از من فاصله بگيريد، اعصاب ندارم! آقاي محترم چرا اينقدر بيادبي ميكني؟! آدم اينقدر بيحيا؟! خجالت بكش. زشته. دوست دارم فحش بدم، دعوا كنم، بوق ممتد بزنم، صدام رو بندازم تو حلقم و داد بزنم، دوست دارم. دلم ميخواد. ديگه اعصاب برام نمونده، خسته شدم. ! رفتم اداره، الكي منو از اين اتاق به اون اتاق ميفرستن. يك ماهه دارم ميرم و ميام. خسته شدم بابا. پسرم مريضه، بردمش دكتر، ميگه 10 ميليون تومن بريز به حساب تا عملش كنيم وگرنه خداحافظ شما. آخه از كجا اين همه پول بيارم؟
مگه چقدر حقوق ميگيرم كه اين هزينههاي نجومي رو پرداخت كنم؟! خانم منشي اقوام و دوستاي خودش رو بدون نوبت ميفرسته پيش دكتر، پس من الكي نوبت گرفتم؟ پسر بزرگم، خير سرش رفته فوقليسانس گرفته. حالا هم بيكار توي خونه نشسته. ميگه چند تا از رفيقاش چون پول و پارتي داشتن الان بهترين شغل رو با بهترين حقوق دارن! خب از كجا بيارم شكمشون رو سير كنم؟ ميام تو خيابون، همه ماشينهاشون رو دوبله پارك كردن و طلبكار هم هستن! هنوز دهنم رو باز نكردم كه شروع ميكنن به فحش دادن. خب من چهكار كنم؟! قسم به اين لباس مباركي كه پوشيدي كه لباس پيغمبره. قسم به خدايي كه ميپرستي، خسته شدم حاجآقا! كم آوردم. حاجآقا! شما بگو چهكار كنم؟ ديگه اعصاب برام نمونده. اصلاً يه سؤال؟ خود شما چه كار ميكنيد كه ميتونيد صبر داشته باشيد و مثل ما زود از كوره در نريد؟ خودم خيلي وقتها ديدم كه توي خيابون، بيخود و بيجهت به شما فحش ميدن و بياحترامي ميكنن! چطور صبر ميكنيد و چيزي نميگيد؟! باشه. فقط اگه دوست داشته باشي، بيا با هم بريم داخل اون امامزاده(ع) تا من برات توضيح بدم. الان هم چون ناراحتي و اعصابت به هم ريخته، بيا وضو بگير تا آروم بشي و بتوني حرفاي منو خوب متوجه بشي.
حتماً شنيدي كه پيامبر خدا فرمودند: وقتي عصباني و ناراحت شديد، وضو بگيريد. چون شيطان در شما نفوذ كرده و شيطان جنسش از آتش است و آتش با آب خاموش ميشود؟ ببين داداش گلم. وقتي خدا، ما رو آدم حساب كرده، چرا ما خودمون رو آدم حساب نكنيم؟! همه ما بايد تلاش كنيم تا فاصله خودمون رو با حيوانيت زياد كنيم.
نذار اون روي سگم بالا بياد!
متأسفانه بعضي از مردم، با رفتارهاي زشت و بيادبانه، خودشون رو مصداق اين آيه شريفه قرار دادند. «اولئك كالانعام بل هم اضل»: آنها مثل حيوان كه حتي بدتر از حيوان هستند. وقتي ناراحت ميشه، ميگه: نذار اون روي سگم بالا بياد!
خداوند درباره چگونگي برخورد ما با انسانهاي بيادب ميفرمايند: «واذا مروا بالغو مروا كراما»: و هر گاه به عمل لغو و بيهوده و زشتي از مردم بگذرند، بزرگوارانه از آن رد ميشوند. اجازه بدهيد ماجراي يكي از علماي بزرگ شيعه را برايتان تعريف كنم. نامهاي از طرف يكي از علماي مذاهب غيرشيعه به دست شيخ طوسي رسيد. نامه بسيار تندي بود. در ابتداي نامه به مرحوم شيخ طوسي توهين شده بود و ايشان را به سگ تشبيه كرده بودند! اما اين عالم بزرگوار چگونه رفتار كرد و چه پاسخي به نامه داد؟ ايشون داخل نامه نوشتند: اما اينكه من را به سگ تشبيه كردهاي، تشبيه درستي نبود. چون سگ روي چهار دست و پا راه ميرود ولي من روي دو پا راه ميروم. سگ پر از پشم و مو است ولي من اين گونه نيستم. سگ پارس ميكند و به ديگران حمله ميكند ولي من نه پارس ميكنم و نه به كسي حمله ميكنم! بله، ما آدم هستيم و بايد مثل آدم با ديگران برخورد داشته باشيم.
