«براندازی» یکی از مهمترین و ثابتترین اهداف ایالات متحده امریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران طی ۴۰ سال گذشته بوده؛ هدفی که هیچ گاه از دستور کار امریکاییها خارج نشده و در کنار سایر ابزارهای ضدایرانی به کار گرفته شده است تا ایالات متحده به اهداف خود در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران برسد.
اخیراً مقامات امریکایی در اظهاراتی ضدونقیض مدعی شدهاند این کشور اراده و برنامهای برای «براندازی» در ایران ندارد؛ ادعایی که نه با رفتار مقامات فعلی و گذشته این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران همخوانی دارد نه با رویه قانونگذاری در این کشور، به طوری که امریکاییها از ابتدای شکلگیری انقلاب اسلامی تاکنون و در برهههای حساسی مانند غائله ۱۸ تیر سال ۷۸ و فتنه ۸۸ و حتی در آشوبهای خیابانی سال ۹۶، به صورت علنی و رسمی از فتنهگران داخلی حمایت کردهاند و حتی وزارت امور خارجه امریکا در بیانیههای رسمی خود طی سال ۸۹ تاکنون خواهان آزادی سران فتنه شده است. از سوی دیگر امریکاییها در تدوین بودجه سالانه خود همواره ردیفی را به طرح براندازی در جمهوری ایران اختصاص دادهاند.
وزیر دفاع امریکا در اظهاراتی قابل تأمل که بسیاری آن را عقبنشینی هیئت حاکمه امریکا مقابل مواضع انقلابی سردار سلیمانی ارزیابی میکنند، گفته: «هدف واشنگتن، محدود کردن رفتارهای تهدیدآمیز ایران در منطقه خاورمیانه است. به دنبال تغییر رژیم یا فروپاشی ایران نیستیم»؛ ادعایی که همانطور که اشاره شد با رفتار و عملکرد ایالات متحده امریکا حداقل در چند سال اخیر همخوانی ندارد چراکه دونالد ترامپ و مایک پمپئو هر دو در اظهارات اخیر خود تلاش کردهاند برای پیادهسازی طرح براندازی در جمهوری اسلامی، دوقطبیسازی مردم- حاکمیت را با رویکردی نو مورد توجه قرار دهند.
رابطه براندازی با شایعهپراکنی
تحلیل سخنان وزیر امورخارجه امریکا و دونالد ترامپ که با کلید واژه «مردم ایران» تنظیم شده است نشان میدهد امریکاییها همچنان اصرار دارند براندازی را به اشکال مدرن و با بهرهگیری از بسط و گسترش شایعات و القای ناامیدی از آینده نظام اسلامی مورد توجه قرار دهند.
ادعای مقامات امریکایی با سخنان سایر مقامات این کشور همخوانی ندارد، کمااینکه رکس تیلرسون وزیر امورخارجه قبلی امریکا نیز همانند جان کری براندازی حاکمیت سیاسی در ایران را یک هدف اساسی ارزیابی کرده و خواهان تبعیت تمام سیاستهای خارجه این کشور از چنین مؤلفهای میشود: «سیاست ما در قبال ایران پس زدن این هژمونی، مهار کردن تواناییشان برای ساخت سلاح هستهای و تلاش برای حمایت از عناصری در داخل ایران است که به تغییر مسالمتآمیز رژیمشان منجر میشود.»
تیلرسون در طول یک سالی که مدیریت این وزارتخانه را بر عهده داشته به صورت مکرر براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک اولویت اساسی مطرح کرده و خواهان حمایت سایر کشورها از چنین ایدهای میشود و این مسئله را بارها در تریبونهای رسمی عنوان کرد، به طوری که در جای دیگر میگوید: «تلاش ما این است که از صداهای معتدل در ایران حمایت کنیم، از دموکراسیخواهی و آزادیطلبی آنها حمایت کنیم، به این امید که روزی مردم ایران کنترل حکومت این کشور را بازپس بگیرند و تاریخ غنی این کشور را احیا کرده و عضوی مثمر ثمر در تجارت و اقتصاد منطقه باشند... این آخر بازی است، اما این بازیای طولانی است و ما این را درک میکنیم.»
جان مککین در باب ضرورت به کارگیری چنین راهبردی در مواجهه با ایران میگوید: «تغییر نظام در ایران حیاتی است» یا جان بولتون تکراری بیان میکند: «تنها راه حل طولانیمدت برای رفع تهدید ایران در منطقه خاورمیانه، تغییر رژیم در این کشور است.»
همگام با مقامات امریکایی بارها رسانههای معتبر این کشور و بسیاری از اندیشکدههای امریکایی از لزوم به کارگیری چنین اولویتی در سیاست خارجه امریکا سخن به میان آوردهاند به عنوان نمونه پایگاه امریکایی پولیتیکو مینویسد: «در حالی که کاخ سفید در حال بررسی سیاستهای خود در قبال ایران است، برخی مقامات ارشد و همپیمانان ترامپ در حال اعمال فشار به وی برای در پیشگرفتن سیاست تغییر نظام در ایران هستند.»
