کد خبر: 906231
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۶
آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه:
بورس و بازار سرمایه در هر کشوری را می‌توان آیینه تمام‌نمایی از اقتصاد آن کشور دانست. مکانی برای مبادلات و مراودات اقتصادی و داد و ستدهای رومزه اقتصاد که امروز به درست یا غلط علاوه‌بر موضوع سرمایه‌گذاری در بنگاه‌های اقتصادی و بازار سرمایه در قالب بازار پولی نیز رخ‌نمایی می‌کند.

به گزارش جوان آنلاین، بورس و بازار سرمایه در هر کشوری را می‌توان آیینه تمام‌نمایی از اقتصاد آن کشور دانست. مکانی برای مبادلات و مراودات اقتصادی و داد و ستدهای رومزه اقتصاد که امروز به درست یا غلط علاوه‌بر موضوع سرمایه‌گذاری در بنگاه‌های اقتصادی و بازار سرمایه در قالب بازار پولی نیز رخ‌نمایی می‌کند. طبیعتا بورس یکی از نقاطی است که هر تصمیم و فعل و انفعال اقتصادی یا حتی سیاسی به‌سرعت روی آن تاثیر گذاشته و تاثیر و برآیند تحولات رخ‌داده در کشور و عرصه‌های مختلف را می‌توان خیلی زود در بازار سرمایه کشور مشاهده کرد. موضوع خروج ترامپ از برجام و تاثیر آن بر شاخص‌های بازار سرمایه و بورس ایران در کنار التهابات ارزی اخیر و ایده تشکیل بورس ارزی بهانه‌ای شد تا «فرهیختگان» در گفت‌وگویی با فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه به بررسی این موضوع بپردازد.

 

به‌عنوان سوال اول می‌خواستم نظرتان را درباره خروج ترامپ از برجام و نقش و تاثیر آن چه در کوتاه‌مدت و چه در بلندمدت در بازار سرمایه و وضعیت بورس بدانم.

اولین اتفاقی که شاید قبلا هم روی آن مرور شده و خیلی‌ها با آن آشنا بودند این بود که به‌رغم اینکه برجامی موجود بود و کشورها و طرفین این قرارداد رفت‌وآمدهای خاصی هم با یکدیگر داشتند، اما عملا اتفاقی در این زمینه در طول چند سال گذشته نیفتاده است. ساختار اقتصاد ما به‌جز مسائل روانی نسبت به بی‌مهری‌ها و تحریم‌های بین‌المللی و فشارهای ناروا، آموزش‌ دیده و اصطلاحا پخته شده است. بنابراین تصور من این است که به‌جز آثار روانی که خیلی کوتاه‌مدت خواهد بود نه‌تنها اثر نامطلوبی بر وضعیت اقتصادی ایران نخواهد داشت بلکه به‌دلیل مشخص شدن تکلیف ما به نفع اقتصاد هم است. تا پیش از این ما نشسته بودیم تا از خارج ایران اتفاقی بیفتد و کسی یک محبت و امتیازی به ما بدهد؛ اما با این تصمیم ترامپ و با محور قرار گرفتن تولیدات داخلی و ارتباط با کشورهایی که انتظارات و توقعات بیش از حدی از ما ندارند، از این به بعد به خودکفایی خواهیم رسید. به‌طور خلاصه همین شعار سال 97 را که حمایت از کالای ایرانی تعیین شده است، باید محور عملکرد خود قرار داده و روی پای خودمان بایستیم. خوشبختانه اتفاقی که افتاد و هم برای تولید‌کننده و هم برای صادرکننده مناسب و مثبت است واقعی‌شدن نرخ ارز -نه این هیجاناتی که در روزهای گذشته شاهد بودیم- است. واقعی‌شدن نرخ ارز جلوی ورود کالای خارجی به‌واسطه نداشتن توجیه اقتصادی برای تخصیص ارز به واردات بی‌رویه را می‌گیرد و کالا و خدمات ایرانی جذابیت بهتری پیدا می‌کند؛ حتی شرکت‌هایی که صادرات‌محور بودند و این پتانسیل را داشتند که بتوانند در عرصه بین‌المللی رقابت کنند به تولید و صادرات بیشتر تشویق می‌شوند. بهره‌مندی از فروش محصول با نرخ ارز بالاتر طبیعتا بنیه مالی شرکت‌ها را افزایش خواهد داد و به‌رغم یک مقدار آثار تورم و آثار روانی در دوره کوتاه‌مدت کمتر از یک‌ماه، در میان‌مدت و بلندمدت به نفع اقتصاد ماست. به شرط هماهنگی سایر دستگاه‌ها و مسئولان در وضع قوانین و مقرراتی که به نفع تولیدکننده و صادر‌کننده باشد، به نظرم در خودکفایی و استقلال آینده مناسبی خواهیم داشت.

شما درباره واقعی‌شدن نرخ ارز که احتمال دارد به افزایش صادرات کمک کند صحبت کردید، اما در هفته‌های گذشته موضوع بازگشت پیمان‌سپاری ارزی و تعیین‌تکلیف برای ارزهای حاصل از صادرات غیرنفتی نگرانی‌هایی را برای فعالان اقتصادی و صادرکنندگان ایجاد کرد که کاملا برعکس روند رو به رشد صادرات به‌خاطر موضوع نرخ ارز است.