ممكن است ديگران رفتاري غيرانساني با ما داشته باشند، ولي اين مجوزي نخواهد بود براي رفتاري بيادبانه و غيرانساني. در غير اين صورت، اگر روزي سگي پاي ما را گاز گرفت، ما هم بايد پاي او را گاز بگيريم؟! اين رفتار دور از شأن يك انسان مؤدب است. هر كسي را در قبري جداگانه قرار ميدهند و جداگانه به رفتارش رسيدگي ميكنند. آيا رفتار بيادبانه ديگران، ميتواند برخورد بيادبانه ما را نزد فرشتگان حسابرس توجيه كند؟! چون او زد من هم زدم! چون دزديد من هم دزديدم! چون فحش داد من هم فحش دادم! چون...
جواب «هاي» هميشه «هوي» نيست
آدم، خلق شدهايم. پس آدم باشيم و همچون آدم رفتار كنيم. مگر نشنيدهايم كه پيامبر و ائمه عليهمالسلام چگونه رفتار ميكردند و پاسخ بيادبيها را چگونه ميدادند؟ روزي پيامبر با يكي از اصحاب نشسته بودند كه شخصي وارد شد و به آن صحابي فحش و ناسزا گفت. آن صحابي سكوت كرد. ولي بعد از چند لحظه شروع كرد به جواب دادن و ناسزا گفتن. در همين لحظه، پيامبر فوراً جلسه را رها كرد و از آنجا بيرون رفتند. آن صحابي به دنبال پيامبر رفت و سؤال كرد كه چرا جلسه را ترك كرديد؟
پيامبر فرمودند: وقتي آن شخص فحش ميداد و تو سكوت كرده بودي، فرشتهاي از طرف تو به او
پاسخ ميداد. ولي زماني كه تو شروع كردي به جواب دادن، آن فرشته رفت و شيطان وارد جلسه شد. من هم در جايي كه شيطان باشد نميمانم. يا ماجراي از بين رفتن رفاقت 20 ساله امام باقر عليه السلام، با دوست خود، به خاطر فحاشي و بيادبي آن شخص به شخصي ديگر در خيابان. با اين اوصاف بايد گفت جواب «هاي» هميشه «هوي» نيست.
چشمها را بايد شست
وقتي به مشهد مقدس براي زيارت رفته بودم، مشاهده كردم كه مردم، اموات خود را براي تبرك و طواف، به سمت ضريح مطهر امام رئوف، آقا علي بن موسي الرضا عليه السلام ميبرند و بعد از آن، تابوت را بر زمين قرار ميدهند و گرد و غبار روي فرشي را كه در صحن و سراي امام پهن شده است، به عنوان تبرك، روي كفن ميت ميتكاندند. بله، بر اثر ارتباط با اهل بيت عليهمالسلام، وجود ما نيز نوراني خواهد شد و خاك قدمهاي زائر نيز قابل احترام است. به خاطر وجود همين نورانيت است كه اموات خود را به گرد و غبار قدمهاي زائران متبرك كرده و به ديار ابد رهسپارش ميكنند تا شايد فرشتگان عذاب الهي، بيشتر با او مدارا كنند. اما نكته مهم اين است كه وقتي خاك قدمهاي زائر اينقدر با ارزش است، پس خود زائر داراي چه مقامي خواهد بود! چند سؤال مهم و دقيق ميپرسم كه جوابش بعد از كمي تفكر، به سادگي حاصل ميشود و مسير نگاهمان را تغيير خواهد داد.
وقتي خاك بيجان، بر اثر نگاه اهل بيت، با ارزش ميشود، انساني كه جان دارد و مسجود ملائك است، بر اثر نگاه و عنايت اهل بيت به چه مقامي ميرسد؟ وقتي خاك قدمهاي زائر را مورد احترام و تبرك قرار ميدهيم، آيا خود زائر را نبايد مورد احترام قرار دهيم؟ آيا در ايران اسلامي كسي را ميشناسيد كه تاكنون به زيارت امام يا امامزادهاي نرفته باشد؟ وقتي خاك قدمهاي زائر، با ارزش و متبرك است؛ خود زائر داراي چه مقام و منزلتي است؟ چرا وقتي زندهايم، به همنوعان خود احترام نگذاريم كه در هنگام مرگ و سفر آخرت، چشمانتظار قدمهاي مباركشان باشيم؟ همه ما زائريم و داراي مقام و احترام، پس اي زائران، به ديگر زائران در حال زندگي احترام بگذاريم. نه بعد از مرگ و نيستي. پس به قول سهراب سپهري: چشمها را بايد شست و جور ديگر نگريست.
