در حالي كه مطالعه روند مهاجرت نخبگان و بازگشت آنها به كشور طبق اساسنامه جزو وظايف بنياد ملي نخبگان است و بايد در اين رابطه گزارشهاي سالانهاي به شوراي عالي انقلاب فرهنگي از سوي اين بنياد ارائه شود، ارائه اين گزارش سه سال متوقف شد؛ اما با آنکه تلاش شد تناقض اظهارات رئيس اين بنياد در محضر رهبر انقلاب پوشانده شود، گزارش آماری نخبگان در جلسه سهشنبه گذشته شوراي عالي انقلاب فرهنگي ارائه شد. بر اين اساس، آمار توافقشدهاي مبني بر حضور تنها 15 درصد نخبگان در خارج از كشور و بازگشت روزانه دو نخبه به كشور براي استفاده از تسهيلات بنياد ملي نخبگان از زبان دبير اين شورا منتشر شد. اين در حالي است كه در ارائه اين آمار به هيچيك از دادههاي خروج نخبگان كشور استناد نشده و اين ابهام باقي است كه سالانه 730 نخبه در فضاي ركود علمي و اقتصادي كشور با چه انگيزهاي به كشور باز ميگردند و در چرخه كدام فرآيند علمي و تحقيقاتي وارد ميشوند؟
سند راهبردي كشور در امور نخبگان كه مصوب سال 91 شوراي معين شوراي عالي انقلاب فرهنگي است، دچار كليگوييهايي است كه باعث برداشتهاي سليقهاي و شخصي مديران و مجريان آن شده و هرگونه انحراف از آن با قرائتهاي مختلف توجيه ميشود. به طوري كه حتي آييننامه احراز استعدادهاي برتر و نخبگي مصوب سال 85 شوراي عالي انقلاب فرهنگي خارج از گردش قانوني، سال گذشته و طي نامهاي از سوي معاونت برنامهريزي و نظارت بنياد بلااثر و مطرود عنوان شد. از سوي ديگر، نگراني ديگري در مورد فعاليت بنياد ملي نخبگان وجود دارد كه در ديدار اخير مقام معظم رهبري با نخبگان از سوي ايشان به صراحت بيان شد و حتي ايشان براي رفع اين مسئله كه تحرك و پويايي بنياد ملي نخبگان را تحتتأثير قرار داده، پيشنهاد جدايي حوزه مديريتي اين بنياد را از معاونت علمي و فناوري رئيسجمهور دادند.
بنياد ملي نخبگان نه اين و نه آن!حالا بماند كه هشت هدف كلان سند مذكور با همان كليگوييها به اجرا نزديك هم نشدهاند؛ از جمله مديريت هدفمند گردش نخبگان و پيشگيري از خروج نخبگان از چرخه خدمت به جامعه و رفع موانع فعاليتهاي نخبگاني، افزايش ظرفيت اجتماع نخبگاني و فرصتسازي مناسب بر اساس اصول عدالت و انصاف. نتيجه اينكه، بنياد ملي نخبگان ميان يك مركز ارائه آمار ورود و خروج نخبگان و يك نهاد تسهيلاتي به نخبگان معلق مانده است. از سويي سورنا ستاري، رئيس اين بنياد از اينكه بنياد ملي نخبگان به يك نهاد حمايتي تبديل شود، انتقاد و دست كم در اظهاراتش احراز ميكند و از سوي ديگر از افزايش تعداد مقرري بگيران و سطح مقرري افراد تحت پوشش بنياد خبر ميدهد. علاوه بر اين با وجودي كه جذب نخبگان و برنامهريزي براي بهرهمندي جامعه از ظرفيتهاي آنان در حوزههاي گوناگون جزو مفاد اساسنامه اين بنياد محسوب ميشود، در عمل مغفول مانده و در اين حوزه به حداقلها اكتفا و حتي در برخي موارد اين حداقلها به دانشگاهها سپرده شده است.
توقف 3 ساله ارائه گزارش آمار مهاجرت نخبگان!همچنين در جايي كه مطالعه آمار ورود و خروج نخبگان به كشور، كشورهاي مقصد مهاجرت نخبگان و رشتههاي تخصصي نخبگان خروجي ميتواند مبناي بسياري از تصميمگيريها و سياستگذاريها قرار گيرد، توقف سه ساله ارائه گزارش آمار مهاجرت نخبگان به شوراي عالي انقلاب فرهنگي لاپوشاني ميشود و حتي ستاري در محضر رهبر انقلاب از ارائه اين گزارش خبر ميدهد در حالي كه پيگيريهاي «جوان» نشان ميدهد چنين گزارشي دستكم تا 28 مهرماه گذشته يعني تا روز ديدار نخبگان با رهبري به دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي نرسيده بود. در عين حال افراد يا نهادهايي كه آمار و مستندات خروج نخبگان را ارائه ميكنند، محكوم به حذف ميشوند، مانند اتفاقي كه براي سيدمهدي سيدي، رئيس سابق كارگروه نخبگان شوراي عالي انقلاب فرهنگي در پي اعلام رسانهاي افزايش 16 درصدي مهاجرت نخبگان در دولت كنوني اتفاق افتاد. در حالي كه اين آمار مستند به آمار اداره مهاجرت كشورهاي صادركننده ويزاي تحصيلي براي ايرانيان از جمله امريكا يا مطالعه روند خريد و فروش كتاب آزمونهاي GRE براي ورود به دانشگاههاي امريكا بود.