بله، این اقدام یک اثر بازدارنده دارد به همین جهت عرض کردم که لازمه این موضوع این است که مسئولان و تصمیم‌گیران منطبق با وضعیت موجود و وضعیت اقتصادی بهینه در این زمینه تصمیم بگیرند. وادار کردن صادرکننده به فروش ارز خود به قیمت 4200 تومان در حالی که ممکن است هزینه‌های صادرکننده بیش از 4200 تومان باشد، توجیهی ندارد و ممکن است فضای ارتباط کاری برای نقل و انتقالات ارزی به وجود بیاید که خارج از کنترل قرار بگیرد. حدود 15 سال پیش و زمانی که واریزنامه ارزی در ایران وجود داشت هم سابقه انجام این کارها را داشته‌ایم. به شرط واقعی‌سازی و شفاف‌سازی قیمت این کار ضد واردات و دافعه بسیار مناسبی برای ارزهایی است که بی‌جهت و بدون دلیل و با میزان مصرف‌کننده کمتر -یعنی بازار هدف بسیار کوچکی دارند- مورد استفاده قرار می‌گیرد. لذا خیلی از شرکت‌هایی که پیش از این جرات مقایسه یا حتی طرح موضوع رقابت بین خودشان و محصول خارجی قائل نبودند، با یک قدرت و اطمینان و ‌انگیزه بالاتری به این کار خواهند پرداخت.

 شما نرخ 4200 تومانی را که در حال حاضر هر نرخی بالاتر یا پایین‌تر از آن غیرقانونی و قاچاق است، منطقی و عقلایی می‌دانید؟

درکل نرخ دستوری نه‌تنها در ایران و تجربه اقتصاد ما که در هیچ جای دنیا نمی‌تواند معیار و ملاک مناسبی باشد. مکانیسم اول بحث عرضه و تقاضاست. به نظرم اگر این موضوع به سمت و سویی حرکت کند که نظام عرضه و تقاضا را بنای اولیه بگذاریم، کارآیی بیشتری دارد. البته جلوگیری از نوسان بی‌رویه هم خودش یک عامل حساس به‌خصوص در این مقطع است اما این نرخ به نظرم کارآیی لازم را ایجاد نمی‌کند. یعنی تعیین یک نرخ و الزام و اجبار شرکت‌های صادرکننده و واردکننده برای ورود به چنین سامانه‌ای کارایی لازم را ایجاد نمی‌کند.

بحث دیگری هم مطرح است؛ اینکه برای ارزهای حاصل از صادرات غیرنفتی یا ارزهای مازاد و دپوشده‌ای که در اختیار افراد حقیقی قرار دارد بورسی تحت‌عنوان بورس ارز تشکیل شود که درواقع آنجا این ارزها به‌صورت آزاد داد و ستد شود تا کشور با مشکل کمبود ارز مواجه نشود. به هر حال نیازهایی در جامعه وجود دارد که در گروه‌های تعیین‌شده از سوی دولت وجود ندارد. نظرتان درباره تشکیل بورسی تحت‌عنوان بورس ارز چیست؟

اصل مطلب بورس ارز اشاره به همین نظام عرضه و تقاضاست. بیشترین عرضه ارز توسط دولت و آن‌هم به‌واسطه صادرات نفت انجام می‌شود. انتظار این است که در بورس ارز مبتنی‌بر عرضه و تقاضا، دولت بزرگ‌ترین رکن فعال باشد؛ یعنی نه‌تنها منافع دولت ایجاب می‌کند که با راه‌اندازی یک بورس ارز به سمت نقدشوندگی بالاتر ارز حاصل از صادرات حرکت کند، ‌بلکه اولویت ورود به این عرصه هم با خود دولت است. ارزی را که در اختیار مردم است اگر طی یک‌سال محاسبه کنیم شاید کمتر از 10 تا 15 میلیارد دلار باشد در صورتی که در سال ممکن است درآمدهای ورودی دولت چیزی حدود 100 میلیارد دلار باشد، لذا نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم آحاد مردمی که به‌صورت ریز و خرد این ارزها را دارند، آنها را وارد چرخه بورس ارزی کنند که دولت در آن فعال نباشد. یعنی شرط اولیه ایجاد بورس ارز یا ابزارهایی را که بتواند ریسک نوسان قیمت ارز را پوشش دهد، باید ایجاد کنیم و در صورتی که این ابزارها را به کار بگیریم ایده‌آل‌ترین حالت تشکیل بورس ارز به وجود می‌آید؛ اما شاهدیم نه‌تنها بورس ارز ایجاد نشد بلکه ارز تک‌نرخی که به صورت یک‌سویه و محدود قیمت آن 4200 تومان تعیین‌شده ممکن است کارآیی معکوس ایجاد کند.

با توجه به تصمیم ترامپ در خروج از برجام چه پیش‌بینی‌ای برای بورس متصورید؟ به هر حال بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم ارزش بورس به‌شدت کاهش داشت.

به استناد اتفاقی که در سال‌های 90 و 91 رخ داد و پول ملی ما از 1000 تومان به 3000 تومان تغییر کرد، این رویکرد و اتفاق ارزی در کشور ما مطمئنا آثارش را در بورس خواهد گذاشت؛ هیچ توجیه و ادله آکادمیکی نمی‌توانیم پیدا کنیم که بورس ما ظرف مدت دوماه ارزش بازارش از 100 میلیارد دلار به 50 میلیارد دلار تبدیل شده باشد. این مساله در قالب افزایش قیمت‌ها و شاخص در یک دوره کوتاه‌مدت و میان‌مدت خودش را در بورس ما نشان خواهد داد.

 

منبع:‌فرهیختگان

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار