يكي از مشاوران سابق عربستان سعودي گفته است كه اين كشور ميتواند تا هشت سال ديگر با بهاي پايين كنوني نفت دوام بياورد؛ اين براي اقتصاد كشورمان خبر خوبي به نظر نميرسد. عربستانيها به پشتوانه ذخاير ارزي يك تريليون دلاري خود، ميخواهند حالاحالاها مانع از افزايش بهاي نفت شوند تا اقتصاد ايران را به زمين بزنند. در شرايطي كه حدود 60 درصد از صادرات ايران به نفت وابسته است حالا برخي كارشناسان به صنايع جايگزين غيرنفتي ميانديشيند كه بتواند چرخه اقتصادي كشور را بچرخاند؛ صنايعي چون صنعت گردشگري!
نفت؛ اين طلاي سياه ارزشمند!نفت تمام جنبههاي زندگي ما را لمس ميكند؛ از زندگي روزمره تا بهاي خودرو، هزينه انواع بيمهها، هزينه بليت هواپيماييها و حتي سرعت رشد زيرساختهاي شهري. حالا بهاي اين طلاي سياه به شدت سقوط كرده است؛ جان كستر، محقق سازمان جهاني گردشگري گفته است كه با وجود كاهش شديد بهاي نفت، رشد اقتصادي دركشورهاي صادركننده نفت ممكن است با مشكل مواجه شود. در اين بين عربستان سعودي به عنوان بزرگترين توليدكننده و صادركننده نفت در جهان تنها كشور صاحب صنايع نفتي است كه نه تنها از كاهش بهاي نفت خرسند است بلكه خود عامل اين افت و كاهش بوده است.
عربستانيها خود را پرچمدار بزرگترين جامعه مسلمان سني در اسلام ميدانند و در اين بين بزرگترين رقيبشان ايران است؛ آنها ميخواهند طي جنگي غيرمستقيم با ايران به قدرت اثرگذار برتر خاورميانه تبديل شوند. عربستان به پشتوانه ذخاير ارزي يك تريليون دلاري خود، توليد نفت خود را به شدت كاهش داده و همواره مانعي بر سر افزايش بهاي نفت بوده است. انگيزه آنها تلاشي عمدي براي تحت فشار قرار دادن اقتصاد ايران و تضعيف نظام است آن هم در حالي كه حدود 60 درصد از صادرات ايران به نفت وابسته است.
اين شرايط اوضاع را براي اقتصاد ايران سخت ميكند به خصوص كه يكي از مشاوران سابق عربستان سعودي گفته است كه اين كشور ميتواند با تكيه بر ذخاير مالي خود تا هشت سال ديگر با بهاي پايين نفت دوام بياورد؛ آيا اين به معناي هشت سال ركود در اقتصاد ايران خواهد بود؟ چنانكه بار اقتصاد ايران از روي دوش صنايع نفتي برداشته شده و اندكي به سمت صنايع غير نفتي پر پتانسيل همچون گردشگري تغيير جهت داده شود، پاسخ منفي است.
كاهش بهاي نفت و ضرر و زيان براي گردشگري ايرانتلاشهاي ما در روز گذشته براي برقراري تماس با معاون گردشگري كشور بيثمر بود. شنيدههاي ما حاكي از آن است كه مرتضي رحمانيموحد، معاون گردشگري كشور طي روزهاي آينده ميخواهد در گفتوگو با بخشهاي خبري رسانه ملي به سؤالاتي از اين دست پاسخ دهد اما تا رسيدن آن زمان در گفتوگو با دو تن از كارشناسان گردشگري مطرح در كشور اما و اگرهاي اين جايگزيني مهم در اقتصاد ايران را جويا شديم هر چند به پاسخهاي اميدواركنندهاي نرسيديم! اردشير اروجي، كارشناس برنامهريزي گردشگري، استاد دانشگاه و مشاور رؤساي سابق سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي درباره تأثيرات كاهش بهاي جهاني نفت بر اقتصاد و درآمدهاي گردشگري كشورهاي مختلف دنيا به «جوان» ميگويد: «وضع اقتصادي بسياري از كشورهاي دنيا با كاهش درآمدهاي نفتي و ارزانتر شدن نفت بهتر ميشود و اين ميتواند به رونق گردشگري در سطح جهاني كمك كند اما در كشور ما شرايط متفاوت است؛ چراكه درآمدهاي نفتي ما كم ميشود و اين بر تورم اثر گذاشته باعث افزايش قيمتها ميشود. گردشگري در كشورمان نيز به دليل افزايش قيمتها و كاهش رقابتپذيري گردشگري ايران با ديگر كشورها تا حدودي متحمل ضرر و زيان خواهد شد.»
اين اتفاق در بلندمدت امكانپذير است!هرچند عربستانيها پيشبيني كردهاند كه اقتصادشان با كاهش بهاي نفت تا هشت سال ديگر نيز دوام خواهد آورد اما برخي كارشناسان بعيد ميدانند كه اين شرايط براي مدت طولاني تداوم داشته باشد. به گفته اروجي كاهش كنوني بهاي نفت بيش از هر چيز براي تحت فشار قرار دادن ايران در مذاكرات هستهاي است؛ از سوي ديگر هر اقتصادي خود را با شرايط جديد وفق ميدهد؛ اقتصاد در بلندمدت به تعادل جديد ميرسد و از اين لحاظ آسيب كمتري به گردشگري وارد ميشود. بنابراين آيا ميتوان بر صنعت گردشگري به عنوان صنعت جايگزين صنايع غيرنفتي در روزهاي سخت اميد بست؟ به گفته اروجي اين اتفاق در بلندمدت امكانپذير است.