لطفاً مرا دوست داشته باشيدحالا كه متوجه شديم انسانها با هيچ بهانه و توجيهي حق بيادبي و بياحترامي به هم را ندارند، بايد به يك مطلب مهم و كاربردي اشاره كنم تا با به كارگيري و عمل به آن، زندگيمان روشن از نور محبت و اخلاق و ادب شود.
يكي از خواستههاي تمام مردم دنيا، اين است كه مورد علاقه ديگران واقع شوند و افراد جامعه به آنها احترام بگذارند. هر كسي هم به نوعي در تلاش است تا بتواند نظر ديگران را به خودش جلب كند و رضايت آنها را به دست آورد. اين مطلب آنقدر مهم و با اهميت جلوه ميكند كه ميبينيم عدهاي حاضرند دست به كارهاي منفي و دور از اخلاق بزنند تا بتوانند عدهاي را دور خود جمع كنند! بد حجابي و آرايشهاي عجيب و غريب از جمله اين موارد است!
اما چه كار كنيم كه همه ما را دوست داشته باشند؟ و به ما احترام بگذارند؟ چه كنيم كه همه ما را دوست داشته باشند و به نيكي از ما ياد كنند؟ پاسخ اين سؤال مهم را خداوند در سوره مبارك آل عمران، آيه 159، داده است. «فبما رحمه من الله لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك»: «اي پيامبر، اگر تندخو و بداخلاق بودي، مردم از اطراف تو متفرق ميشدند.»
خداوند نفرمودهاند كه اي پيامبر، اگر مال و ثروت نداشته نباشي مردم تو را دوست نخواهند داشت و از تو دوري ميكنند! خداوند فرمودهاند: اي پيامبر، اگر خوشاخلاق و مؤدب نباشي مردم از تو دوري ميكنند و تو را دوست نخواهند داشت.
اين اخلاق خوب و ادب هر انساني است كه همچون عطر محمدي فضا را معطر كرده و ديگران را وادار به ادب و احترام ميكند. رسول مهربانيها، حضرت محمد(ص) ميفرمايند: «انكم لن تسعوا الناس باموالكم فالقوهم بطلاقه الوجه و حسن البشر»: شما هرگز نميتوانيد با مال و ثروت، دل مردم را به دست آوريد. پس با اخلاق خوب دل مردم را به دست آوريد.
رسولالله در عبارت خود از لفظ «لن»، براي منفي كردن كلامشان استفاده كردهاند. تفاوت «لن» براي منفي كردن با ديگر حروفي كه منفيكننده هستند اين است كه وقتي كلامي با «لن» منفي شود، نشاندهنده اين است كه آن مسئله، به هيچ عنوان واقع نخواهد شد. به عنوان مثال خداوند در سوره بقره آيه 23 و 24 وقتي سخن از تحدي و مبارز طلبيدن ميكند كه آيا ميتوانيد مثل قرآن را بياوريد! در ادامه ميفرمايند: «لن تفعلوا» يعني هرگز نخواهيد توانست مثل قرآن بياوريد.
پيامبر مهربانيها ميفرمايند: تنها چيزي كه شما ميتوانيد به وسيله آن، دلها را جذب كنيد و افراد را به ادب و احترام به خود دعوت كنيد، اخلاق خوب است. اخلاق خوب با پدر و مادر. اخلاق خوب با همسر و فرزندان. اخلاق خوب با همكار و همسايه. اخلاق خوب با فروشنده و مشتري. اخلاق خوب با تمام آدمها.
خوشاخلاقي خوشبختي استخوب است براي ختم كلام، با توجه به آيات و روايات، به چند نمونه از آثار خوشاخلاقي اشارهاي داشته باشيم.
عاقلترين مردم، خوشاخلاقترين آنهاست. خوشاخلاقي در بين مردم زينت است. هر كس خوشاخلاق باشد زندگياش سرشار از مهرباني ميشود. خوشاخلاقي شهرها را آباد ميكند. خوشاخلاقي روزي را زياد ميكند و چه حديث پر مغزي است كه اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: چه بسا انسان عزيزي كه اخلاق بدش او را ذليل كند. و چه بسا انسان ذليلي كه اخلاق خوبش او را عزيز كند. خوشاخلاق باشيد تا خوشبخت باشيد... و اما يكي از راههايي كه انسان را خوشاخلاق ميكند چيست؟ صله رحم، انسان را خوشاخلاق ميكند.