سخنان سید مهدی شجاعی درباره وجود مدیران کوتوله فرهنگی، واکنشهای متعددی را در میان اهالی فرهنگ به دنبال داشته است و غالب افرادی که در این باره موضعگیری کردهاند، از به کار بردن لفظ «مدیران کوتوله» انتقاد کردهاند.
سید مهدی شجاعی، نویسنده در مراسم رونمایی از ۱۳ مجموعه کتاب داستان کوتاه، سخنانی را درباره رابطه اهالی هنر و حکومتها بیان کرد که واکنشهای زیادی را به دنبال داشت. این نویسنده در بخشی از سخنانش، گفت: «ادبیات و اهالی فرهنگ نیز از جمله افرادی هستند که معمولاً اوقات حکومتها را تلخ میکنند یا باید آنها را جلب کرد و مسیر پیش رویشان را باز گذاشت تا به خوشایند حکومت بنویسند یا اینکه باید به آنها بیاعتنایی کرد و در مضایقه گذاشتنشان برخی حکومتها فهمیدهاند که با تحویل گرفتن هنرمند میتوان او را مصادره کرد و برخی دیگر هم نفهمیدهاند و در این راه ناشیگری کردهاند. ما از این جملهایم و شاهدیم که امروز هیچ موضوعیت و اصالتی برای فرهنگ در کشور وجود ندارد. هیچ سیاستگذاری و برنامهریزیای را در این زمینه شاهد نیستیم. آدمها و مدیریتها در جریان فرهنگی روز به روز در حال کوتولهتر شدن هستند و مسیر فرهنگ در اختیار آدمهای نابلد قرار گرفته است.» استفاده از واژه مدیران کوتوله و اینکه مسیر فرهنگ در اختیار آدمهای نابلد قرار گرفته است، با واکنشهای متعددی روبهرو شد.
مهدی قزلی، مدیرعامل بنیاد بینالمللی شعر و ادبیات داستانی کشور، ترجیح داد انتقاد به مهدی شجاعی را در قالب نوشتهها در شبکههای اجتماعی بیان کند. از جمله اینکه از شجاعی بخواهد که دقیقاً اعلام کند منظورش از مدیر کوتوله، کدام یک از مدیران ارشاد است!
ابراهیم زاهدی مطلق، معاون سابق بنیاد شعر و ادبیات داستانی نیز در مصاحبه با «مهر»، با انتقاد از صحبتهای شجاعی، گفت: درباره حرفهای آقای شجاعی ایشان را دعوت میکنم به انصاف. من و مجموعه بنیاد با سختی به معنای واقعی کلمه دورههای داستاننویسی را برگزار کردیم. تک تک این جوانان داستاننویس که حالا کتابشان را آقای شجاعی منتشر میکند، حاصل کار سخت و انتخاب همان مدیران کوتولهای هستند که ایشان یاد میکند.
وی ادامه داد: آقای شجاعی اگر دعوایی یا خردهحسابی با کسی دارد باید با همان کس تسویه کند نه اینکه پایش را به جامعه ادبیات بکشاند. من از آقای شجاعی سؤال میکنم که آیا پرسیده است که این ۱۳ مجموعه داستان از کجا آمده است؟ نویسندههایش از کجا پیدا شدهاند؟ اصلاً آقای غفارزادگان چطور با آنها آشنا شده است. من از آقای غفارزادگان انتظاری ندارم، او نویسنده است و معلم و کارش را کرده است، اما ناشر باید بداند که عقبه کتابی که منتشر میکند کجاست و در چه موقعیتی است و بعد اظهارنظر کند.
زاهدی مطلق ادامه داد: شک ندارم که آقای شجاعی درباره این مسئله از این مجموعه نیستان سؤالی نپرسیده وگرنه حتماً حق مطلب را اینطور ادا میکرد که به جای کوتوله خواندن مدیران لااقل یکی از آنها که مدیر بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان باشد به این مراسم دعوت و از زحمت او و هزینهکردی که از بودجه عمومی برای تربیت این نویسندگان انجام داده است، تشکر میکرد.
در پی این انتقاد، خبرگزاری مهر با انتشار یادداشتی نسبت به مصاحبه زاهدی مطلق واکنش نشان داد و نوشت: آقایانِ مدیر فرهنگی و نه فقط جناب زاهدی مطلق که از سختی کار برگزار کردنِ کلاس داستاننویسی حرف میزنند، بیایند و گزارش بدهند که در طول این سالها با بودجهای که در اختیارشان بوده است چه کردهاند؟ کدام نویسنده یا شخصیت فرهنگی را تربیت کردهاند و از این کلاسهای ریز و درشت داستاننویسیشان، کدام نویسنده بیرون آمده است؟
بیایید تمام کلاسهای داستاننویسی و همایشهای کوچک و بزرگ و حتی جایزههایی با بودجههای سرسامآور را در طول این سالها کنار هم بگذاریم، آیا از آنها «یک نفر»، تنها یک نفر و نه بیشتر، نه در حد امیرخانی و شجاعی بلکه با یکدهم توانایی آنان، بیرون آمده است؟ اتفاقاً به نظر میرسد واکنش این مدیران بیشتر به خاطر این است که به عمق و درستی حرفِ آنان واقفند و همین هم عصبانیشان میکند. آنان میدانند که این دو، نه به خاطر حمایت آنان که به خاطر استعداد و تلاش خودشان به جایگاهی که دارند، رسیدهاند.