سرویس فرهنگی جوان آنلاین: در حالی که طی دو سال اخیر برخی معترضان مردمی از جمله در موضوع مسکن مهر و مؤسسات مالی نمایشگاه مطبوعات را بستر مناسبی برای رساندن صدای خود به گوش مسئولان یافته بودند، به نظر میرسد امسال نمایشگاه مطبوعات در صورت برگزاری میتوانست به محلی برای انتقادهای جدیتر درباره مسائل اقتصادی تبدیل شود و احتمالاً همین نگرانی باعث شده تا وزیر ارشاد اعلام کند امسال این نمایشگاه برگزار نخواهد شد.
وزیر ارشاد در حالی بیپولی و درخواست جمعی از رسانهها را به عنوان دلیل اصلی عدم برگزاری نمایشگاه مطبوعات اعلام کرده که به نظر میرسد مطالبهگری چند سال اخیر مردم در چنین فضاهایی باعث شده دولتمردان از ترس مواجهه با مردم عطای برگزاری نمایشگاه را به لقایش ببخشند!
هر ساله در این ایام بحث نمایشگاه مطبوعات زمینه ساز جنب و جوشی بین اهالی رسانه میشد ولی خبر وزیر ارشاد در مورد عدم برگزاری این دوره از نمایشگاه مطبوعات آن هم به دلیل بیپولی و درخواست جمعی از رسانه ها! خبرنگاران و رسانههای دغدغهمند و مطالبه گر را که آماده حضوری مطالبهگرانه از مسئولان بودند دچار ناامیدی کرد.
هر سال دریغ از پارسال
«سیدعباس صالحی» که روز گذشته در حاشیه جلسه هیئت وزیران در جمع خبرنگاران حاضر شده بود در رابطه با سرنوشت برگزاری نمایشگاه مطبوعات گفت: «وزارت ارشاد، میزبان جشنواره مطبوعات است و پارهای از حمایتها را انجام میدهد درحالی که هزینههای برگزاری این جشنواره به عهده رسانه هاست که با توجه به شرایط اقتصادی خاص که همه مطبوعات با آن درگیرند، پیشنهاد وقفه در برگزاری این رویداد را دادند. جشنواره مطبوعات به صورت منطقهای و استانی برگزار خواهد شد و با توجه به اینکه جشنواره مطبوعات، فضایی برای گفتوگو و همدلی اصحاب رسانه است و اتفاقهای خوبی در این رویداد حاصل میشود، امیدواریم این شرایط، تنها محدود به امسال باشد.»
طی چند سال اخیر و همزمان با روی کار آمدن دولتهای یازدهم و دوازدهم که با شعار «پناه بردن به خدا از بستن دهان منتقدان» تزئین شد، روزگار و اوضاع و احوال فرهنگ و هنر و بالاخص رسانههای مستقل و گاه منتقد دولت به تمثیل «هر سال دریغ از پارسال» تبدیل شده است. با قدرت گرفتن طیفهای سیاسی از لیبرال دموکراتهای داخلی و کارگزارانیهای مدعی سازندگی و مجتمع شدن توان اجرایی و مسلط شدن آنها بر گلوگاههای تصمیمگیری و تصمیم سازی، این جریانات همواره سعی کردهاند تا علم و بیرق «زنده باد مخالف من» و «آزادی بیان» را چندین سال به حاشیه برانند.
صرفنظر از درستی یا نادرستی اصل برگزاری نمایشگاه مطبوعات یا هزینهزا بودن آن که محل بحث ما نیست، در بازه زمانی چند سال اخیر به خصوص یکی دو سال گذشته، دولتمردان و مسئولان مختلف نسبت به جریانات رسانهای منتقد سیاستهای دولت مستقر (دولت تدبیر و امید) با بیمهری هر چه تمامتر برخورد کردهاند.
