خوانش کارنــــامه سیاسی- استعماری دولت انگلستان، طرفه حکایتی است. برای درک و ارزیابی چنین موضوعی، باید بازهای طولانی از تاریخ را از نظر گذراند و به گوشههایی متنوع از آن نظر کرد و بسا اسناد موجود را بازخواند. اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، همانگونه که از نام آن پیداست، به بررسی «نقش انگلیس در فتنه ۱۳۸۸» پرداخته است. با این همه در آن از پیشینه استعمار انگلیس در ایران، چشمپوشی نمیشود و دستکم به فرازهای مهمی از آن اشارت میرود. این پژوهش از سوی کارگروه «جمهوری اسلامی» مرکز اسناد انقلاب اسلامی تدوین و از طرف همین نهاد نیز نشر یافته است. تارنمای ناشر در اشارتی کوتاه، اینگونه به بازنمایی موضوع این کتاب پرداخته است:
«آغاز مناسبات دیپلماتیک ایران و انگلیس، به عهد صفویان برمیگردد. انگلیسیها از همان زمان، سعی در تحکیم نفوذ و موقعیت خود در ایران داشتند. دولت انگلیس به دنبال خروج پرتغالیها و هلندیها از خلیجفارس، قدرت بلامعارض در این منطقه بود. در این میان، ضعف و عدمکفایت برخی دولتمردان ایرانی در عصر قاجار و وابستگی پهلوی اول و دوم به انگلیس، باعث شده بود زمینه و بستر لازم جهت دخالتهای رسمی و غیررسمی بریتانیا در ایران فراهم آید. در این حال، انکار حقوق ایران در خلیجفارس و اشغال جزایر سهگانه ایرانی ابوموسی، تنبکوچک و تنببزرگ از سوی بریتانیا، به انحراف کشاندن انقلاب مشروطه، ساخت فرقههای ضاله (مانند بهائیت) و ترویج آنها، دامنزدن به اختلافات داخلی، تشکیل مجموعههای سرّی نظیر آدمیت و ایجاد لژهای فراماسونری، طراحی دو کودتا (سوم اسفند ۱۲۹۹ و ۲۸ مرداد ۱۳۳۲)، اشغال ایران و تقسیم آن به سه منطقه نفوذ (روسیه در شمال، انگلیس در جنوب و یک منطقهی بیطرف)، تحمیل قراردادها و معاهدات ننگین، جدایی هرات از ایران، دخالتهای آشکار در انتخابات مجالس قانونگذاری، غارت نفت ایران، نفوذ در حاکمیت و بلندپایگان حکومتی، ضدیت با انقلاب اسلامی و دخالتهای مکرر و بیوقفه در امور داخلی و خارجی ایران و از جمله انتخابات دهم ریاستجمهوری و مسائل پس از آن، تنها گوشهای از پرونده سیاه و تاریک انگلیس در ایران است. بیشک دهمین انتخابات ریاستجمهوری در کشورمان، حماسهبزرگی بود که قریب ۴۰ میلیون ایرانی در پای صندوقهای رأی حاضر شدند و با مشارکت ۸۵ درصدی خود، رکورد جدیدی در جهان آفریدند که بیشک برنده نهایی آن، ملت ایران بود. این حماسه بازتاب گوناگونی در جهان از جمله انگلیس داشت. در این میان دخالت آشکار مقامات رسمی و غیررسمی این کشور در سطوح عالی نظیر نخستوزیر، وزیر امورخارجه، پارلمان، سرویس امنیتی این کشور، سفارت انگلیس در تهران و رسانههای تحت امر دولت انگلیس مانند سرویس جهانی بی. بی. سی در قبال این حماسه بزرگ، از جوانب مختلف قابل تحلیل و ارزیابی است، به نحوی که کارکرد تلویزیون فارسی بی. بی. سی در قبال ایران، از یک رسانه مستقل یا نیمهمستقل که همواره ادعای آن را دارد، به عنوان یک رسانه صرفاً معارض و مخالف عمل کرده و میکند، بنابراین دولت ایران از ابتدای حضور تلویزیون فارسی بی. بی. سی، هیچگونه همکاریای با آن نداشته و هرگونه همکاری اشخاص و افراد با این رسانه معارض را ممنوع کرده است...».