بعد از انتشار گزارش افشاگرانه «جوان» در خصوص كتاب موهن «من اين نسل» نوشته محمدرضا اسدزاده سردبير فعلي خبرگزاري كتاب (ايبنا) كه به صورت غيرقانوني توسط نويسنده در كشور آذربايجان منتشر و نسخههاي آن به ايران وارد شده، اين فرد متني را در چند سايت خبري به عنوان «جوابيه» منتشر كرده است.
اسدزاده كه گويا بعد از چندين سال كار مطبوعاتي! هنوز روند قانوني انتشار «جوابيه» را نميداند، در گزارشي كه چند سايت معدود اقدام به انتشار آن كردهاند، سعي در توجيه خود و كتاب موهناش دارد. با تفاسيري كه اسدزاده درباره «من اين نسل» دارد، حتي ميتوان كتاب موهن«آيات شيطاني» را هم تطهير نمود!
دور زدن قانون توسط محمدرضا اسدزاده و عدم برخورد قانوني با وي اساس مطلب «جوان» را تشكيل ميدهد كه وي در جوابيه خود پاسخ قانعكنندهاي به آن نميدهد و جاي تأسف است كه اسدزاده هنوز بر موضع اشتباه و غيرقانوني خود در انتشار كتاب در خارج از كشور و ناديده گرفتن مميزي ارشاد پافشاري دارد.
اسدزاده كه گويا فراموش كرده خود صراحتاً در گفتوگويي كه به مناسبت انتشار «من اين نسل» داشته به اين نكته اشاره كرده كه بعد از تلاش به عدم موفقيت در كسب مجوز نشر كتاب به باكو رفته و مدعي شده كه «نويسنده پيشرو نيازي به مجوز ندارد» حال ادعاي ندانستن ممنوعيت اين كار خندهدار نيست؟!
فرار رو به جلوي اسدزاده و اينكه ميخواهد با تكذيب همه چيز راهي براي نجات خود پيدا كند به جاي قبول اشتباه در انتشار كتاب«من اين نسل»(اگر بشود آن را اشتباه دانست) باز هم در تلاش براي انتشار اين كتاب موهن است. نويسنده دوبار تاكنون بدون رعايت تشريفات قانوني كتاب را براي اخذ مجوز به معاون فرهنگي ارشاد داده و يك بار نيز توسط ناشري در اصفهان براي مجوز نشر اقدام كرده كه هر سه بار تيرش به سنگ خورده است، گرچه اسدزاده ميتواند اين تلاشهاي خود را هم تكذيب كند اما پرونده اين كتاب موجود است!
از آنجايي كه بعضي از بندهاي به اصطلاح «جوابيه» اسدزاده به گزارشهاي روزنامه «جوان» باز ميگردد، لازم ميدانيم براي تنوير افكار عمومي و رفع شبهاتي كه اسدزاده سعي در ايجاد آنها دارد، نسبت به پاسخگويي به آنها اقدام كنيم.
در بند هشتم به اصطلاح جوابيه، اظهارات اسدزاده درباره جنگ غزه، بر اساس گفتههاي يك شاهد عيني از همكاران خبرگزاري ايبنا منتشر شده كه در صورت نياز حاضر به شهادت در دادگاه نيز هست، نام و مشخصات وي در روزنامه«جوان» محفوظ است.
در بند نهم به اصطلاح جوابيه، اسدزاده سعي كرده با سفسطه درباره معناي «آقا»، اقدام به فرافكني كند، در صورتي كه بخش منتشر شده از كتاب و بخشهاي ديگري كه در اختيار «جوان» است به خوبي مرجع اصطلاح«آقا» مشخص است و خواننده برخلاف تصور اسدزاده از عقل و شعور كافي براي شناخت و تمييز بين «آقا سيد»! (كه معلوم نيست كدام سيد منظور است) با مقام معظم رهبري، برخوردار است.
باز هم لازم به ذكر ميدانيم تأكيد كنيم كه متن كامل كتاب در اختيار «جوان» است و بخشهاي منتشر شده از متن كتاب عيناً نقل شده و فرافكنيهايي همچون جعل و دستكاري كه اسدزاده مدعي آن است، محلي براي اعراب ندارد. به غير از بخشهاي موهن ذكر شده، «جوان» حاضر است قسمتهاي ديگري از كتاب را نيز منتشر كند تا مديران ارشاد و مدير خانه كتاب تصوير بهتري از اسدزاده و افكار وي داشته باشند. برخلاف آنچه اسدزاده درباره عدممشكل كتاب دارد، وي را به مصاحبه «جوان» با مدير اداره كتاب ارجاع ميدهيم كه علي شجاعيصائين به صراحت از غيرقابل چاپ بودن « من اين نسل» سخن گفته است.
درباره فعاليتهاي «محمدرضا اسدزاده» در خبرگزاري كتاب و رفتارهاي نامبرده در سمت سردبيري اين خبرگزاري، كافي است مسئولان خانه كتاب چند دقيقهاي پاي صحبتهاي خبرنگاران و نيروهاي قديمي «ايبنا» بنشينند تا آنها از بلايي كه انتصاب اسدزاده بر سر خبرگزاري آورده است، بگويند. تعديل نيروها، تحقير نيروهاي قديمي، ايجاد تحريريه دوم و دبير پنهان، افت كيفيت توليدات، باز نشر اخبار قديمي به عنوان خبر جديد، جابهجايي ساعت انتشار اخبار به دروغ و تلاش براي تبديل خبرگزاري ايبنا به نسخه دوم يك سايت خبري از جمله اقداماتي خواهند بود كه قطعاً از ميان سخنان تحريريه ايبنا به گوش خواهد رسيد.
تغيير دكوراسيون ايبنا و تبديل ديوارهاي آن به نمايشگاه عكسهاي يادگاري «اسدزاده» با شخصيتهاي گوناگون از ديگر اقدامات سردبير انتصابي است. از جمله اقدامات عجيب اسدزاده اين است كه در زمان درگذشت مرحومه سيمين بهبهاني با خريد دستهگل و تقديم آن به اعضاي تحريريه اين ضايعه را به آنها تسليت گفته اما در مناسبتهاي ديگري مانند « 9دي» حتي از نصب يك برگه تبريك روي تابلوي اعلانات خبرگزاري خودداري ميكند. شنيدههاي «جوان» حكايت از آن دارد كه هم اكنون محمدرضا اسدزاده با «ع- م» در دفتر رياست جمهوري در ارتباط است تا از طريق وي بتواند پست جديدي در دولت به دست آورد!