جناب آقاي شجاعي لطفاً در ابتدا بفرماييد كه فلسفه و خاستگاه برگزاري مسابقه و نمايشگاه كارتون و كاريكاتور هولوكاست به كجا بر ميگردد؟واقعيت اين است كه برگزاري مسابقه و نمايشگاه هولوكاست در واقع مقابلهاي است با هتك حرمتهايي كه برخي از معاندان و دشمنان ما به مقدسات به ويژه به پيامبر اعظم (ص) ما روا داشتند.
ايده اوليه برگزاري اين نمايشگاه هولوکاست براي نخستين بار از سوي چه كسي مطرح شد؟ايده اوليه نمايشگاه هولوكاست براي اولين بار از سوي حجتالاسلام زائري مطرح شد. بعد ما با همفكري هم به اين نتيجه رسيديم كه براي واكنش نشان دادن به توهين هایی كه بارها به مقدسات ما صورت گرفته، بايد حركتي ترتیب دهيم كه بهترين راه به نظرمان موضوع هولوكاست و برگزاري مسابقه و نمايشگاهي با اين محور بود كه مناسبترين حركت در آن مقطع زماني بود.
گویا برگزاری این نمایشگاه به مذاق خیلیها خوش نیامده و برخی از رسانههای داخلی حرکت های همسویی برای خنثی کردن اهداف و آثار نمایشگاه ترتیب داده اند.بله همین طور است .خيلي جالب است كه روز پنجشنبه (6خرداد) يكي از روزنامه هاي مطرح اصلاح طلب از قول يك نويسنده يهودي هولوكاست را به يك معناي ديگري تشريح و تفسير به رأي كرده بو و بحث هولوكاست را به سمت و سويي برده بود كه خواننده در نهايت به خود بقبولاند كه ما دنبال نفی هولوکاست هستیم همان حربه ای که رژیم صهیونیستی برای مظلوم نمایی از این ترفند نخ نما شده استفاده می کند! عجيب است كه برخي ازاين عوامل در داخل تلاشهايي ميكنند كه اين اتفاق را بر حق جلوه دهند! يعني شما ميبينيد كه اين نويسنده يهودي كه در صفحه اول اين روزنامه ميآيد مطلب مينويسد، واقعيت را به شدت تحريف ميكند. جالب اينجاست كه در نوشتهاش اشاره به كشور اسرائيل ميكند! و ميگويد كه اين كشور در سال 1917 تشكيل شد و با صدور قطع نامه ای توسط "بالفور" وزير خارجه انگليس موجودیت این رژیم منحوس را به رسمیت می شناسد.
شما درپاسخ به اين دروغها و تحريفها چه دفاعي داديد؟در پاسخ به آنها بايدگفت كه نه تنها ما، بلكه بسياري از مردم جهان، اسرائيل را به عنوان يك كشور قبول نداریم. اسرائيل اصلاً كشور نيست و ما هيچگاه چنين رژيم غاصبي را تحت عنوان يك كشور قانوني به رسميت نشناخته و نخواهيم شناخت! گذشته از اين بايد گفت كه چرا اين قبيل افراد براي مشروعيت بخشي به رژیم جعلی خود به دروغ متوسل ميشوند؟ دلیل هم این است که سال 1917 ، سالي بود كه در واقع فلسطين تحت استعمار انگليس درآمد و آرتور جیمز بالفور چون كه خود را قيم انگليس می پنداشت، مگر ميتوانست اراضي اشغالي و تحت مستعمره فلسطين را ببخشد و بگويد كه اين اراضي متعلق به اسرائيل است؟! پس بايد اذعان كرد كه در تشریح اصل مطلب این نویسنده بشدت دروغ گفته است.
با توجه به آنچه فرموديد نويسنده يهودي مقاله روزنامه يادشده، چه موضعي در برابر هولوكاست داشته است؟اين نويسنده يهودي(كه درضمن تهيهكننده سينما هم هست)، در نوشته تحريف آميزش اشاره كرده كه هولوكاست اين چيزي نيست كه شما (مردم ايران) ميگوييد. چون ما اشاره كرده بوديم كه نگران هولوكاستهاي واقعي هستيم كه در منطقه شاهد آن هستيم. مثل هولوكاست يمن، فلسطين، غزه و ساير سرزمينهاي اشغالي. حالا اين نويسنده يهودي آمده بحث را به سمت و سويي كشانده و گفته كه اين اتفاقاتي كه در منطقه مثل اتفاقات فلسطين و غزه افتاده، يك سري اتفاقات سادۀ قوميتي است. مثل اتفاقات قومي، مذهبي و مقابلههايي از اين دست! با اين وجود ما در شگفتيم كه چگونه اين روزنامه تريبون رژیمی ميشود كه سابقه سياهي دارد؟! چرا كه همين نويسنده يهودي، گذشته از تحريفها و دروغهايي كه در نوشته ياد شده به خورد مردم داده، در نشريه «اشپيگل» هم مصاحبهاي از اين دست داشته و متأسفانه در نوشته يا مصاحبههايش تأمينكننده نظر صهيونيستها بوده و مطامع و مقاصد اين رژيم جعلي را پي گرفته است.