پولیتیکو میافزاید: «حامیان تغییر نظام در ایران مدعی هستند که این تنها راه متوقف کردن رفتارهای خطرناک ایران است. با اینحال منتقدان معتقدند دخالت سیاسی در ایران، احتمالاً خطر واکنش شدید ایران را به همراه خواهد داشت، بسیاری از جنگطلبان امریکا خواستار تغییر نظام ایران در دوران ریاستجمهوری ترامپ هستند.»
تلاش امریکا برای تحریک نارضایتی
در ایران
ادعاهای اخیر امریکاییها مبنی بر اینکه این کشور طرح براندازی در ایران را پیگیری نمیکند در حالی است که خبرگزاری رویترز در هفته اخیر به نقل از شماری از مقامهای امریکا گزارش میدهد دولت دونالد ترامپ کارزاری تبلیغاتی علیه حکومت ایران به راه انداخته که هدف آن ایجاد ناآرامی در این کشور و اعمال فشار بر تهران برای متوقف کردن برنامه هستهای و برخی فعالیتهای منطقهای این کشور است.
در این گزارش اختصاصی که رویترز ۳۰ تیر ماه منتشر کرده به نقل از مقامهای فعلی و سابق دولت امریکا آمده است: مایک پومپئو وزیر خارجه و جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخسفید حمایت این برنامه را بر عهده دارند و طی آن یک رشته سخنرانیهای تخریبی و کارزارها در شبکههای اجتماعی ترتیب داده شده است که هدف آنها همراستا با تصمیم دونالد ترامپ برای ایجاد تنگناهای اقتصادی برای ایران از طریق تشدید تحریمهای این کشور است.
یک مقام وزارت خارجه که نخواسته نامش فاش شود در پاسخ به رویترز گفته: «بگذارید تصریح کنم که ما به دنبال تغییر رژیم در ایران نیستیم بلکه به دنبال تغییر رفتار رژیم ایران هستیم. ما آگاهیم که حکومت ایران را در حال سوق دادن به نقطهای هستیم که ناچار به انتخابهای حیاتی خواهد بود. در نهایت آنها یا تغییر را انتخاب خواهند کرد یا ادامه رفتارهای تخریبی برایشان بسیار دشوار خواهد شد. ضمناً ما آشکارا از تصویر روشنی از دستاوردهایی که میتوانیم با هم به دست آوریم و مردم ایران از آن برخوردار شوند، سخن گفتهایم.»
به گزارش این خبرگزاری، در شبکههای اجتماعی هم حسابهای کاربری وزارت خارجه امریکا مکرراً با مخاطب قراردادن «مردم ایران»، «جامعه ایرانیان خارج از کشور» و مشابه آن تأکید میکنند که «مردم ایران سزاوار برخورداری از حقوق بشرند.»
مایکل لدین امریکایی نیز بر اساس دادههای متفاوتی از لزوم به کارگیری طرح براندازی در ایران سخن به میان آورده است، این نظریهپرداز مشهور امریکایی در نشریه «ویکلی استاندارد» مینویسد: «واشنگتن باید به دنبال ایجاد ناآرامی در ایران باشد. اگر میخواهید رژیم ایران کمتر به دنبال جنگ باشد، اسلحه را به سمت شقیقهاش هدف بگیرید. بهتر است که بقای رژیم را در معرض تهدید قرار دهید. نیازی به ناو هواپیمابر، هواپیما یا حتی نیروی ویژه وجود ندارد، تنها چیزی که لازم دارید اراده حمایت از ایران آزاد است.»
«براندازی» برند شکستخورده ترامپ
امریکاییها با مذاکره و بدون مذاکره به دنبال براندازی در ایران بودهاند، کمااینکه حین مذاکرات هستهای و پس از آن نیز از ضرورت توجه به چنین مقولهای در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران سخن به میان آوردهاند، به عنوان نمونه باراک اوباما هدف اصلی توافق هستهای را اینگونه بیان میکند: «همچنین فکر میکنم دیگرانی در داخل ایران هستند که فکر میکنند این کار غیرسازنده است و ممکن است اگر ما این توافق هستهای را امضا کنیم، دست (توان) آنهایی که نیروهای میانهروتر داخل ایران هستند را تقویت کنیم. اما موضوع کلیدی که میخواهم مطرح کنم این است که توافق (هستهای) این موضوعات را در نظر نمیگیرد، حتی اگر این تغییرات رخ ندهد، باز هم بسیار بهتر است که ما توافق را داشته باشیم.»
نفس اظهارات وزیر دفاع امریکا را میتوان به معنای پذیرش شکست امریکاییها در رویارویی با ایران و ناامید شدن از طرح براندازی در ایران معنا کرد، هر چند چنین اعترافاتی نباید به معنای پایان دشمنی امریکا با جماعت ایرانی تلقی شود و همانطور که گفته شد طرح براندازی یکی از ثابتترین و غیرقابل تغییرترین روشهای امریکایی در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران است.