سالانه 370 نخبه گم ميشوند!در نهايت دولت و اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي بدون اشاره به وجود يا نبود گزارش روندي و موردي مهاجرت نخبگان، در جلسه 787 شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه سهشنبه گذشته به رياست رئيسجمهور برگزار شد، بر سر رقم 15 درصدي حضور نخبگان و استعدادهاي برتر در خارج از كشور و بازگشت روزانه دو نخبه به كشور به توافق رسيدند و محمدرضا مخبر دزفولي، دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي به قرار مرسوم در تشريح جزئيات اين جلسه گفت: مقرر شد به صورت دورهاي درباره مسائل نخبگان و استعدادهاي برتر، گزارشهاي مرتبط به شوراي عالي انقلاب فرهنگي ارائه شود كه در اين جلسه، دكتر ستاري گزارش وضعيت نخبگان را در شرايط كنوني ارائه كرد. وي افزود: بر اساس گزارش ارائه شده تقريباً در بيشتر بخشها بالغ بر 70 درصد برگزيدگان آزمونهاي سراسري و المپيادهاي دانشآموزش و همچنين برگزيدگان المپيادهاي علمي مقيم ايران هستند كه بعضاً دانشجوي كارشناسي ارشد يا دكتري يا در شركتهاي دانش بنيان مشغول به كار هستند. مخبر دزفولي اظهار كرد: تنها حدود 15 درصد نخبگان و استعدادهاي برتر در خارج از كشور حضور دارند كه نوعاً اين افراد در حال ادامه تحصيل و گذراندن دورههاي تحصيلي هستند كه البته طبق مطالعه صورت گرفته در خصوص بازگشت آنها اشكالات، كمبودها و نارساييهايي وجود دارد كه بنياد نخبگان نيز برنامههاي لازم را در اين زمينه طراحي كرده است. دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي گفت: با تسهيلات صورت گرفته، خوشبختانه در حال حاضر به طور ميانگين شاهد بازگشت دو نفر در روز از نخبگان دانشگاههاي برتر در رشتههاي مختلف تحصيلي به داخل كشور هستيم كه عدد قابلتوجهي است.
وي افزود: تعداد دانشجويان خارج از كشور ما كه غالباً غير بورس هستند حدود 1/1 درصد جمعيت دانشجويي كشور است.
بازگشت نخبگان در فضاي ركود علمي و اقتصادي از ادعا تا واقعيت رئيس ستاد راهبري نقشه جامع علمي كشور در حالي كه در نقش سخنگوي دولت كمكاريهاي اين حوزه را در قالب ارائه آمار بدون مبنا پوشش ميداد، به اين نكته توجه نكرد كه دو نفر در روز ميشود به ازاي هر سال بازگشت 730 نخبه به كشور در حالي كه نمود اين بازگشت در چرخه مديريت منابع انساني قابل مشاهده نيست. مضاف بر اينكه اين آمار ابهامات ديگري را نيز در بر ميگيرد كه از نگاه كارشناسان دور نميماند. مثلاً اينكه آيا تمام نخبگان مهاجرت كرده يا در آستانه مهاجرت به دليل كمبود تسهيلات به خارج ميروند يا به دليل قرار گرفتن در جريان مرزهاي دانش و فناوري و چرخه جهاني توسعه علم؟ چطور در جامعهاي كه رشد علمي در آن به گزارش پايگاههاي استنادي دنيا كاهشيافته و از كشورهاي دستچندم منطقه عقب افتاده بازگشت نخبگان روزانه دو نفر صورت ميگيرد. چطور در حالي كه در مجامع دانشگاهي هستههاي نخبگاني تشكيل نشده يا از هم ميپاشند، نخبگان علاقهمند به بازگشت ميشوند؟ يا چطور در جامعهاي كه به فرمايش رهبر انقلاب طرحهاي كلان در موضوعات تحقيقاتي مهم مانند هوافضا دچار لنگي هستند، نخبگان مايل به بازگشتند؟ با اين روند توسعه علمي كشور و اجرايي شدن طرحهاي علمي و تحقيقاتي، هر روز دو نخبه تنها براي استفاده از تسهيلات بنياد ملي نخبگان به كشور باز ميگردند. با اين وجود، اين افراد كجا ميروند و در چه سمتهاي اجرايي، تحقيقاتي، عملياتي و توليدي مشغول به كار ميشوند؟ چطور در حالي كه حضورشان در خارج از كشور به شدت پررنگ است، در داخل كشور نقشهاي خنثي مييابند؟ اين آمار كه دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي بيان ميكند مبتني بر كدام مستندات است؟