اگر بپذیریم که سالانه نزدیک به 25 هزار نفر در حوادث جادهای کشورمان کشته میشوند پس اهر با جمعیتی معادل 0.2 درصد کشور تقریبا یک درصد تصادفات را به خود اختصاص داده است و این یعنی فاجعه؛ و سهم مسؤولان در این فاجعه وعدههای بیپایان و بدقولیهای مکرر برای بهبود شرایط مسیری است که رانندگان به آن «جاده وحشت» میگویند. این جاده قرار بود امسال به بهرهبرداری برسد باز در حد وعده ماند همانند بزرگراه تبریز ـ سهند و سراب ـ بستانآباد و دیگر جادههای آذربایجانشرقی!
////
آمارهایی که مدیران و مسؤولان مختلف طی سال برای ارائه گزارش و عملکرد ارائه میدهند جای تامل و تفکر دارد.گزارشی که اداره کل پزشکی قانونی طی روزهای اخیر در رسانهها اعلام کرده است بیان میکند در 9 ماهه سالجاری 547 نفر از شهروندان آذربایجانشرقی در سوانح جادهای و تصادفات فوت کردهاند و 12 هزار نفر نیز مصدوم شدهاند. طبق آمارهای اعلام شده از سوی پزشکی قانونی338 نفر از فوتشدگان در جادههای برونشهری و 147 نفر نیز در جادههای درون شهری کشته شدهاند که به نظر میرسد این آمار در جای خود بسیار جای تامل و تحقیق دارد.
اما انگار شنیدن حوادث و سوانح جادهای دیگر برای ما به امری عادی تبدیل شده است، اخبار سوانح و تصادفات جادهای را میشنویم اما به سادگی از آن عبور میکنیم در حالی که طي نه ماه صدها خانواده داغدار و عزادار شده که هر کدام از این افراد سرپرست یک خانواده یا فرزند عزیز و دلبند خانوادهای بودند.
به اذعان بسیاری از مسئولان و فعالان حمل و نقل، جاده تبریز - اهر از پرترددترین محورهای مواصلاتی منطقه است که به دلیل واقع شدن در مسیر ترانزیت کالا و ارتباط برون مرزی با جمهوری آذربایجان یکی از با اولویتترین محورهای حمل و نقلی در شمال غرب کشور برای توسعه و تبدیل شدن به بزرگراه به شمار میرود.
هر چند این جاده محور رفت و آمد ساکنان و فعالان اقتصادی و صنعتی بیش از ۱۵ شهر شمال شرق آذربایجان شرقی محسوب میشود اما نبود ظرفیت این جاده برای تحمل چنین بار ترافیکی در کنار مشکلات فنی و ساختاری، آن را به جاده ای مرگبار و مسلخ خیل مسافرانی تبدیل کرده است که روزانه از این محور تردد می کنند و تمام این موارد لزوم اتمام بزرگراه اهر – تبریز را برای کاهش سوانح و خسارات جانی و مالی به وضوح آشکار و ضروری می سازد.
متاسفانه بزرگراه شدن این جاده تنگ و باریک ۹۱ کیلومتری که بیشتر رانندگان از آن با عنوان «جاده مرگ و وحشت» یاد میکنند، چندین سال است در دام کمبود اعتبار گرفتار شده و شمار حوادث رانندگی در آن به حدی رسیده که مردم منطقه و به خصوص رانندگان نسبت به این وضعیت ناراضی هستند.
بزرگراه تبریز ـ سهند در پیچ و خم 5 ساله وعدهها
یکی از مصوبات دولت یازدهم در سفر استانی به آذربایجانشرقی تصویب اعتبار و ساخت و تکمیل آزاد راه تبریز ـ سهند بود. استاندار آذربایجانشرقی در سال 94 در جمع فرمانداران با اشاره به مصوبات سفر استانی دولت درباره این پروژه گفت: آزاد راه تبریز ـ سهند تا پایان سال 95 افتتاح خواهد شد.
