سرويس ورزشی جوان آنلاين: سالهای زیادی با وعدههای رنگارنگ در پی هم سپری شدند. تیمهای بسیاری به صف شدند برای شکستن طلسمی که هر بار چهار سال به سن آن اضافه میشود و دست فوتبال ایران به المپیک نمیرسد تا امروز با غولی ۴۴ ساله مواجه باشیم که شکستن شاخ آن دیگر کار چندان سادهای نیست. نه فقط، چون حریفان سال به سال قدرتر میشوند که به دلیل نداشتن یک برنامه جامع، حسابشده و قوی.
تواناییها کم نیست. بسیاری از نفرات امیدها، بهترینهای تیمهای خود هستند که حضورشان برای هر تیمی نعمت بزرگی است، اما پر واضح است که بدون برنامه و بدون کار کردن نمیتوان به جواز حضور در المپیک دست یافت. حتی با وجود داشتن بازیکنان شاخص و گاهی مربیانی که اسم و رسم خوبی هم دارند. مسئله نوع نگاه به امیدهاست و لزوم داشتن برنامهای که بتواند این تیم را روانه بزرگترین رویداد ورزشی دنیا کند. نگاهی که هرگز مدبرانه نبوده تا مسائل و مشکلات امیدهای فوتبال ایران در راه رسیدن به المپیک حل و فصل شود و فوتبال پر افتخار ایران هم سهمی داشته باشد در بزرگترین رویداد ورزشی دنیا و شاید اگر یک مرتبه بازخواست میشدند متولیان این بیمدیریتی و اهمالکاری، حالا با حسرت خیره نمیماندیم به عدد غولپیکر ۴۴ که آیا این بار طلسم تلخ آن شکسته میشود یا قرار است به رشد بیرویه خود ادامه دهد.
بدون تردید پنجشنبه که امیدهای ایران در نخستین بازی انتخابی المپیک برابر ازبکستان میایستند، دعای ۸۰ میلیون ایرانی را پشت خود دارند برای نیل به موفقیت. اما آنچه این تیم برای کسب موفقیت نیاز دارد، چیزی بیش از دعای ملتی است که چشم به پیروزیهای آنها دارند برای شکستن طلسمی که بیش از چهار دهه به طول کشیده است. این تیم به آمادگی فنی نیاز دارد، به طی کردن تمرینات با برنامه در آرامش کامل و پشت سر گذاشتن اردوهای تدارکاتی و بازیهای دوستانه که البته در این مقوله مهم امیدها نتوانستند چندان موفقیتآمیز عمل کنند که گواه آن نیز تغییرات پی در پی و صد البته پر حاشیه کادر فنی است که بدون تردید تأثیر منفی زیادی روی تک تک بازیکنان تیم زیر ۲۳ سال ایران گذاشته است؛ تیمی که امیدوار است این بار با کسب نتایج لازم موفق به گرفتن جواز حضور در المپیک شود.
در اصل نگاهی کوتاه و گذرا به روند آمادهسازی امیدها برای حضور در رقابتهای انتخابی المپیک خود پاسخی قانعکننده به عدم موفقیت ایران برای حضور در المپیک طی ۴۴ سال گذشته است. آنچه طی بیش از چهار دهه برای حضور در المپیک شنیده شده جز مشتی شعارهای زیبا و رنگارنگ نبوده؛ شعارهایی که هرگز عملی نشدند تا مسیر امیدهای ایران را برای شکستن این طلسم دیرینه هموار کند و این بار هم تیم زیر ۲۳ سالههای ایران در حالی راهی رقابتهای المپیک شده که برخلاف حریفان خود در مسابقات پیش رو نه تنها روند آمادهسازی خوبی نداشته که با تغییرات پی در پی و پرحاشیه کادر فنی، تمرکز بازیکنان را چنان بر هم زده که در صورت ناکامی احتمالی، نمیتوان تقصیری را متوجه بازیکنان کرد؛ چراکه عدم مدیریت مناسب باعث شده تا تیم زیر ۲۳ سالههای ایران بدون برنامهای قابل اتکا قدم به این رقابتها بگذارد. با این وجود، اما هنوز هم امید زیادی به ساقهای فوتبالیستهای جوان ایران است برای شکستن طلسمی چندین و چند ساله. در اصل آنچه امروز باعث شده تا ملتی با امیدواری به آینده تیم المپیکی ایران بنگرد، غیرت بازیکنان جوانی است که همواره ثابت کردند برای به اهتزاز درآوردن پرچم پرافتخار ایران از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نیستند و برای کسب افتخار برای ایران از جان مایه میگذارند. بازیکنانی که بارها و بارها توانمندیهای خود را به اثبات رساندند، اما این توانمندیها نیاز به برنامهای اصولی دارد برای آنکه به ثمر برسد و این آخری را مدیران فوتبال ایران باید تدارک میدیدند که این بار هم مثل همیشه در تدارک آن چنان اهمال داشتند که یک بار دیگر تنها امیدواری ملتی ۸۰ میلیونی تنها به ساقهای بازیکنان است و تلاشی که در طول ۹۰ دقیقه هر بازی مقابل حریفان تا بندندان مسلح میکنند. حریفانی که طی ماهها و حتی سالهای گذشته تمرینات، اردوها و بازیهای تدارکاتی مناسبی را تدارک دیدند برای حضوری پرقدرت در بازیهای انتخابی و کسب سهمیه المپیک و باید دید امیدهای فوتبال ایران یک بار دیگر چطور برابر این همه تدارکات خواهند ایستاد و آیا میتوانند با تکیه بر غیرت و پشتکار و تلاش خود طلسم ۴۴ ساله را بشکنند و دل ملتی را شاد کنند یا مثل مرتبههای قبلی مغلوب مدیریت ضعیف مدیران فوتبال ایران میشوند و سن این طلسم را بیشتر خواهند کرد!