یکی از دغدغههای غربی در عراق این است که عراق در سیاست فعال منطقهای و به ویژه جبهه مقاومت برای سامانههای سیاستهای منطقهای آنان مشکل ساز نباشد.
صادرات ۶ میلیونی نفت به عراق این امکان را داد تا درآمدهای مناسبی در دست داشته و بتوانند ضمن پرداختن به زیرساختهای ملی، در عرصه منطقهای نیز ورود پیدا کنند. مضافاً اینکه نیروی انسانی قابلتوجه و پرانگیزه عراق پس از فتوای مرجعیت عالی این کشور و شکست داعش و پروژه تروریستی امریکایی-غربی-عربی، حوزههای مختلفی از جغرافیای سیاسی منطقه را در خلیج فارس و غرب آسیا تحت تأثیر قرار میداد؛ لذا با توافقات اجباری در دوره دولت کاظمی، تمامی درآمدهای نفتی عراق به بانک مرکزی امریکا وارد و از این طریق، رفتارهای سیاست ملی و منطقه عراق در مدیریت امریکا قرار گرفت. در تحولات یک سال اخیر و پس از طوفانالاقصی در غزه، گروههای مقاومت عراقی، به جز فشار برای اخراج نیروهای امریکایی، نقش مهمی در فشار به رژیم صهیونی هم بازی کردند و در همافزایی با انصارالله در یمن نیز، تواناییهای خود را گسترش دادند. وحدت ساحات (میادین) و شبکه مقاومت منطقهای، یکی از اصلیترین دغدغههای رژیم صهیونی و حامیان غربی و عربی این رژیم است که باید برای آن دست به اقدامات موثر بزنند.
پس از رخدادهای کودتایی-تروریستی در سوریه، عراق در برنامه مشترک انگلیس و امریکا قرار گرفت و برای مدیریت این نقشآفرینی منطقهای، در کنار هشدار و اقدامات عملیاتی علیه حشدالشعبی و مقاومت عراقی، راهکار اصلی خود را در چگونگی مناسبات دوجانبه در مهار عراق قرار دادند. در سفر چهار روزه نخستوزیر عراق، آقای سودانی به لندن، توافقات مهمی صورت گرفت که به جز موضوعات تجاری، انرژی، محیط زیست، بانکی و مالی، قراردادهای راهبردی امنیتی-دفاعی و پایگاهسازی نظامی انگلیس در استان الانبار و برنامه به کارگیری تکنولوژیهای پیشرفته برای کنترل مرزهای عراق نیز صورت گرفته است.
این قراردادها ماهیت روشنی در بر دارند و اهداف دقیقی را برای هدایت عراق در مسیر مناسبات جدید دنبال میکنند و عملاً به تولید ابزارهایی برای مهار نگرانیهای غربی یا هدفگذاریهای غربی-صهیونی دنبال میکنند. ابزار موازی این توافقات با تحریک فتنههای سیاسی، مذهبی و قومیتی در دستور کار انگلیس است. همانگونه که در بحرانهای زنجیرهای آبان ۹۸ در ایران و عراق و لبنان، ظرفیتهای شورش مدیریت شده توسط سفارت انگلیس و امریکا دوره طولانی از بحران را در عراق و منطقه شکل دادند و موتورهای سه چرخ به نام «توک توک» نقش شبکه ارتباطی و اطلاعاتی و جابهجایی و مدیریت صحنههای آشوب را بازی کردند. امروز سفیر انگلیس پس از سفر سودانی به لندن، پیام تلویحی تکرار این رخداد را ثبت کرده است. وی با سوار شدن به توکتوک در خیابانهای عراق و برخلاف همه عرفهای دیپلماتیک به سابقه کارکرد این موتورها اشاره کرده و نیاز به ثبات سیاسی و امنیتی را در همکاری با انگلیس متذکر شده است. حدود یک سال دیگر در عراق انتخابات پارلمانی در پیش است و از هم اکنون جریان طارقالهاشمی از سوی ترکیه فعال شده و سازماندهی جیشالتحریر سنی مرکب از داعشیها، بعثیها و برخی عشایر سنی در برنامه مشترک امریکا و ترکیه است و در کنار آن، توجه انگلیسیها به مقتدی صدر قرار گرفته است تا ظرفیتهای شیعی، سنی، قومی-کردی و بعثی برای تولید اهرم فشار مؤثر در روند انتخابات آماده شده و ترکیب قدرت سیاسی در عراق، حتیالامکان در کنترل بیشتر انگلیسی-غربی قرار گیرند. از نگاه انگلیسی-امریکایی، عراق نباید در منظومه خارج از نگاه آنان در عرصه منطقهای نقش آفرینی کند، بلکه باید هرچه بیشتر به سامانههای گوناگون اقتصادی و سیاسی و امنیتی غربی-صهیونی پیوند بخورد و با عملکردی در مقابل یا رقابت با دیگر همپیمانان عربی و منطقهای امریکا و رژیم صهیونی نباشد.
ثروتهای نفتی و مالی منطقه، مهمترین انگیزه ترامپ در منطقه غرب آسیاست و آن را پنهان نمیکند ولی مهمتر از آن، این است که عراق نیز باید به سامانه طرح آبراهام صهیونیستی پیوند بخورد. این کار با روشها، اهرمها و توافقات و شورشسازیهای تروریستی، سیاسی و اقتصادی و مجبورسازیهای گوناگون در برنامه آنگلوساکسونی و صهیونی دنبال میشود. همانگونه که تمامی طرحهای استعماری و غارتگرانه از سال ۲۰۰۲ تاکنون به چالش کشیده شده و شکست خورده، این مرحله از هدفگذاریهای جدید نیز تنها با تلاش و تدبیر و اقدامات مؤثر باید به سرنوشت دیگر برنامههای غربی- صهیونی و تروریستی در عراق منتهی شود. بدیهی است که امنیت و ثبات در عراق، ارتباط روشن و عمیقی با منافع و امنیت ملی و منطقهای ایران خواهد داشت و میتواند آثار گوناگونی در بر داشته باشد.