جوان آنلاین: بلاتکلیفی دردی است که میتواند آینده هر تیمی را به خطر بیندازد. این درد چند ماهی است والیبال ملی ایران را درگیر خود کرده و اقدامات فدراسیون نیز نتوانسته است مرهمی برای آن باشد. پس از قطع همکاری عطایی، انتظار نداشتیم تیمملی والیبال مدت زیادی را در سردرگمی بماند و وعدهها برای انتخاب جایگزین نیز پوچ از آب دربیاید، آن هم در شرایطی که تنها چهار ماه دیگر تیمملی باید رقابت در لیگ ملتها را آغاز کند و آخرین شانسش برای کسب سهمیه المپیک پاریس را محک بزند. توجه داشته باشید که تنها پنج تیم اول این مسابقات در بازیهای المپیک حاضر خواهند شد، به همین خاطر است که از دست دادن زمان و تعلل زیاد در سرنوشت تیممان تأثیر منفی خواهد گذاشت.
تیمی که موفقیت در لیگ ملتها یکی از اهدافش است نباید حتی یک روز را نیز از دست دهد. وقتی قرار است با تیمهای قدرتمند جهان روبهرو شویم، قطعاً باید با آمادگی بالا و بهترین برنامهریزی راهی مسابقات شویم. نه اینکه در فاصله کوتاه باقی مانده تا شروع رقابتها دربهدر دنبال سرمربی جدید بگردیم. تیمملی در لیگ ملتهای ۲۰۲۳ نتوانست انتظارات را برآورده کند و در قهرمانی آسیا نیز جام را در خانه تقدیم ژاپن، رقیب سنتیمان کرد. اگرچه در هانگژو روی سکوی قهرمانی ایستادیم، ولی حال و روز والیبال ملی اصلاً خوب نیست و نباید دلمان را به طلای بازیهای آسیایی خوش کنیم. مدتهاست همه میدانیم دیگر در والیبال جهان مدعی نیستیم و در آسیا نیز از ژاپن عقب افتادهایم. جبران این عقبماندگی با شعار و وعده محقق نمیشود و سوق دادن دوباره تیمملی به سمت جاده موفقیت تنها با برنامهریزی بلندمدت، اصولی و حسابشده میسر خواهد شد.
قرار نبود انتخاب جایگزین بهروز عطایی اینقدر طول بکشد. پروسه تعیین سرمربی جدید در زمان ریاست محمدرضا داورزنی شروع شد و رئیس پیشین فدراسیون تلاش کرد بهترین گزینه را انتخاب کند، اما عمر مدیریتیاش کفاف این کار را نداد. پس از اتمام دوران ریاست چهار ساله داورزنی، اهالی فدراسیون انتظار داشتند وزیر ورزش حکم سرپرستی را برای او بزند تا کار با داورزنی ادامه پیدا کند، ولی به رغم حواشی ایجادشده، حکم سرپرستی برای وحید مرادی نایب رئیس او صادر شد. مرادی برای آنکه نشان دهد او نیز راه داورزنی را ادامه میدهد، بلافاصله نشست خبری گذاشت و تأکید کرد والیبال ایران به روزهای طلایی بازخواهد گشت. بازگشت به روزهای طلایی خواسته همه اهالی والیبال و مردم است، اما دیگر همه میدانند در ورزش حرفهای با شعار و وعده نمیتوان به جایی رسید.
بنا به گفته سایت فدراسیون، داورزنی در زمان ریاستش با شش گزینه به صورت مستقیم و غیرمستقیم وارد مذاکره شده بود؛ آنجلو لورنزتی، ویتال هاینن، روبرتو پیاتزا، ولادیمیر آلکنو، پیمان اکبری و سعید معروف همان گزینههای داخلی و خارجی هستند که قرار بود بعد از بررسی رزومهشان و درنظر گرفتن همه جوانب یک نفر از بینشان روی نیمکت ایران بنشیند، ولی این موضوع عملاً تا تعیین سرپرست فدراسیون مسکوت ماند. با صدور حکم برای سرپرست، پروسه انتخاب سرمربی وارد فاز جدیدی شد. کارنامه آنجلو لورنزتی، روبرتو پیاتزا، ویتال هاینن و سعید معروف ابتدا در کمیته فنی بررسی و بعد با تأکید سرپرست فدراسیون، شورای مشورتی تشکیل شد و با اینکه قرار بود حاضران تصمیم نهایی را بگیرند، ولی در لحظه آخر نام سرمربی جدید اعلام نشد! انصراف ناگهانی دو گزینه خارجی دلیل بلاتکلیف ماندن نیمکت تیمملی بزرگسالان اعلام شد. اگرچه فدراسیون رسماً اعلام نکرد کدام مربیان خارجی در لحظه آخر قید آمدن به ایران را زدند، اما گفته میشود ویتال هاینن بلژیکی و روبرتو پیاتزای ایتالیایی همان دو نفر هستند.
اینکه چرا آن دو گزینه لحظه آخر انصراف دادند، ابهامی است که سرپرست فدراسیون و همچنین سخنگوی شورای مشورتی پاسخی به آن ندادهاند. حال که مرادی و تیم مدیریتیاش خود را مصمم به گرفتن بهترین تصمیم نشان میدهند، انتظار میرفت نام گزینههای منصرف شده رسماً از کانال خود فدراسیون اعلام شود نه اینکه رسانهها شروع به گمانهزنی کنند. همچنین پس از بیثمر ماندن مذاکرات، سخنگوی شورای مشورتی خبر از اضافهشدن گزینههای جدید داد. این بار نیز کسی نمیداند گزینههای مدنظر فدراسیون چه کسانی هستند!
علاوه بر این هنوز تکلیف حضور یک نام ایرانی بین گزینهها مشخص نیست. از همان اول که داورزنی سعید معروف را به عنوان یکی از گزینههای روی میزش معرفی کرد، اظهارنظرهای مختلفی در خصوص این تصمیم مطرح شد. به غیر از دوسه نفری که با استدلالهایشان از معروف حمایت کردند، سایر کارشناسان و پیشکسوتان حضور نام او را در بین گزینههای سرمربیگری عجیب و به ضرر تیمملی و البته خود سعید معروف دانستند.
فدراسیون هدف از انتخاب سرمربی جدید را طی کردن برنامهای چهار ساله تا بازیهای المپیک ۲۰۲۸ عنوان کرده است. داشتن برنامه بلندمدت یکی از خصوصیات بارز فدراسیون والیبال در سالهای گذشته بوده و اجرای دقیق برنامهها باعث شد این رشته با پیشرفتی فوقالعاده به جمع برترینهای جهان راه یابد و برای مدعیان خط و نشان بکشد، منتها با رفتن ولاسکو و تغییرات مکرر کادرفنی، ورق به ضرر ایران برگشت. مدتهاست از جمع برترینها فاصله گرفتهایم و حتی در آسیا نیز قهرمانی را از دست دادهایم. علاوه بر این از وقتی ولاسکو رفته، بارها و بارها تیم اسیر حاشیه شده؛ درگیری، اختلاف فلان بازیکن با سرمربی خارجی یا ایرانی، بروز دودستگی در تیمملی و باندبازی از جمله چالشهایی بوده است که در چند سال اخیر با آن مواجه بودهایم. جدا از این باید به افت فاحش از نظر فنی نیز اذعان کرد و با رفتن ستارههای نسل طلایی دیگر نتوانستهایم افتخارات گذشته را تکرار کنیم. بازگشت به روزهای طلایی امری غیرممکن نیست، اما تنها با داشتن یک مدیریت قوی، منسجم و پایدار میتوان به آینده امیدوار ماند. فدراسیون با سرپرست اداره میشود و این احتمال وجود دارد که رئیس جدید با گزینه منتخب موافق نباشد. برای انتخاب سرمربی باید همه جوانب را در نظر گرفت. در عین حال حواسمان باشد زمان مثل برق و باد میگذرد و ما همچنان لنگ سرمربی هستیم.
تازهترین تحولات صورتگرفته در مسیر انتخاب سرمربی سفر سرپرست فدراسیون و عضو هیئترئیسه فدراسیون جهانی به لوزان سوئیس است. مرادی و داورزنی به منظور شرکت در جلسه ازپیشتعیینشده فدراسیون جهانی به سوئیس رفتهاند، اما برای ما مهم اقداماتی است که آقای سرپرست در این سفر انجام داده است. گفته میشود وحید مرادی در این سفر از فرصت استفاده کرده و با چند گزینه خوب خارجی وارد مذاکره شده است، حتی شنیده شد سرپرست فدراسیون برنامه سفر به ایتالیا و انجام مذاکره با یک گزینه در این کشور را نیز در برنامه داشته است، ضمن اینکه هنوز هیچکس نمیداند با چه دیدگاهی و با تکیه بر چه اصولی بازیکن پیشین تیمملی یکی از گزینهها بوده و است! به رغم همه روزهای خوبش در تیمملی و خاطرات خوبی که برای مردم ساخت، معروف هیچ تجربهای در عرصه مربیگری ندارد. او با چه کارنامهای قرار است مرد اول نیمکت تیمملی والیبال کشورمان شود؟ چطور میتوان او را روی نیمکت نشاند و در اولین تجربه حرفهایاش در قامت سرمربی انتظار صعود تیمملی به بازیهای پاریس را داشت؟