کد خبر: 1206249
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۰
فاطمه محمدی

زن در جایگاه انسان، محور توسعه و از ارکان اساسی آن است. توسعه ایده‏آل توسعه‏ای است که موقعیت انسانی و طبیعی زن را لحاظ کرده و تفاوت‏های او را با مرد به فراموشی نسپارد و نقش‏های متناسب با ویژگی‏های او را در نظر بگیرد. نقش زن در فراهم آوردن محیط سالم خانوادگی، فراهم آوردن فضای سالم برای تربیت نسل فعال و کارآمد و حضور فعال و تأثیرگذار در عرصه سرنوشت اجتماعی، از نقش‏های مهم زنان در توسعه اسلامی است.
رویکرد تمدن گرایی تحقق دین در متن زندگی زنان مسلمان را در گروی داشتن مدل‌های مطلوب مدیریت و برنامه‌ریزی اجتماعی و طراحی روشن برای توسعه همه‌جانبه جامعه زنان بر بنیاد‌های ارزشی و فرهنگی اسلام و در راستای اهداف و مقاصد عالیه شرع و عقل می‌داند.
رویکرد تمدن‌گرا همزمان خواهان کارآمدی دین و نقش توسعه‌ای آن در حوزه زنان هستند، اما بر این عقیده‎اند که کارآمدی و توسعه باید در راستای اهداف و ارزش‌های اصولی اسلام تعریف شود. این دیدگاه به جای پیشرفت صرفاً ظاهری و مادی، به دنبال تحقق توسعه همه‌جانبه زنان بر بنیاد حقایق و ارزش‌های متعالی دینی است. از این‌رو است که مدرنیست‌های اسلامی اولیه همچون محمد عبده ادعا کرده‎اند که اسلام اولین اجتماعی بود که برابری کامل زن با مرد را به رسمیت شناخت. حسن بنا و سید قطب بیان کرده‌اند که اسلام زنان را از بهره‌برداری از جنسیت‌شان که در سرمایه‌داری غربی است، محافظت می‌نماید.
«زنان از نظر اسلام، نقش حساسی در بنای جامعه اسلامی دارند و اسلام زن را تا حدی ارتقا می‎دهد که او بتواند مقام انسانی خود را در جامعه باز یابد و از حد شیء بودن بیرون بیاید و متناسب با چنین رشدی می‌تواند در ساختمان حکومت اسلامی مسئولیت‌هایی به عهده بگیرد.»
از شاخصه‌های اساسی توسعه بر مبنای دیدگاه اسلامی، تبیین نقش و جایگاه خاص زن و مرد بر اساس ویژگی‏های طبیعی آنهاست. در دیدگاه جهان‏بینی اسلامی، تفاوت جنسیت زن و مرد، آن دو را برای کارکرد‌هایی خاص مناسب کرده‌است که قرار گرفتن هر یک از دو جنس در مدار متناسب با آفرینش خویش (تناسب تکوین و تشریع) موجب می‏شود تا زن و مرد به کمال و رشد صحیح دست یابند. ازاین‏رو، ضمن تأکید بر وجود عرصه‌های مشترک و مسئولیت‏های خانوادگی و اجتماعی مشترک برای زن و مرد، می‏بایست تفاوت‏های زن و مرد را در ایفای نقش‏های خانوادگی و اجتماعی مورد توجه قرار دارد. در سیاستگذاری‏های نظام اسلامی در راستای توسعه مطلوب، می‏بایست زنان و مردان را در نقش‏هایی که کارآمدی‏های متناسب با ویژگی‏هایشان دارد به‏کار گرفت و آنان را از برابری و تشابه در نقش‏ها پرهیز داد که این تشابه به ضرر فرد و جامعه و خود زنان و مردان خواهد بود.
زن به عنوان همسر و مادر، بدون تردید دارای نقش‏های متفاوتی نسبت به مرد به عنوان همسر و پدر است، ولی این دو نقش در عین حال، کاملاً مکمل یکدیگرند؛ چنانکه زندگی به همان اندازه که امکان جایگزینی آن‌ها با یکدیگر را ندارد به هر دوی آن‌ها نیاز دارد. اینک می‏توان نتیجه گرفت که زن به این اعتبار، دارای تأثیر فراوانی بر روند توسعه نیز هست و به‌رغم تعدد علل و عوامل توسعه (علل فاعلی، علل غایی، علل صوری و علل مادی)، بیشترین تأثیر را در این میان بر جای خواهد گذارد، زیرا زن می‏تواند در عرصه‌های مختلف به خوبی ایفای وظیفه نماید. به عنوان مثال به موارد زیر اشاره می‏کنیم:
۱. فراهم آوردن محیط سالم خانوادگی: اگر زن در این امر موفق باشد، می‏تواند شالوده جامعه انسانی سالم، دارای اعتماد به نفس، امیدوار به آینده و مصمم را بنا نهد. در غیر این صورت، جامعه به لحاظ عاطفی، ناپایدار و به لحاظ معنوی، متزلزل خواهد بود و زمینه گسترش تبهکاری و رخوت و کاهلی در آن فراهم می‏شود و به تدریج ویژگی‏های خلاق خود را از کف می‏دهد. همسر و مادر خوب، قوام زندگی خانوادگی خوب را تشکیل می‏دهد و این به نوبه خود قوام و دوام جامعه خوب را (آنچنان که متون اسلامی نیز بر آن تأکید دارند) تضمین می‏کند.
۲. فراهم آوردن فضای مناسب برای تربیت نسل فعال و کارآمد: پیش از این گفتیم که انسان خوب، محور توسعه است. چنین انسانی نیازمند روند تربیتی ـ پرورشی مداومی است که نیرو‌های سازنده او را به منصه ظهور برساند و توان درونی‏اش را عیان کند. این مهم نیز خود به خود صورت نمی‏گیرد، بلکه نیازمند روند تربیتی و فضای پرورشی مناسبی است. تردیدی نیست که زن مهم‏ترین تأثیر را در پرورش عناصر انسانی دارد و آنچنان‏که می‏گویند در پشت هر مرد بزرگ، زن بزرگی قرار دارد و چه بسیارند بزرگ زنانی که در تاریخ پرفراز و نشیب ما حضور داشته‏اند.
۳. فراهم آوردن فضای شورانگیز عاطفی با استفاده از استعداد‌های طبیعی زن در برآوردن این نیاز ضروری انسان از یک سو و ایجاد حالت‏های عاطفی مورد نیاز برای گذر از دشواری‏ها و موانع و ایجاد توسعه اجتماعی پایدار از سوی دیگر: جامعه‏ای که فاقد چنین محیط یا فضای عاطفی و گرم باشد، جامعه‏ای خاموش و محیط مرده‏ای است که به‌رغم پیشرفت احتمالی، در برخی عرصه‌های مادی، فاقد جلای انسانی مطلوب و در نتیجه ناتوان از ایجاد توسعه متعادل خواهد بود. به همین دلیل، آشکارا روشن می‏شود که زن در فراهم آوردن محیط شاداب و دلپذیر خانوادگی، نقش بسزایی دارد.
در این میان، فضای پدید آمده در سال ۱۳۷۵ برای تدوین برنامه ایران ۱۴۰۰، کشور را از نظر آینده‏نگری و ساز و کار تدوین برنامه‌های بلندمدت وارد فضایی تازه کرد و تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام با ترکیب جدید و دبیرخانه آن در سال ۱۳۷۶ نیز در تداوم و بالندگی این فضا نقش بسیار مهمی ایفا کرده‌است. سیاست‏های کلی برنامه‌های توسعه به استناد قانون اساسی از سوی مقام معظم رهبری ـ پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام ـ ابلاغ می‏شود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار