فعاليت تشكل‌هاي حامي فتنه در سطح دانشگاه‌هاي كشور را بايد در زمره يكي از پررنگ‌ترين واقعيت‌هاي فضاي دانشگاهي ايران در سه سال پيش از اين دانست.
كمتر روزي است كه خبري مبني بر فعاليت‌هاي ساختارشكنانه اين تشكل‌هاي غيرقانوني به گوش نرسد يا اقدامات فراقانوني آنها، فضاي دانشگاه‌هاي كشور را دچار التهاب نكرده باشد. سؤال اين است كه چرا؟! مگر نه اين است كه حسن روحاني يكسره شعار اعتدال داده و همواره كباده عقلانيت، قانون و حقوقداني كشيده است؟ اعطاي مجوز فعاليت به تشكل‌هاي غيرقانوني و ساختارشكن را پس چگونه مي‌توان توجيه نمود؟ پاسخ دادن به اين سؤال، مستلزم نگاه دقيق به دو واقعيت مهم در همين زمينه خواهد بود. واقعيت اول را بايد در كليت مجموعه دولت و واقعيت دوم را بايستي در مجموعه وزارت علوم جست‌وجو كرد. واقعيت اول اين است كه دولت يازدهم از ابتداي روي كار آمدن خود به زودي نشان داد كه نقشي حاشيه‌اي را براي مجموعه وزارت علوم در نظر دارد!
از نظر حسن روحاني، وزارت خارجه مهم‌ترين نهاد موجود در كشور بود و وزارت علوم نهايتاً تنها مي‌توانست در جهت اهداف سياسي و فراهم نمودن پايگاه اجتماعي براي دولت، ايفاي نقش كند! روحاني تحت تأثير نگاه به غرب، دانشگاه را هرگز مبدأ تحولات نديد و برنامه مشخصي براي آن نداشت. مستند اين مدعا، علاوه بر بلاتكليفي دو ساله وزارت علوم در دولت يازدهم و تعويض چهار وزير و سرپرست در آن طي دو سال(!) اظهارات اخير منصور كبكانيان عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. كبكانيان مي‌گويد:«در يكي از جلسات شوراي عالي انقلاب فرهنگي گزارشي از عملكرد شركت‌هاي دانش‌بنيان ارائه داديم اما رئيس اين شورا در پاسخ به اين گزارش‌ها گفت كه شركت‌هاي دانش‌بنيان به جايي نخواهند رسيد. پيشنهاد او اين بود كه بايد اين شركت‌ها را به كمپاني‌هاي بين‌المللي دنيا متصل كنيم!» اينها البته تنها شاهدِ نگاه حاشيه‌اي رئيس‌جمهور به دانشگاه نيست.
ابداع كليدواژه «بورسيه و ما ادرك البورسيه» توسط رئيس‌جمهور به منظور دامن زدن به دعواهاي سياسي در متن فضاي علمي دانشگاه نيز نمود ديگري از نوع نگاه حسن روحاني به مسئله دانشگاه بود. روحاني حتماً دوست داشت در حاشيه پيش بردن پروژه اصلي خود در وزارت خارجه، تا همين حالا نيز به سواري گرفتن از موج بورسيه‌ها و فضاي علمي دانشگاه ادامه دهد، خوش شانسي اما اين بود كه رهبر انقلاب با ورود به موضوع، راه ادامه سوء استفاده از آن را سد نمودند. معظم له سيزدهم تير 94 در جريان ديدار با جمعي از اساتيد دانشگاه‌هاي كشور در همين زمينه فرمودند: «دانشگاه را از حاشيه‌سازي و سياست‌بازي دور نگه داريد. بورسيه‌ها آن‌طور كه روزنامه‌ها با آن بازي كردند، نبود. اگر راست هم بود راهش اين نبود كه مسئله روزنامه‌اي شود. راه قانوني وجود دارد؛ خب لغو كنند. در مسئله بورسيه‌ها به خيلي‌ها ظلم شد و خلاف قانون، تدبير و اخلاق بود.»
