شور حمايت آقايان را گرفته، حمايتي که در روند آمادهسازي تيم ملي براي جام جهاني ديده نشد، اما حالا قرار است در روسيه و از روي سکوها خودش را نشان دهد. انتقادهاي زيادي به ليست اعزامي ميشود، ليستي که وزير تا معاون، حسابدار، نماينده مجلس و حتي رئيس دفتر فلان کميته را هم شامل ميشود. با اين حال انتقادها وارد نيست، چرا بايد باشد؟! مگر تيم ملي براي جام جهاني تماشاگر نميخواهد؟ ميخواهد، صدالبته که ميخواهد. پس چرا ايراد و انتقاد، وقتي آنها که چمدان به دست راهي شدند تماشاگران واقعي هستند، تماشاگراني که تا ديروز دست روي دست گذاشته بودند به تماشا و امروز هم با همين عنوان قرار است راهي روسيه شوند. جو جام جهاني است ديگر! ميگيرد، آنها را هم گرفته است. شور حمايت و جام جهاني آقايان را گرفته، حمايتي که در روند آمادهسازي تيم ملي ديده نشد، اما حالا قرار است در روسيه و شايد هم از روي سکوها خودش را نشان دهد، چراکه نه، هم فال است و هم تماشا، از جيب خودشان هم که قرار نيست هزينه شود. پس جاي نگراني نيست، نظارتي هم که نميشود؛ ميخواهد وزير باشد و حضورش لازم يا منشي دفتر فلاني يا حسابدار وزارت يا حتي فدارسيون. سفرهاي پهن شده و هر کس دستش ميرسد نوکي به آن ميزند، ميخواهد صاحبنظر باشد يا سياهي لشکر. چه اهميتي دارد وقتي دخل و خرجش از جيب بيتالمال است و کسي هم نيست كه به خاطر اين دستدرازي تشري بزند و آن را از جيب ملت کوتاه کند.
البته نيش و کنايهها به بعضيها برخورده، همانهايي که پيشتر با قيافهاي حق به جانب عذر بدتر از گناه ميآوردند که ما هميشه ميرويم، چه مسابقات المپيک باشد چه آسيايي و چه جام جهاني...
حالا به تريج قبايشان برخورده که چرا رسانهها انتقاد ميکنند. چرا ميگويند حضورتان در روسيه نه دليلي دارد و نه توجيهي. بعضي از سفر انصراف دادند. البته نه با دل خوش و رضايت قلبي که با منت و قيافههايي درهم رفته، گويي حق حلالتر از شير مادر از آنها گرفته شده است. خودشان را به اين راه و آن راه ميزنند و بهانههايي غيرمنطقي ميآورند و براي مقصر جلوه دادن اين و آن براي پس زدن بليت پيشكشي جام جهاني مصاحبههاي حق به جانب ميکنند. گويي برايش عرق جبين ريختهاند که اينگونه ناراضي و شاكي هستند!
انگار نه انگار که تا همين ديروز توپ را به زمين ديگري ميانداختند و وقتي حرف از کمک، حمايت و همراهي پيش ميآمد خود را هيچکاره ميدانستند، حالا چرا بايد مسافر جام جهاني باشند؟ اين سفر پاداش کدام مزد و زحمتي است که کشيدهاند؟ چرا بايد به واسطه پست و مقام يا لابيهايي که دارند به راحتي و با خرج ملت مسافر جام جهاني باشند؟ حضورشان چه ضرورتي دارد و چه حمايتي قرار است بکنند که فقط با رفتن به روسيه امکانپذير است؟!
يكبار براي هميشه بايد پرونده اين سفرهاي غيرضروري بسته شود. ميخواهد به کسي بربخورد يا نه. حضور دهها نفر در روسيه با خرج دولت، آن هم وقتي اين سفرها کمترين سودي براي تيم ملي ندارد و چيزي جز يك سفر تفريحي و سياحتي براي آقايان نيست، چه ضرورتي دارد. چه اهميتي دارد قيافه گرفتنهاي ظاهري و مکدر شدنهاي تصنعي؟ مگر تا همين ديروز که قيافه مردم از اتفاقات ناگوار پيرامون تيم ملي درهم ميرفت و خاطرشان مکدر ميشد، كسي خم به ابرو میآورد؟ مگر از پيش نرفتن برنامههاي تيم ملي در راه آمادهسازي جام جهاني ناراحت ميشدند که امروز در پي انتقاد از اين سفر بادآورده چهره درهم ميکشند. چه اهميتي دارد اين ظاهرسازيها و قيافه گرفتنهايي که قرار است هزاران دلار خرج روي دست ملت بگذارد، آن هم بيهيچ بازده و برگشتي!