این منتقدنوازی در حالی بوده که شخص رئیسجمهور در نمونههای مشابه همین نمایشگاه (کتاب و...) وقتی پشت تریبون قرار میگیرد از «نشکستن قلمها و نبستن دهان منتقدان» خطابه میخواند، اما برخی از مسئولان ذیمدخل در ورطه عمل با کاهش یا قطع یارانه مطبوعات منتقد دولت که حق قانونی آنهاست یا با تاکتیک شکایت از مطبوعات و همچنین قرار دادن آنها در یک مسیر فرسایشی سعی کرده و میکنند تا محمل مطالبهگری درخواستهای مردم جامعه را فشل کرده و از کار بیندازند. بهترین شاهد مثال در این زمینه ساختار و سازمان تقسیم یارانه بین رسانههاست. از سویی دیگر اقدامات ایذایی دولت در مواجهه با رسانههای منتقد باعث شد برخی از این رسانهها طی سالهای گذشته با تحریم نمایشگاه مطبوعات سعی کنند صدای اعتراضات مردم و نخبگان جامعه را به گوش دولتمردان و مسئولان برسانند، اما «آنچه به جایی نرسد فریاد است.»
کابوس فرار سیف از نمایشگاه پارسال
واقعیت تلخ دهان باز کردن و تبدیل شدن شکاف بین مردم و مسئولان به فاصله دوری ماه از زمین و در زمانی که مردم از مواجهه حضوری یا نزدیک شدن به مسئولان ارشد دولت توسط محافظان بعضاً خشن محروم شدهاند، با اتکا به بهره هوشی ایرانی و البته به حکم عقل معاش مجبور شدند دیگر بسترهای حضور مسئولان در نزدیکترین فاصله با مردم مانند نمایشگاه مطبوعات را آوردگاه پیگیری حقوق قانونی و مطالبه کمبودهای جامعه از مسئولان کنند. خب مسلم است که وقتی مردم طبقه متوسط به پایین جامعه با زدن هزار و یک در آورده اولیه مسکن مهر را با آرزوی شیرین خانهدار شدن تأمین میکنند و چندین سال بعد هیچ کس را پاسخگو نمیبینند، وقتی ولیالله سیف رئیس وقت بانک مرکزی را در نمایشگاه مطبوعات میبینند و به خاطر این همه مصیبت مردم هیچ اخمی بر ابرو ندارد به سمتش میروند و او را با شعارهایی مثل «مسکن مهر من کو؟» و... مینوازند. رکود آزار دهنده بخشهای مختلف اقتصادی و فشارهای وارده بر دهکهای پایین جامعه در کنار بالا رفتن تصاعدی و جهشی چندین باره دلار که بسترساز گرانیهای بیحساب و کتابی شده آستانه تحمل جامعه را به شدت پایین آورده است.
قطعاً دولتمردان از این مسئله بهتر از بقیه آگاهی دارند و همچنین میدانند که اگر در نمایشگاهی یا یک جای عمومی با مردم مواجه شوند احتمالاً سیل اعتراضات و انتقادات آنها ممکن است برایشان خوشایند نباشد. با همین استدلال دو خطی که برگرفته از صدها مقدمه و صغری و کبری است، میتوان نتیجه گرفت که اساساً برگزاری نمایشگاه مطبوعات برای دولتمردان حکم خوردن عسل و خربزه در وعده صبحانه را دارد. به نظر نگارنده این نتیجهگیری و مقدمهاش محتملترین دلیل و تحلیل برای عدم برگزاری نمایشگاه مطبوعات از سوی دولت تدبیر و امید است؛ چه اینکه صحبتها و به عبارتی دقیقتر بهانه وزیر ارشاد در مورد عدم برگزاری نمایشگاه مطبوعات امسال به دلیل بیپولی رسانهها و درخواست جمعی از آنها برای برگزار نکردن نمایشگاه همانقدر باورپذیر است که سوار شدن یک فیل در فولکس واگن و رفتن به سیبری برای گذراندن تعطیلات تابستانه میتواند واقعی و منطقی باشد! چه اینکه اگر غیر از این بود مطمئناً هیچ کدام از منتقدان این فرصت مغتنم را ولو برای گفتن این جمله که «مردم خیالشان آسوده باشد، دلار گران نمیشود» از دست نمیدادند.