آخوندی وزیر راه و شهرسازی اردیبهشت سال 93 طی بازدید از شهر جدید سهند از تکمیل آزاد راه سهند ـ تبریز با مشارکت این شهر ظرف مدت یکسال خبر داده بود.
با توجه به وعده آخوندی، اردیبهشت سال 94 و در جریان سفر استانی دولت به آذربایجان شرقی باید شاهد قیچی خوردن روبان افتتاح این پروژه میبودیم اما عملاً نه تنها این اتفاق رخ نداد بلکه وعده اتمام این پروژه به پایان سال 95 موکول شد.
*راه آهن میانه- تبریزدرایستگاه انتظار
باگذشت 16 سال از آغازعملیات اجرایی راه آهن میانه-تبریز، که ریل ترانزیتی کشور به شمار می رود و راه آهن ایران را به آذربایجان و ترکیه وصل می کند، زمان افتتاح هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد.
خط آهن تبریز- میانه از جمله پروژه های بزرگ و راهبردی استان آذربایجان شرقی است که با احداث آن علاوه بر کاهش مسیر قطارهای مسافربری، مسافت قطارهای باری - ترانزیتی کشورهای آسیای میانه و حاشیه خلیج فارس به اروپا و بالعکس نیز به همین میزان کاهش می یابد .
همچنين با احداث خط آهن میانه - بستان آباد - تبریز زمان سفر نسبت به خط ریلی موجود برای قطارهای مسافری از میانه تا تبریز از هفت ساعت و نیم به کمتر از سه ساعت و برای قطارهای باری در حدود پنج ساعت کاهش خواهد یافت.
ضمن اينکه احداث این خط آهن باعث صرفه جویی در سوخت، کاهش توقف های مکرر قطار به دلیل دو خطه بودن مسیر، کاهش تصادفات و افزایش ایمنی و کاهش آلاینده های محیطی می شود.
عملیات اجرایی این پروژه از سال ۷۹ آغاز شده و بارها مسئولان استانی و ملی خبر از اتمام این پروژه در آینده نزدیک داده اند، آینده ای که هنوز هم فرا نرسیده و هم اکنون نیز زمان افتتاح آن در هاله ای از ابهام قرار دارد.
*عمر دولت رو به پایان و ...
اگر بخواهیم آمار کشتهشدگان حوادث و تصادفات جادهای 9 ماهه امسال را با آمار مسافران قطار تبریز ـ مشهد مقایسه کنیم، متوجه میشویم که آمار کشتهشدگان قطار مسافربری به مراتب کمتر از آمار تصادفات جادهای است.
همیشه این شعار را از مسؤولان مختلف شنیدهایم که پیشگیری بهتر از درمان است اما در عمل همیشه منتظر میمانیم تا اتفاقی رخ دهد و مسئولان دست به کار شده و اقدامی انجام دهند.
کم نیستند جادههایی که در همین استان خودمان بسیاری از خانوادهها را داغدار و عزادار کردهاند و مسؤولانی که با هر حادثه و اتفاقی رخ داده تازه یادشان میافتد که انگار وعده و وعیدهایی به مردم داده بودند.
جاده تبریز – اهر آنقدر وضعیت بحرانی و نابسامانی دارد که انگار به یک قتلگاه تبدیل شده است.
جاده بستان آباد – سراب، جاده تبریز – سهند و راهآهن تبریز – میانه و ...طرحهایی بودند که برای اتمام بهسازی و مرمت آنها وعده و وعیدهایی داده شده بود تا پایان امسال به سرانجام برسد.
این پروژهها، پروژههایی بودند که از دولت قبلی به دولت فعلی رسیدهاند و ظاهراً قرار نیست برای تکمیل، بهسازی و اتمام این جادهها فکری شود و عملی صورت بگیرد تا اوضاع از این وضعی که است بدتر نشود.