وحيد هاشميان ميگويد: «چرا ما در فوتبال به دنبال مديران خارجي نميرويم، مديران ما در كنار مديران خارجي ميتوانند چيزهاي زيادي ياد بگيرند.» اين حرف از زبان فوتباليست بااخلاق و حرفهاي و شاخصي بيان ميشود كه اصول فوتبال را به خوبي فراگرفته، ادامه داده و با آن رشد كرده و اكنون نيز براي ادامه موفقيتهايش با همان اصول و نظم مثال زدني پيش ميرود.
هاشميان ميپرسد چرا دنبال مدير خارجي نميرويم و ما از او ميپرسيم كه وحيد خان هاشميان اصلاً مگر ما در فوتبالمان مشكل مديريتي داريم؟ اصلاً تا حالا چندبار ديدهايد كه بعد از شكستها، مديري در فوتبال ايران جابهجا شود؟ يا بركنار شود؟ يا بيايد و به مردم بگويد من مقصرم و مديريت من مشكل داشت.
در فوتبال ايران هميشه بازيكن، كادرفني و سرمربي مقصران اصلي هستند و به راحتي هم كنار ميروند، اما مديريت، هرگز!
وحيد هاشميان عزيز شما در مكتبي فوتبال را آموختهايد كه مديران آن ملزم به پاسخگويي هستند و چون بايد پاسخگو باشند بنابراين با تمام وجود كار ميكنند و اين معني همان جملهاي است كه هميشه گفتهاي «فوتبال حرفهاي يعني تمركز روي كار» و اين شامل همه ميشود و اول از همه مديريت و مديران فوتبال را در بر ميگيرد.
مديران فوتبال ايران هميشه هستند، بدون پاسخگويي، بدون ترس از شكست و حتي بعضاً بدون نگراني براي جابهجايي، پس چه چيزي بايد از يك مدير كاربلد خارجي بياموزند؟
درد فوتبال ايران همين عدم پاسخگويي و تعهد مديران است، ما وقتي بازيكن خارجي هم ميآوريم سعي نميكنيم از داشتهها و تجربياتش استفاده كنيم چون اصولاً چيزي به اسم يادگيري وجود خارجي ندارد. حالا تصور كنيد مدير خارجي بياوريم و او قرار باشد به مديران كاربلد! فوتبال ايران مديريت حرفهاي و تمركز روي كار را بياموزد، اتفاقي كه رخ ميدهد قابل بيان نيست.
وحيد هاشميان حتماً خوب ميداند جايگاهي كه اكنون فوتبال ايران در آسيا و دنيا دارد نه به سبب مديريت و توانمنديهاي مديران فوتبال كه به جهت تلاش بازيكنان و خون دل خوردنهاي مربيان ردههاي باشگاهي و ملي است، البته اين را هم خوب ميداند كه همين مديران تمام اين موفقيتها و پيروزيها را به نام خود ثبت و ضبط كردهاند و احدي هم نميتواند خلاف اين را بگويد و ثابت كند.
چنين مديريتي آيا برميتابد كه ضعيف و ناكارآمد عنوان شود؟ چنين مديريتي آيا ميپذيرد كه كسي با هر عنوان از فوتبال حرفهاي دنيا بيايد تا در كنارش مديريت بياموزد؟
وحيد هاشميان درست ميگويد فوتبال ايران بايد به جاي بازيكن مدير بياورد، چون مشكل اصلي فوتبال ايران ايراد مديريتي است اما نكته مهم اينجاست كه در اين فوتبال تماشاگر، هوادار، بازيكن، مربي، كوچك و بزرگ و پيشكسوت همه ميدانند مديريت ايراد دارد، اما وقتي اين باور در مديران فوتبال وجود ندارد كاري نميتوان انجام داد و بايد به همان آوردن بازيكن خارجي قناعت كرد، آن هم با پروسهاي مشخص، قرار نيست حتي بازيكن خارجي نيز چيزي به اندوختههاي فوتبال ايران اضافه كند، او ميآيد بازي ميكند و موفق يا ناموفق پولش را ميگيرد و ميرود. حضور احتمالي مدير خارجي كاربلد هم دقيقاً همين سرانجام را دارد، شايد آقايان به اين نتيجه برسند كه بايد مدير خارجي بياورند به هر حال براي پركردن رزومه و كارنامه دوران مديريتشان خوب و باكلاس است، اما اين وسط دلالها خوب پول ميچاپند، مدير خارجي خوب پول ميگيرد و مديريت و مديران داخلي وقيحتر از قبل دنبال پست ميگردند، نمونههايش همين حالا هم قابل مشاهده است.