در خبرها داشتیم رئیس کمیسیون برنامهوبودجه که به عنوان رئیس کمیسیون تلفیق نیز برگزیده شدهاست، تبصرههای لایحه بودجه ۹۹ را با خنده تصویب میکند و سخنگوی برنامه بودجه در یک برنامه رادیویی در پاسخ به بیشبرآوردی درآمدهای نفتی تأکید کردهاست: «کارکرد رقم بالای صادرات نفت در بودجه به منظور امیدآفرینی است و ما نمیتوانیم با اعلام فروش ۳۰۰ هزار بشکه در عمل نشان دهیم که تحریمهای تحمیل شده به ما موفق بودهاست». این نوع رفتارها و بیانات لازم به تفسیر نیست و واضحتر از این نمیتوان نشان داد که تصمیمسازان وضعیت این روزهای اقتصاد را جدی نمیگیرند.
با این حال دراین نوشتار سعی داریم تا با نگاهی آیندهنگرانه به برنامه پنج سال آینده امریکا نشان دهیم که چه طور برخی کشورها در پی کاهش شدید وابستگی به نفت هستند و باید اقتصاد منهای نفت را خیلی جدی بگیریم، بنابراین ما اگر اکنون که در شرایط سخت مجبور به کاهش وابستگی درآمدهای نفتی شدهایم باید این تهدید را به فرصتی برای تطبیق اقتصاد با شرایط جهانی بدانیم که در آن مصرف نفت رو به کاهش است. در یک برنامه پنج ساله امریکاییها پیشبینی کردهاند که چه طور میتوان نیاز به ۲۸ میلیون بشکه در روز به واردات را به صفر نزدیک کنند.
آنها با پیشبینی این نکته که به زودی بازارهای خودرو امریکا در اختیار چینیها قرار میگیرد، به دنبال فن بدل طرح بهینهسازی انرژی و توسعه فناوریهای پیشرو چین را طراحی کردهاند و در این مسیر حتی روی نیروهای نظامی خود نیز حساب باز کردهاند. آنها همچنین پیش بینی کردهاند که تنها تا پنج سال دیگر یعنی ۲۰۲۵ قیمت هر بشکه نفت به ۲۵ دلار خواهد رسید، با این حال با استفاده از تجربه ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۵ که کاهش مصرف انرژی را دنبال کردند، به دنبال راهکار کاهش مصرف از دو مسیر بهینهسازی تجهیزات نفت پایه و تغییر سوخت هستند و از نیروهای نظامی خود خواستهاند تا در حوزه طراحی مواد مورد نیاز برای بدنه خودروهای سبک و ارتقای تکنولوژی در جهت کاهش مصرف سوخت در صنایع انرژیبر ورود کنند.
نگاهی به هشت سال ۷۷ تا ۸۵، امریکاییها توانستند اقتصادشان را با هدف کاهش وابستگی به واردات نفت ۲۷ درصد رشد دهند، مصرف نفت را ۱۷ درصد کاهش دهند و وابستگی به نفت خاورمیانه را تا ۸۷ درصد بکاهند. اکنون، اما با همین تجربه و برای افق ۲۰۲۵ به دنبال کاهش مصرف سوخت تا ۷ میلیون بشکه در روز با سبکسازی و بهینهسازی مصرف در صنعت خودروسازی هستند. همچنین کاهش ۶ میلیون بشکهای را در تغییر سوخت واستفاده از سوختهای بیوزیستی و سلولوزی هدفگذاری کردهاند و بهدنبال ارتقای تکنولوژی در بخشهای صنایع، ساختمانسازی و مواد خام نیز امید دارند که ۸ میلیون بشکه از نیاز روزانه خود را کم کنند.
به این ترتیب اگر به این برنامه جاهطلبانه، افزایش تولید نفت در امریکا را هم بیفزاییم و سایر کشورها به خصوص چین را در بهینهکردن مصرف سوختهای هیدروکربوری و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر حدودی موفق فرض کنیم، در عمل بازار نفت را باید از دست رفته بدانیم و لازم است که دیگر نفت را در بودجه سالهای بعد کشور به طور کلی فراموش کنیم و حتی برای برنامههای عمرانی نیز روی آن حساب نکنیم!
به عبارت بهتر توفیق اجباری پیش آمده را باید بسیار جدیتر از گذشته بگیریم که در جلسه کمیسیون تلفیق مجلس، تبصرههای بودجه را با خنده مصوب کنیم یا برای امیدآفرینی به مردم دچار بیشبرآوردی فروش یک میلیون بشکهای بشویم. باید به طور جدی تصمیماتی بگیریم که وزیر نفت نیز تنها هدفش فروش نفت خام در بازارهای جهانی و حفظ سهمیه ما در اوپک نباشد. بنا به آنچه گفته شد، پیشنهاد میشود که برای این منظور طرحی جامع برای عبور از فروش نفت خام را با همکاری و توان همه نیروهای موجود طراحی کنیم و مانند طرح کاهش وابستگی به نفت امریکا، آن را هر چه سریعتر تصویب و اجرا کنیم.