کد خبر: 799416
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۳
روابط اقتصادي تركيه با روسيه در حال بهبود است و اكنون منتقدان در حال نقد شرايط از دست رفته‌اي هستند كه با دست دست كردن توليدكنندگان و صادركنندگان ايراني در حال محو شدن است.
مهران ابراهيميان
نگاهي به عملكرد و مسير تعامل و تجارت با روسيه نشان مي‌دهد كه فرصت از دست رفته بازار روسيه نه به دليل بهبود روابط تركيه با روسيه به عنوان يك متغير اصلي، بلكه دقيقاً به دليل نبود زيرساخت‌هاي جدي در تأمين مطمئن كالا و فاصله استانداردهاي توليد محصولات و كالاهاي ما با بازارهاي هدف است.
 از همين‌‌رو است كه ما متأسفانه در شرايط سخت كنوني و بر خلاف مسير اقتصاد مقاومتي كه براقتصادي درون‌زا و برون‌نگر تأكيد دارد بيشتر به دنبال يافتن مقصراني هستيم كه تقصير ناتواني و بي‌برنامگي خود را بر گردنش بيندازيم.

شايد لازم به يادآوري براي صادركنندگان و توليد‌كنندگان مواد غذايي نباشد كه براي تأييد بهداشتي و استانداردهاي محصولات مورد نياز روسيه چند ماه طول كشيد و چه بازديدهايي به عمل آمد و توليدكنندگان در ماه‌هايي كه گذشت به جاي انطباق توليدات داخلي تنها به كاهش سهم مصرف داخلي و توليد مقطعي برخي محصولات متمركز شدند.

استراتژي عجيب و غريبي كه در فضاي اقتصاد جهاني اكنون كمتر كشوري حتي به آن فكر مي‌كند!
 به نظر مي‌رسد اكنون با تجربه به دست آمده بايد توليدكنندگان و صادر كنندگان نخست اين سؤال را از خود بپرسند كه آيا اساساً ما با اين نوع نگاه به بازارهاي جهاني توان و فرصت صادرات كالاي نهايي را به كشورهاي ديگر داريم كه در يك برنامه‌ريزي درست و بلندمدت به آن بينديشيم؟

چرا بايد كالاهاي نهايي از محصولات ايراني مانند رب گوجه فرنگي، كنستانتره، آبليمو، حتي سيب با لوگوي ترك در بازار روسيه توزيع شوند، در حالي كه محصولات مشابه ايراني در بازار مذكور با اقبال چنداني مواجه نشود؟ آيا صادركنندگان و رئيس سازمان توسعه و تجارت كه طي ماه‌هاي گذشته دم از برنامه‌ريزي‌هاي آنچناني براي تصاحب بازارهاي روسيه مي‌زدند به اين سؤال انديشيده‌اند؟
چرا نمي‌خواهيم باور كنيم كه با توجه به وضعيت موجود توليد و بي‌برنامه بودن در توليد نمي‌توان بازاري جدي‌ را در جهان براي خود تعريف كنيم و هر روز با اين رويه تنها خام‌فروشي موادي كه از زيرزمين بيرون مي‌كشيم با تعديل قيمت‌ها توسعه مي‌يابد؟ نگاهي به افزايش چشم‌گير صادرات نفت پس از برجام مؤيد همين ادعا است.

 البته در اين ميان بديهي است كه نحوه تعامل سياسي در جهان، داشتن ضوابط شفاف بانكي از جمله عوامل توسعه صادرات است. اما آيا اين تمام ماجرا است؟
آيا طرح دايمي اين دوموضوع عامل مقصريابي به جاي برنامه‌ريزي صحيح توسعه صادرات نيست؟ آنچنان كه برخي از صادركننده نماها و دولتمردان در بهبود روابط بين دو كشور روسيه و تركيه عزا مي‌گيرند و براي از دست دادن بازار روسيه مرثيه مي‌سرايند؟

آيا برنامه توسعه صادرات همه آن چيزي است كه كنفدراسيون صادرات براي كاهش درآمدهاي مالياتي محصولات سنتي خود به خارج چانه‌‌زني مي‌كند؟ يا آيا بدون رفع موانع توليد و اقتصاد مقاومتي تنها با جوايز صادراتي چيزي جز توزيع پول بين صادركنندگاني است كه با ضوابط خاص انتخاب مي‌شوند؟! دولتمردان و مدعيان صادرات بايد امروز كه بيش از هر زماني به صادرات غيرنفتي نيازمنديم بين آرزوها و مطامع شخصي و گروهي و رسيدن به توسعه صادرات تفكيك قايل شوند و بدانند دره عميق فاصله بين توسعه صادرات واقعي و آنچه اكنون در جريان است نه با فعاليت‌هاي آزموده شده ناكارآمد قبلي و دنبال كردن مواردي مانند جوايز صادراتي يا حتي با دنبال كردن افزايش نرخ ارز كه با پيوند دادن توليد و صادرات به واقعي كلمه محقق مي‌شود. اقتصاد مقاومتي با مقصريابي محض محقق نمي‌يابد!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار