جوان آنلاین: دولتها با افزایش جمعیت و فضای کم شهرهای قبلی به فکر ایجاد شهرهاییافتادند که بر خلاف شهرهای پیشین، برای ساخت آنها برنامهریزی انجام شد. در دهه ۶۰ و ۷۰، ایران برای کنترل جمعیتکلانشهرهایی مانند تهران، اصفهان و شیراز مصمم به ساخت شهرهای جدید شد. شهرهایی مانند پرند، بهارستان و صدرا که در آنها تنها به مسکن افراد توجه شد و ساکنین آنها برای اشتغال مجبور به رفتوآمد مداوم بین شهر مادر و شهر جدید شدند. صالح شکوهی، کارشناس مسکن معتقد است میتوان با در نظر گرفتن مسائل اقتصادی شهرهای جدید با فرهنگ تازه به صورت مردمیسازی ایجاد کرد. شهرهایی که خود فرهنگ متفاوت از مادر شهر را دارند و چه بسا جذابیتهای بیشتری برای سکونت داشته باشد.
صالح شکوهی، عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت در مورد تاریخ تأسیس شهرهای جدید در کشور به «جوان» میگوید: «سیاست تأسیس شهرهای جدید در ایران یک سیاست تاریخی است و دست کم به زمان کشف نفت در کشور برمیگردد. شهرهایی مانند آبادان در استان خوزستان و شاهینشهر در استان اصفهان نمونههای از این دست هستند. این شهرها نمونههای موفق شهرهای تازهساز کشور محسوب میشوند که از دو منظر اقتصادی و فرهنگی موفق بودند و عامل تلفیق و اختلاط فرهنگ ساکنین شدند. در نهایت این تلفیق فرهنگی، خود عامل ایجاد یک فرهنگ جدید در شهرهای تازه شد. اما بعد از انقلاب در دهه ۶۰ و ۷۰ تصمیم برای ساخت شهرهای جدید اتخاذ شد. در این زمان دولت با استفاده از اصطلاح سرریز جمعیت، بر این باور بود که شهرهای جدید محلی برای سرریز جمعیت شهرهای مادر شوند.»
او در ادامه توضیحات شکلگیری شهرهای جدید بعد از انقلاب میافزاید: «دهه ۷۰، اقدامات اولیه ساخت شهرهای تازه در دستور کار قرار گرفت. در این زمان شهرهای جدیدی مانند هشتگرد، پردیس و پرند در اطراف تهران، بهارستان در اطراف اصفهان، بینالود و گلبهار در اطراف مشهد، صدرا در اطراف شیراز و مهاجران در اطراف اراک ساخته شدند. بزرگترین مشکل شهرهای تازه تأسیس، توجه صرف به مسکن در آنها بود و به زمینههای اقتصادی، اشتغال و ابعاد مختلف اجتماعی و فرهنگی توجهی نشده بود. در نتیجه، این شهرها با انواع مشکلات و تعارضات فرهنگی و خوابگاهیشدن روبهرو شدند. به عنوان مثال بخش زیادی از مردهای خانوادههای ساکن، روزها در این شهرها حضور نداشتند. چون برای کار باید به کلانشهرها و شهرهای مادر اطراف مراجعه میکردنند. از سوی دیگر، مسکن به دست سوداگران، سازندگان و دلالان افتاد و در نتیجه اهداف مورد نظر در این حوزه نیز حاصل نشد.
توازن مسکن و اشتغال در شهرهای جدید
شکوهی، درباره چگونگی میزان بهرهوری بیشتر و بهتر از شهرهای جدید میگوید: «شهرهای جدید همچنان میتوانند کارآمد باشند. برای این امر نیز باید وزارت راه و شهرسازی زمان احداث این شهرها به مسائلی مانند اشتغال و فرهنگ توجه ویژهای داشته باشد. با در نظر گرفتن اشتغال و فرهنگ در این شهرها میتوانند فرصتهایی برای اسکان جمعیت پیشرو، خلاق، مولد و فعال شوند. به عنوان مثال با در نظر گرفتن ظرفیت نوارساحلی خلیج فارس و دریای عمان، میتوان شهرهایی را احداث کرد که دارای مسکن مولد هستند و میتوانند رقیب شهرهای ساحلی آنسوی خلیج فارس شوند. همچنین در اطراف کلانشهرها با هدف انتقال عرض توسعه میتوان شهرهای تازهای پایهگذاری کرد. البته که این شهرها تنها با هدف افزایش بار جمعیتی و خروج جمعیت مازاد از مادر شهرها نیستند. اما باید در نظر گرفت که این یک فرآیند زمانبر است و در مدت یکسال باقی مانده دولت محقق نخواهد شد.
برنامهریزی بلند مدت برای احداث شهرهایی مناسب
عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت با بیان اینکه دولت باید برای احداث و اجرای شهرهای جدید برنامهای مدون و دقیق به منظور ۱۰ سال آینده تنظیم کند؛ توضیح میدهد: «ایجاد شهرهای جدید و منقطع یک ایده مناسب است و میتواند فرصت ایجاد شرایط فرهنگی خاص خود را داشته باشد. این شهرها میتوانند خودگردان و متکی به خود باشند که نیازهای اقتصادی را در داخل خود حل و فصل میکنند. بنابراین، دولت و سیاستمداران کشور نباید به احداث این شهرها به چشم برنامههایی یک ساله نگاه کنند. اینان باید بدانند برنامههایی از این دست با رفتن یک دولت و روی کار آمدن دولتی دیگر تغییر نمیکند. کشور ایران پایدار است و دولتهای مختلف میآیند و میروند. پس برای این امر باید یک برنامه بلند مدت و جامع در نظر گرفته شود که خط و مشی وزارت راه و شهرسازی هر دولت دیگری همین باشد.
وی با بیان اینکه ایده تأسیس شهرهای بزرگ یک ایده خوب با هدف تمرکز زدایی جمعیتی از شهرهای بزرگ است، تصریح میکند: «البته امکان دارد مقداری تأمین هزینه تأسیسات شهرهای جدید زیاد شود، اما زمین در اختیار این شهرها بهتر و بیشتر است که هویت مستقل خود را نسبت به شهرهای مادر خواهند داشت. به عنوان مثال آبادان در نزدیکی شهر خرمشهر قراردارد و توانسته برای خود یک هویت مستقل ایجاد کند. برای رسیدن به هویت مستقل شهرهای تازه نیز باید سیاستها به گونهای اتخاذ شود که شبیه سیاستهای دهه ۶۰ و ۷۰ نباشد و نباید به آنها تنها از منظر خوابگاه نگاه شود. این شهرها محل سرریز جمعیت هیچ شهری نیستند و بستری برای جمعیت خلاق و مولدی هستند که نیاز به فضای گسترده و خانواده محور دارند. با جمعشدن این خانوادهها در شهرهای جدید، یک «همستان» یا «Community» شکل خواهد گرفت.
شکوهی، با تأکید براینکه نباید به شهرهای جدید به چشم شهری نگاه کرد که افراد به علت واماندگی اقتصادی از شهرهای بزرگ به آنها مهاجرت میکنند، تأکید میکند: «شهرهای جدید باید یک بافت دارای فعالیت اقتصادی باشند و کسانی که از منظر مالی برخوردار محسوب میشوند نیز اسکان در آنها را دونشأن خود نداند. با این حساب افرادی که خواهان مهاجرت از شهرهای بزرگ هستند، دیگر واماندههایی نیستند که در تأمین هزینه شهرهای بزرگ ناتوان شدهاند. با این رویکرد میتوان یک هویت جدید و مستقل را برای این شهرها ایجاد کرد.»
مردمیسازی اصل اولیه ساخت شهر جدید
عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت با بیان اینکه این شهرها، باید به صورت مردمی ساخته شوند، میگوید: «دولت در ساخت این شهرها نباید تصدیگری کند. ایده مردمیسازی ایده بسیار خوبی حتی برای ایجاد شهرهای جدید است و دولت فقط باید زیرساختهای لازم را فراهم کند. دولت باید اجازه دهد مردم در اراضی مشخص شده مسکنسازی کنند و دولت تنها ضابطهگذار و ناظر بر عملکرد مردم باشد. دولت درهیچ امور ساختوسازی نباید دخالت داشته باشد و حتی پیمانکار هم نگیرد. به بیان دیگر، باید بگذارند مردم برای خودشان خانه بسازند.»
وی میافزاید: «ایده شهرهای جدید به صورت مردمیسازی برای اجرای قوانینی مانند فرزندآوری، فرصت خوبی برای استقرار خانوادهها ایجاد میکند. البته دولت باید برای این امر قیودی را در نظر بگیرد. به عنوان مثال، اجازه فروش اراضی نباید صادر شود و مالکیت آنها باید در اختیار دولت باقی بماند و خانوادهها تنها اجازه بهرهبرداری از آن را داشتهباشند. از سوی دیگر، در شهرهای بزرگ نیز باید افزایش جمعیتپذیری محدود شود. به عنوان مثال اجازه تراکم فروشی و اجازه ساختوساز بیش از حد صادر نشود. همچنین بخشی از احتیاج مادرشهر، باید در شهر جدید تأمین شود. مواردی مانند اشتغال خانگی، عرضه، تولید و حمایت از کسب و کارها نیز باید در این شهرها در نظر گرفته شود. به بیان دیگر، مسئولیت این شهرها تنها بر عهده وزارت راه و شهرسازی نیست و در کنار آن، حضور وزارتخانههای کار و رفاه اجتماعی، فرهنگ، ارشاد و دیگر وزارتخانهها ضروری است.»
شکوهی با بیان عارضههای ساخت پیمانکاری در مورد مردمیسازی شهرهای جدید توضیح میدهد: «انبوهسازی، تولید متمرکز و ساخت دولتی چند عارضه دارد که باید ساخت پیمانکاری را ترک کرد. اولین مسئله زمان است. با ورود انبوهساز به ساختوساز مدت زمان بیشتری صرف میشود. پس از آن هزینه ساخت است. در حالی هزینه ساختوساز در انبوهسازی افزایش پیدا میکند که ساخت مردمی هزینه ساختوساز را کاهش میدهد. آخرین مسئله نیز مربوط به کیفیت ساخت است. با مردمیسازی، افراد خانههای خود را با کیفیتی به مراتب بهتر از بساز بفروشی میسازند. در حالی که در ساخت پیمانکاری کیفیت ساخت پایین آمده و رضایت مردم کم میشود. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده باید دولت اجازه دهد، مردم خود ساخت خانههای خود را در دست بگیرند تا برحسب نیاز، سلیقه و دارایی خود مسکن مورد نیاز را بسازند.»
عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت در ادامه تأکید میکند: «البته این امر نباید محدود به ساخت مسکن شود، از این امر مهمتر ایجاد فضای اشتغال و کارگاههای خانگی است. زمانی که مردم در ساخت شهرهای جدید مشارکت داشته باشند، فضای اشتغال را خواهند ساخت. به عنوان مثال خانوارها میتوانند در کنار خانه مد نظر خود فضای کارگاهی مورد نیاز را بسازند. با این اقدام، دولت به جای آن که طرف قرارداد و مسئول ساختوساز باشد، شأن خود را حفظ کرده و ناظر کارهای ساخت خواهد شد. در عین حال سرمایه اجتماعی خود را با رضایت مردم بالا ببرد.»
شهرهای ویلایی و افزایش کیفیت زیستپذیری
وی با توضیح ساخت افقی شهرهای جدید میگوید: «با حفظ مالکیت در دست دولت، مردم تنها اجازه بهرهبرداری از آن را دارند. در این زمان است که دولت میتواند تنها اجازه ساخت خانههای تک طبقه و در نهایت با حفظ ارتفاع چهارمتر، دو طبقه را به مردم صادر کند. با این اقدام کیفیت سکونتی در شهرهای جدید به خودی خود بالا میرود. به بیان دیگر، افراد خانهای دارند که حیاط مناسب دارد و کسی به آن محیط اشراف ندارد. حتی در همان فضا کارگاه کاری خود را نیز دارند. در نتیجه جذابیت شهرهای جدید بالا میرود و به جای آنکه تنها دهکهای پایین اقتصادی در آنجا ساکن شوند، ترجیح خانوادههای متمول نیز زندگی در این شهرها شود. چون کیفیت زندگی در آنها بسیار بیشتر از شهرهای مادر است. با این شیوه مسئله اجتماعی این شهرها نیز حل خواهد شد.»
شکوهی در پاسخ به این سؤال که آیا نمونههایی برای شهرهای جدید در کشور وجود دارد، تأکید میکند: «در ایران نمونههای کمی از شهرهای جدید موفق بعد از انقلاب وجود دارد. با این همه شهر امیرکبیر در استان مرکزی را میتوان نام برد. نمونه موفق شهرهای جدید در دنیا نیز وجود دارد که از آن میان میتوان به کشورهای فرانسه و امریکا اشاره کرد.»