وراي نگاه حاشيه‌اي مجموعه دولت به وزارت علوم، ديگر علت فعاليت تشكل‌هاي ساختارشكن و حامي فتنه در سطح دانشگاه‌ها را بايد در نحوه چينش مديران وزارت علوم جست‌وجو كرد. چينشي كه البته هرگز به مذاق كليت مجموعه دولت بد نيامده و مورد تأييد آنها نيز بوده است! معاونت فرهنگي وزارت علوم را البته بايد به صورتي مجزا مورد بررسي قرار داد! معاونتي كه به صورت مستقيم با اعطاي مجوز به تشكل‌هاي دانشجويي و نظارت بر فعاليت‌هاي آنها درگير است، اين روزها مأمن چهره‌هاي تابلودار فتنه 88 شده است. حضور فعالان فتنه 88 در بخش‌هاي مهم وزارت علوم از زمان حضور رضا فرجي دانا در اين وزارتخانه پا گرفت و ادامه پيدا كرد. سپردن مسئوليت به افراد «تابلو و سابقه‌دار» در قسمت‌هاي مهم وزارت علوم طي چند سال اخير باعث شده است تا رهبر فرزانه انقلاب نيز در جريان ديدار سال 94 خود با دانشجويان در اين زمينه به وزراي علوم و بهداشت هشدار بدهند. معظم له در جريان ديدار مذكور فرمودند: «از عناصري كه نامطمئن بودن خودشان را اثبات كردند، مطلقاً استفاده نكنيد؛ مطلقاً استفاده نكنيد. بعضي‌ها هستند كه نشان دادند و ثابت كردند كه عناصر نامطمئني‌اند. براي چه كسي نامطمئنند؟... همين‌هايي كه سال ۸۸ آن بازي را راه انداختند، خب اينها با جمهوريت نظام جمهوري اسلامي مخالفت كردند، بدون هيچ منطقي، بدون هيچ حرف قابل قبول و پسنديده‌اي در مقابل آدم‌هاي با انصاف. اينها نامطمئنند؛ من استفاده از اينها را مطلقاً توصيه نمي‌كنم، به‌هيچ‌وجه؛ نه به شماها و نه به هيچ دانشجويي و نه به هيچ دانشگاهي توصيه نمي‌كنم... هر دو وزير محترم مورد اعتماد من هستند منتها مراقب زيردست‌هايشان باشند؛ كاملاً مراقب كساني كه كليد كارهاي اين‌جوري دست آنها است، باشند؛ بدانند چه كار دارد انجام مي‌گيرد.» بر خلاف توصيه‌هاي رهبر انقلاب اما تيم سيدضياء هاشمي با قوت و قدرت هر چه تمام‌تر مشغول فعاليت در مناصب كليدي وزارت علوم است.
لازم به ذكر است پس از حضور سيد ضياء هاشمي در معاونت فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم در آذر 92 گروهي تحت عنوان گروه مشاوران وارد معاونت فرهنگي وزارت علوم شدند. اين گروه كه اغلب از اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران در سال‌هاي 88 و 89 هستند و حضور مؤثر و پررنگي در جريان فتنه 88 داشته‌اند، فعاليت‌هاي خود را در حوزه‌هاي مختلف و مهم از جمله نشريات، تشكل‌ها، انجمن‌هاي علمي و كانون‌ها آغاز كردند. اين گروه تا قبل از استيضاح رضا فرجي دانا به طور نامحسوس در اين معاونت فعاليت داشتند و پس از استيضاح رضا فرجي دانا- كه يكي از محورهاي اصلي استيضاح وي به كارگيري عوامل فتنه بود- به طور رسمي در سمت‌هاي مختلف اين معاونت و به ويژه اداره كل فرهنگي و اجتماعي جذب شدند. نتيجه فعاليت چنين افرادي در يكي از كليدي‌ترين معاونت‌هاي وزارت علوم، شكل‌گيري تشكل‌هاي يكبارمصرف با اهداف انتخاباتي، رشد قارچي تشكل‌هاي بي‌هويت در دل دانشگاه و نهايتاً چنگ انداختن آنها به صورت نظام جمهوري اسلامي بوده است.
صورت دادن اقدامات ساختارشكنانه در توهين به نظام و مقدسات اسلامي، حضور فعالان تابلودار فتنه 88 در مراسم‌هاي فرمايشي اين تشكل‌ها، تبليغ آزادانه تصاوير و ديدگاه‌هاي سران فتنه 88، حمايت از گروه تروريستي مجاهدين خلق و در يك كلام مسموم كردن فضاي علمي دانشگاه، از عمده نتايج فعاليت اين تشكل‌هاي يكبارمصرف و دولت‌ساخته بوده است. نگاه حاشيه‌اي دولت به دانشگاه و حضور افراد حامي فتنه در وزارت علوم، باعث شده است كه طي سال‌هاي گذشته مكرراً شاهد ساختارشكني تشكل‌هاي دانشجويي تازه متولد شده در سطح دانشگاه‌هاي كشور باشيم. واقعيت اين است كه دولت نيز چندان از اين وضعيت ناراضي نيست. روحاني خوب مي‌داند كه دولتش پايگاه رأي مستقلي ندارد، لذا دوست ندارد به خاطر مسائلي چون مقابله با فعالان فتنه 88 در سطح دانشگاه‌ها، حمايت بدنه اجتماعي اين جريان را از دست بدهد. لذا تا پايان دولت يازدهم، نبايد انتظار تغيير وضعيت گفته شده را كشيد. فعلاً فرصت جولان فتنه‌گران در سطح دانشگاه است!
آقای وزیرمحترم بهداشت شماکه نورامیددردل قشرمحروم کاشتیدنگذاریداین برنامه خوبتان به انحراف کشیده شود. 