اروجي ميگويد: «كشور ما داراي جاذبههاي گردشگري فراواني است. بيش از 20 گرايش مختلف در گردشگري ايران وجود دارد؛ از گردشگري تاريخي تا گردشگري ورزشي، سلامت، مذهبي و غيره. گردشگري در بلندمدت ميتواند نهتنها مكمل صنايع نفتي كشور بلكه جايگزين اين صنايع شود اما به شرط آنكه برنامه راهبردي جايگزين شدن صنعت گردشگري به جاي صنعت نفت طراحي شده، برنامههاي عملي تبيين شوند و از مشاركت بخش خصوصي استفاده شود.»
تاكنون پنج برنامه گردشگري در سطح كشور تهيه شده است اما هيچ يك كارآمد نبودهاند؛ عدم استفاده از تجربيات جهاني يكي از دلايل اين ناكاميها است. در دهههاي گذشته بسياري از كشورهاي فقير دنيا كه به ذخاير انرژي جهاني دسترسي نداشتند تنها با تكيه زدن بر صنعت گردشگري و برنامهريزي اصولي از بحران فقر اقتصادي بيرون آمدند. تركيه حدود 30 ميليارد دلار از محل گردشگري درآمد جذب ميكند؛ مبلغي كه حدود يك سوم درآمدهاي نفتي كشورمان ميشود! از ايران به عنوان بهشت باستانشناسي دنيا ياد ميشود؛ از نظر جهانيسازي مزيت ايران، تاريخ و فرهنگ آن است نه صنعت خودروسازي، كشاورزي يا رايانه و فناوري آن. با اين وجود تا كنون به شكلي جدي بر صنعت گردشگري حساب ويژهاي باز نشده است. شايد به همين دليل است كه يك استاد جهانگردي در دانشگاه تهران آب پاكي روي دستمان ميريزد و قاطعانه ميگويد گردشگري در ايران هيچگاه جايگزين درآمدهاي نفتي كشور نخواهد شد!
گردشگري و ذهنيت وسوسهانگيز بيمنطق!دكتر محمدتقي رهنمايي، استاد دانشگاه تهران و از جمله بانيان توسعه دانش گردشگري در ايران به «جوان» ميگويد: «چنانچه امروز قرار باشد براي جايگزيني صنعت گردشگري با درآمدهاي نفتي كشور برنامهريزي صورت بگيرد حداقل 20 سال وقت ميخواهد تا اين اتفاق محقق شود.»
به گفته رهنمايي، گردشگري براي ايران نميتواند جايگزين درآمدهاي نفتي باشد. درآمدهاي سالانه نفتي ايران در سالهاي اخير حدود 100 ميليارد دلار بوده است؛ قويترين كشورها و مقاصد گردشگري دنيا براي رسيدن به موقعيت كنوني خود در صنعت گردشگري دنيا از مدتها پيش سرمايهگذاري عظيمي انجام دادهاند.
اين استاد گردشگري دانشگاه تهران ادامه ميدهد: «اين ذهنيت وسوسهانگيز بيمنطق بايد اصلاح شود و متأسفانه مسئولان بارها اين حرف را تكرار كردهاند اما وقوع چنين جايگزيني بسيار زمانبر است و نياز به تبليغات گسترده، فرهنگسازي، اطلاع رساني، فراهم آوردن زيرساخت و امكانات دارد.»
براساس آمارهاي رسمي در سال 2013، يك ميليارد و 187 ميليون گردشگر در دنيا جابهجا شدهاند كه با اين نرخ رشد، متخصصان اين حوزه پيشبيني ميكنند در سال 2020 بيش از يك ميليارد و 600 ميليون گردشگر و در سال 2050، دو ميليارد و 600 ميليون گردشگر از جاذبههاي كشورهاي مختلف بازديد كنند. آمارهاي سازمان جهاني جهانگردي نشان ميدهد درآمد كشورها از جابهجايي يك ميليارد و 187 ميليون گردشگر در دنيا مبلغي بالغ بر هزار و250 ميليارد دلار بوده است. سهم ايران با وجود اينكه جزو 10 كشور برتر در حوزه جاذبههاي تاريخي و فرهنگي بوده و هفدهمين كشور امن دنيا محسوب ميشود از رقم هزار و 250 ميليارد دلاري كه در گردشگري دنيا جابهجا شده بسيار ناچيز است.
گردشگري در برخي كشورهاي فعال در اين حوزه هشت تا 10 درصد توليد ناخالص داخلي را تأمين ميكند، همچنين 10 تا 12 درصد اشتغال در اين كشورها به بخش گردشگري اختصاص دارد اما درآمد حاصل از گردشگري در شأن و جايگاه ايران نيست. گرههاي صنعت گردشگري كشور هنوز كه هنوز است كور است؛ به گفته اروجي مسئولان آب در هاون ميكوبند تا آنكه بخواهند از راه درست به گردشگري رونق دهند. وي ميگويد: «سازمان ميراث فرهنگي هميشه ميخواهد از اعتبارات دولتي استفاده كند و مدام از كم بودن اعتبارات گلايه دارد در صورتي كه بايد با مديريت صحيح فضاي گردشگري را به سمتي سوق دهد كه بخش خصوصي و سرمايهگذاران داخلي و خارجي ورود به اين بخش را سودآور بدانند.» با اين شرايط و آنطور كه كارشناسان گردشگري ميگويند واقعاً ميتوان بار جبران ضرر و زيانهاي ناشي از كاهش بهاي نفت را با اطمينان روي دوش گردشگري گذاشت؟! در بدترين شرايط هم بايد خوشبين بود.