شدت عمل صهيونيستها و برخي از همپيمانانش مثل امريكا در رابطه با پديده هولوكاست جالب توجه است. به اين مفهوم كه انرژي بسيار زيادي صرف القاء اين توهم ميشود كه به زور به مردم بقبولانند كه چنين پديدهاي در عالم واقع رخ داده است و هركس منكر اين رخداد مجهول و مجعول شود، طبعاً مورد غضب قرار خواهد گرفت. با اين وجود، بفرمایید که چرا هولوكاست اينقدر براي صهيونيستها و همپيمانانشان اهميت دارد؟ببينيد. صهيونيستها در پي آن هستند كه هولوكاست را امري مستند جلوه دهند و به تمامي آن را از آن خود كنند و از داستان دروغین ان بهره ها ببرند و به مظلوم نمایی های خود همچنان ادامه دهند. چون تنها با اين عنوان ميتوانند مظلومنمايي كنند.
گرچه در اين مقطع ما اصلاً در صدد اين نيستيم كه اين پدیده را نفي يا اثبات كنيم. اما آنچه كه مسلم است اين است كه صهيونيستهايي كه از پديده هولوكاست منتفع وبهرهمند هستند، ميخواهند با توسل به اين حربه مظلومنمايي كنند و به سرزمين غصب شده و به زعم خودشان به كشور غير مشروع و غير قانوني خودشان هويت ببخشند. در حالي كه بسياري از مردم دنيا، هيچ اعتباري براي اين رژيم قائل نیستند. شاهد اين مدعا هم كاريكاتورها و آثار هنري فراواني است كه در نقد اين پندار غلط از سوي نوابغ و هنرمندان ساير كشورها خلق شده و در حال خلق و توليد است.
آیا صهيونيستها هيچ هولوكاست ديگري را قبول ندارند؟درست است، آنها هيچ هولوكاست ديگري را قبول ندارند! در صورتي كه كافي است شما به فرهنگ لغات مراجعه كنيد، ميبينيد كه در توضيح اين واقعه نوشته واقعهاي كه منجر به كشته شدن بيش از 250هزار نفر از مردم ژاپن در ناكازاكي و هيروشيما شد، به نوعي كشتار جمعي و معناي ديگر آن اتمیک هولوكاست است. پس كافي است صهيونيستها پنبه غفلت را از گوش هایشان بیرون بياورند و به اين موضوع رجوع و توجه كنند كه دست كم گوشهاي از حقايق انكارناپذير براي آنان روشن شود.
من استناد ميكنم به مباحثي كه در بين يهوديان مطرح است. صهيونيستها هولوكاست را به واقعهاي مربوط ميدانند كه در جنگ جهاني دوم اتفاق افتاده و سعي دارند كه اين اتفاق را به زور به منطق مردم جهان بقبولانند. آنها تاريخ شكلگيري رژيم جعلي اسرائيل را به كرات تحريف كردهاند، هولوكاست را هم بارها به طرق مختلف تحريف كردهاند و در بين اين همه مردم بيگناهي كه در مقاطع مختلف زماني و در كشورهاي مختلف جهان قرباني شدهاند، هولوكاست (به مفهوم كشتار جمعي) را تنها منحصر به كشتهشدگان خود، آنهم در اتفاقي نامشخص ميدانند. در حالي كه امروزه در خيلي از نقاط مختلف جهان هولوكاست واقعي اتفاق ميافتد. اما صهيونيستهاي متعصب اين اتفاقات را به عنوان اختلافهاي قومي و قبيلهاي تعريف كردهاند و آنها را به عنوان هولوكاست واقعی قبول ندارند.
