کد خبر: 1226265
تاریخ انتشار: ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۱:۲۰
معرفی ۳ کتاب پیرامون خرمشهر در جنگ تحمیلی
«نخل‌های بی‌سر» نوشته قاسمعلی فراست در سال۱۳۶۱ منتشر شد که از آن به عنوان سنگ بنای جریان ادبیات دفاع مقدس نام می‌برند. در کتاب نخل‌های بی‌سر، «ناصر» شخصیت اصلی داستان در کنار «حسین» به عنوان برادرش و «شهناز» خواهرش باید مقابل دشمن اشغالگر بایستند. خانواده «ناصر» در تب و تاب ماندن یا رفتن سرگردانند
جوان آنلاین: در مورد خرمشهر و جایگاهش در دفاع مقدس، کتاب‌های متعددی منتشر شده است. جالب است بدانیم که اولین کتاب در این باره، سال ۶۱ با عنوان «نخل‌های بی‌سر» منتشر شد. معرفی سه‌کتاب پیرامون خرمشهر در جنگ تحمیلی را پیش رو دارید. 
 
 سنگ بنای ادبیات دفاع مقدس
«نخل‌های بی‌سر» نوشته قاسمعلی فراست در سال ۱۳۶۱منتشر شد که از آن به عنوان سنگ بنای جریان ادبیات دفاع مقدس نام می‌برند. در کتاب نخل‌های بی‌سر، «ناصر» شخصیت اصلی داستان در کنار «حسین» به عنوان برادرش و «شهناز» خواهرش، باید مقابل دشمن اشغالگر بایستند. خانواده «ناصر» در تب و‌تاب ماندن یا رفتن سرگردانند؛ پدر و مادر او گمان نمی‌کنند که جنگ به راحتی بتواند خانه و زندگی‌شان را از آن‌ها بگیرد. «ناصر»، «حسین» و «شهناز»، پدر و مادرشان را به رفتن وادار می‌کنند و خودشان می‌مانند تا از شهرشان دفاع کنند. در فاصله کوتاهی اولین فرد خانواده «شهناز» شهید می‌شود. شهادت شهناز، باعث می‌شود تا برادرانش در دفاع از شهرشان، راسخ‌تر شوند. خانواده ناصر به تهران مهاجرت می‌کنند. خود او هم چندین بار به تهران می‌آید، اما برای جبهه دلتنگی می‌کند و به آنجا بازمی‌گردد. با هجوم بعثی‌ها به شهر، «حسین» نیز شهید می‌شود و به خواهرش می‌پیوندد و سرانجام «ناصر» هم که از بیماری رنج می‌برد در روز‌های نبرد برای آزادسازی خرمشهر به شهادت می‌رسد. 
 
 خاطرات صیاد از خونین شهر
کتاب «آزادی خرمشهر» نوشته احمد دهقان نیز خاطرات تلخ و شیرین شهیدسپهبد علی صیادشیرازی از آزادی خرمشهر است. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «بعد از عملیات فتح‌المبین، روحیه عالی بر رزمندگان اسلام حاکم بود. قوت و اطمینان برای ادامه نبرد داشتیم و پیروزی را حتمی می‌دانستیم. می‌توانم بگویم یکی از دلایلی که موجب شد بعد از عملیات فتح‌المبین، دست به یک اقدام جسورانه بزنیم و منطقه‌ای را طراحی کنیم که حدود ۶ هزار کیلومتر مربع وسعت داشت، دلیلش این بود که از هر نظر احساس قوت و قدرت می‌کردیم. البته تحلیلگران تاریخ جنگ و کسانی که می‌خواهند تحلیل دقیق داشته باشند، جالب است بدانند که چه دلایلی باعث شد یک‌دفعه توان رزمی ما افزایش پیدا کرد، در حالی که به امکانات رزمی ما افزوده نمی‌شد. حتی نیروی انسانی هم که افزوده می‌شد، رقمی نبود که ما روی آن بخواهیم حساب کنیم و بگوییم توان رزمی‌مان بالا رفت.»
 
 پوتین‌های مریم
کتاب «پوتین‌های مریم» نوشته فریبا طالش‌پور، روایتگر خاطرات یک بانوی خرمشهری به نام مریم امجدی از دوران هجوم بعثی‌ها به ایران است. مریم امجدی که دوران نوجوانی و جوانی‌اش هم‌زمان با روز‌های جنگ بوده است، پس از انقلاب حین تحصیل در دبیرستان به عضویت حزب جمهوری اسلامی، جهاد سازندگی و بسیج مستضعفین خرمشهر درآمد و دوره‌های امدادگری و فنون نظامی را آموزش دید. امجدی با شروع حمله عراق به خرمشهر در مشاغل مختلف، چون امدادرسانی در بیمارستان و نگهداری از انبار مهمات مسجدجامع خرمشهر خدمت کرده و نیز در این مدت گاهی به خط مقدم جبهه رفته است. 
این کتاب مجموعه‌ای است از خاطرات مریم امجدی از دوران کودکی، فعالیت گروه خلق عرب در خرمشهر، فعالیت راوی در بخش عمران جهادسازندگی و امدادرسانی به مردم روستا‌های اطراف خرمشهر همچون روستای «عباره»، درگیری‌های سیاسی با مجاهدین خلق (منافقین) در دبیرستان، صحنه‌های دلخراشی از شهادت مردم خرمشهر، نفوذ منافقین در میان نیروهای سپاه، ملاقات با دکتر چمران، خاطراتی از آشنایی با یکی از نیرو‌های سپاه و ازدواج با وی، خاطراتی از مجروحان عملیات شکست حصر آبادان، فعالیت در بخش تعاون سپاه، شهادت محمد جهان‌آرا و بازدید از خرمشهر پس از آزادی آن را شامل می‌شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار