسترده افکار عمومی و سیاستمداران آمریکایی از الیوت آبرامز نیز همراه بوده اند و اغلب آنها خواستار اخراج این فردِ بدنام از دستگاه سیاست خارجی آمریکا بوده اند، سبب شده تا انتصاب کنونی وی در دولت بایدن، انتقادات گستردهای را متوجه وی (بایدن) و شعارهای دور و دراز دولتش در زمینه تعهد به حقوق بشر و آزادی کند و حتی برخی تحلیلگران، این انتصاب را خیانت بایدن به خودش ارزیابی و تفسیر کنند.
سه: پالسهای سیاسی بایدن به انتخابات آمریکا و مساله ایران
در نهایت باید گفت که دولت بایدن با انتصاب الیوت آبرامز در کمیسیون مشورتی دیپلماسی عمومی آمریکا به نوعی دو هدف محوری دیگر را نیز دنبال کرده است.
اولا، این دولت بر آن بوده تا از سطح انتقادات جمهوریخواهان علیه خود که مدام آن را متهم به انجام تلاشهای مختلف جهت دستیابی به یک توافق اتمی با ایران، آن هم به هر قیمتی میکنند، برهاند. مسالهای که با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا، ابعاد جدی تری را به خود میگیرد.
به بیان ساده تر، دولت بایدن با انتصاب فردی نظیر الیوت آبرامز در حوزه دستگاه دیپلماسی خود سعی داشته تا حدی تبلیغات جمهوریخواهان علیه خود به ویژه در مساله ایران که سعی دارند از این موضوع یک برگ برنده انتخاباتی برای خودشان بسازند را خنثی سازد. رویکردی که این دولت در دوره قبل از انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا در سال ۲۰۲۲ نیز به وضوح آن را نشان داد.
نکته دوم اینکه به نظر میرسد دولت بایدن با انتصاب آبرامز، به نوعی اقدامی هماهنگ را در راستای مواضع غیرمنطقی اخیر تروئیکای اروپایی علیه کشورمان انجام داده و بر موضع گیری آنها مبنی بر عدم رفع تحریمهای موشکی ایران بر اساس آنچه در توافق برجام اعلام شده، مهر تایید زده و در عین حال، با اخراج رابرت مالی و انتصاب فردی نظیر الیوت آبرامز در سازوکارهای سیاست خارجی خود، از اراده اش جهت اتخاذ مواضع سختگیرانهتر علیه تهران در ادامه راه خبر داده است.