مطبهاي سيار در مناطق محرومزينب تچيزاده متولد ۱۳۶۲ و پزشك عمومي، يكي از جهادگران بسيج سازندگي است كه در كسوت يك پزشك در مناطق محروم حضور مييابد. گفتوگو با وي براي آشنايي با حضور پزشكان در اردوهاي جهادي قابل تأمل است.
به عنوان يك پزشك چه انگيزهاي باعث خروج شما از شهر و مطبتان و ورود به مناطق محروم براي درمان محرومين ميشود؟ از آنجا كه مردم برخي از روستاها دسترسي مناسبي به پزشك و مراكز پزشكي ندارند يا جادههاي دسترسيشان به شهرها خطرناك و فرسوده است گاه پيش ميآيد كه اهاليشان شش ماه يك بار هم به شهرها و مراكز درماني نميروند.
وقتي ما وارد اين مناطق ميشويم، مخصوصاً با اردوهاي جهادي تازه متوجه ميشويم كه اصلاً چنين روستاهايي هم وجود دارند و مردمشان با مشقت زندگي ميكنند. شايد قبل از اينكه ببينيد اصلاً باور نكنيد كه نوجواني ۱۴ تا ۱۵ ساله در طول عمرش به هيچ وجه شهر را نديده است و حتي نميداند خيابان چه شكلي است و از آن ميترسد!
شايد خيلي از همكاران پزشك شما اين فعاليتها را چه به صورت جهادي يا به لحاظ فردي اصلاً انجام نميدهند. چه علتي باعث اين حضور شما آن هم به صورت جهادگر ميشود؟ اينكه من ميروم آنجا حس نيازي است كه در خودم وجود دارد. ما نياز داريم كه خودمان را اغنا كنيم و اين جاها براي پربارتر شدن ما مكانهاي بسيار مناسبي هستند.
تعريفي كه از يك پزشك جهادگر بسيجي داريد چه نوع تعريفي است؟ جهادگر انساني است كه براي اداي دين به مردم و مملكتش نياز ميبيند از شهر و يك سري زرق و برقهاي دنيوي دور شود تا بتواند براي خدمت به اين نوع زندگيها و مردم نزديك شود و تكليف خود را ادا كند. معمولاً پزشكها و افرادي كه همراهمان ميآيند، عزيزاني هستند كه از لحاظ علمي در سطح بالايي قرار دارند. شايد خيلي از دوستان و اساتيدي كه همراهان ميآيند مشغله كاري زيادي دارند اما تا صحبت اردوهاي جهادي به ميان ميآيد همه كارهاي خود را لغو كرده و خود را به اردو ميرسانند. البته قبل از همه اينها اخلاص، در نظر گرفتن رضاي خدا و انجام تكليف الهي و خدمت به اسلام و مسلمين و هموطنان عزيز شرايط لازم اين مسير است كه همه بچههاي جهادي آن را دارا هستند.
يك پزشك مستقيم هم ميتواند وارد مناطق محروم شود. چه فرقي ميان حضور شما به شكل فردي يا در قالب اردوي جهادي وجود دارد؟
اردوي جهادي يك كار هدفمند و برنامهريزي شده در همه ابعاد است. وقتي شما با اردو وارد منطقه ميشويد و از لحاظ پزشكي فعاليت ميكنيد، سازماندهي ميشويد و ميتوانيد هدفمند فعاليت خود را پيگيري كنيد. در اين صورت مناطق محروم نيز از لحاظ عمراني، فرهنگي، اسلامي، اعتقادي و.... بهتر بررسي ميشوند و بهروز ميشوند. يعني در همه ابعاد ارتقا پيدا ميكنند كه اين مسئله در حالت فردي امكانپذير نيست. دست خدا با جماعت است و جهادگران جمعي با خلوص نيت كه به شكلي علمي و هدفمند كارها را به پيش ميبرند.
جهاد با جامه روحانيت حجت الاسلام حسن مرادي از فعالان گروههاي جهادي طلبه به شمار ميرود كه از ۲۰ سالگي يعني از سال ۱۳۸۲ وارد فعاليتهاي جهادي شده و اكنون علاوه بر مسئوليت گروه موسسه بلاغ مبين، مسئوليت اعزام اردوهاي جهادي طلاب بسيج سازندگي را نيز برعهده دارد.
چه ويژگي را ميتوان براي گروههاي جهادي طلاب در نظر گرفت؟ در تعريف كلي گروههاي جهادي طلاب براي انجام امور فرهنگي رهسپار مناطق محروم و دورافتاده ميشوند. اغلب اعزامشان نيز در ايام خاص نظير محرم و مناسبتهاي مذهبي صورت ميگيرد. اما شكل كار اين طور نيست كه يك طلبه جهادگر فقط به منبر برود و براي مردم جلسات سخنراني برگزار كند. اگر ما هدفمان را كمك فكري و فرهنگي به مردم محروم قرار دادهايم، يكي از بهترين شيوهها انجام عملي است كه آنها را به آن تشويق ميكنيم. پس اينجاست كه طلاب اگر به اهالي يك منطقه ميگويند خودشان بايد براي عمران و آباداني ديارشان تلاش كنند، بهترين شيوه براي تأثيرگذاري اين كلام ورود عملي در عرصههاي عمراني مثلاً ساخت يك مسجد و... است. بنابراين بچههاي جهادگر طلبه در كنار مبارزه با فقر فرهنگي و عقيدتي مناطق محروم در امور عمراني نيز شركت ميكنند.
از گذشته تاكنون طلاب براي تبليغ دين به روستاها و مناطق محروم ميرفتند، فرق اعزام طلاب جهادگر در قالب بسيج سازندگي با اعزام سنتي اين مبلغان در چيست؟ در قالب سنتي اغلب مبلغان به صورت فردي به مناطق اعزام ميشدند. در صورتي كه اعزام در اردوهاي جهادي به صورت گروهي صورت ميگيرد كه تأثير گذاري را هرچه بيشتر ميكند. اين امر در كنار تعيين هدف، ترسيم نقشه راه و برنامهريزيهايي كه در بسيج صورت ميگيرد باعث ميشود كه بتوانيم در عرصهيابي مشكلات موفقتر عمل كنيم.
به عنوان يك جهادگر طلبه با چه مشكلات فرهنگي در مناطق محروم روبهرو شدهايد؟ مسلماً هر منطقهاي مشكلات خاص خود را دارد. مثلاً در برخي استانهاي مرزي بعضاً شاهد فعاليت سلفيها هستيم يا برخي از مناطق صعب العبوري وجود دارند كه اهالي از سادهترين مسائل ديني اطلاع كافي ندارند. مثلاً وقتي محرم سال ۸۴ به يكي از روستاي محروم هوشوت در چهارمحال و بختياري رفتيم، مجبور شديم از طريق يك سيم بكسل كه روي رودخانهاي نصب شده بود، عبور كنيم. مردم آنجا وقتي ديدند يك روحاني در آن برف و سرما خودش را براي انجام مراسم محرم رسانده، بهت زده ما را نگاه ميكردند و ميگفتند با آمدن ما روستايشان از انزوا خارج شدهاست.
چه خاطرهاي از فعاليتهاي جهادي داريد؟ ما در عرصهيابي مناطق محروم خوزستان به بخش چلو در خوزستان برخورديم كه از كمترين امكانات نظير آب و برق و تلفن بهرهمند بود. گزارش كار را به مقام معظم رهبري فرستاديم و ايشان نيز ستاد اجراي فرمان امام(ره) را مأمور رسيدگي به آن كار كردند كه منجر به اختصاص ۱۸۰ ميليارد تومان اعتبار به آن منطقه شد. وقتي دكتر مخبر، رئيس ستاد اولين گزارشها را از وضعيت عمراني در آن منطقه خدمت آقا ارسال كردهبودند، ايشان فرموده بود خدا شما را خوشحال كند كه مرا خوشحال كرديد. همين رضايت وليفقيه زمانبهترين خاطره برايم از فعاليتهاي جهادي در بسيج است.