حالا سوال من این است که آيا نسلكشي در صبرا و شتيلا، نسلكشي به معناي هولوكاست نيست؟ آيا اين همه كشتار جمعي كه اين روزها در عراق و سوريه اتفاق ميافتد هولوكاستي واقعي نيست؟ پس چرا در مقابل اين جنايات سكوت كردهاند؟ در حالي كه صهيونيستها با يك واقعيت جعلي كه از نظر بسياري از مردم جهان مطرود است، مدام در حال مظلومنمايي هستند و كشورهاي حامي آنها هم در حال نمايش هستند. نمايشي به نفع صهيونيستها!
آنگونه كه از اخبار رسانه هاي مختلف بر مي آمد نمايشگاه هولوكاست به طور عجيبي مورد اعتراض و واكنش سركردگان رژيم صهيونيست قرار گرفت. به گونه ای که بنا به گفته برخی از صاحب نظران اين واكنش دور از انتظار بود. با اين وجود به نظر شما دلايل اين اعتراض وواكنش منفي چه بوده وچرا صهیونیست ها از برگزاري نمايشگاهي با اين موضوع بيم داشته و دارند؟ ببينيد كاريكاتور در ميان هنرهاي تصويري و تجسمي خصيصه هاي خاص خود را دارد. اين هنر هنري است تصويري، با زباني بين المللي كه زبان گوياي تصوير است وبخاطر همين محتوا و پيام آثار براي همگان قابل فهم است و از رسانندگي بسيار بالايي برخوردار است. از طرفي وقتي ما موضوع هولوكاست را مطرح مي كنيم يعني اينكه مي خواهيم شاكله پوشالی رژيم اسراييل را نشان دهيم. شاكله اي كه تمام حقايق انكارناپذير را در خود دارد. بنابراين كاملا طبيعي است كه رژيم اسراييل به وحشت بيفتد واز تمام لابيها و امكاناتي كه در اختيار دارد، استفاده كند تا مانع برگزاري مسابقه و نمايشگاهي مثل هولوكاست شود!
بااين اوصاف مقامات صهيونيست مشخصاً چه اقداماتي را براي ممانعت از برگزاري نمايشگاه انجام دادند؟ خب قبل از برگزاري مسابقه و نمايشگاه كلا مقامات غربي تلاش هاي زيادي كردند كه نمايشگاه و مسابقه برگزار نشود و برای این کار دست به دامان سازمان ملل شدند. اما بعد كه نمايشگاه برخلاف ميل و خواست آنان برگزار شد، شخص نتانياهو وسط گود آمد و نسبت به اقدام ما كه برگزاري نمايشگاه بود اظهارات تندي را بيان كرد. در اين مدت تمام رسانههاي صهيونيستي به صورت مفصل به اين موضوع پرداختند و سعي كردند كه قبل از آنكه نمايشگاه منشا اثر شود و پيام هاي خود را به مخاطبان منتقل كند ، آنها با جو سازي رسانه اي مانع شوند و اثرات نمايشگاه هولوكاست را خنثي كنند. در این راستا سایر کشورهای هم پیمان سازمان ملل مانند کشور ودولت امریکا هم به کمک اسراییلی ها آمدند و از خواسته های غیر منطقی آنان حمایت کردند.
مسئله ممانعت از برگزاری نمایشگاه آنقدر برای اسراییلی ها حیاتی شده بود که شخص نتانیاهو شبانه به کری زنگ میزند و از او میخواهد که نمایشگاه هولوکاست را محکوم کند و هر طور که شده از برگزاری آن جلوگیری به عمل آورد، کما اینکه این اتفاق هم توسط کری دنبال می شود اما به نتیجه دلخواه مقامات اسراییلی نمی رسد. بنابراین کاملا روشن است که خیلی از کشورهای غربی مایل نیستند که موجودیت رژیم صهیونیستی زیر سوال برود. برای همین مسلم است که نه تنها مقامات اسراییلی، بلکه تمام همپیمانان آنها از کاریکاتور می ترسند. به این خاطر که کاریکاتور و کلا زبان هنر یک زبان بسیار گویا و برنده است که توان بر ملا کردن حقایق پشت پرده را به ساده ترین شکل ممکن دارد. برای همین صهیونیست ها و مقامات و ملل حقیقت ستیز از این هنر و هر نوع افشاگری که موجب رسوایی آنان را شود بیم دارند و بشدت می ترسند.برای همین شما می بینید که در دنیای غرب هر نوع تردیدی که در رابطه با هولوکاست صورت می گیرد، موجب یک سری مجازات های سنگین برای کسانی می شود که در مورد توهم هولوکاست مردد و مشکوک شده اند و ماهیت این رخداد دروغین در ذهن آنان ایجاد سوال کرده است.
خب این ها مباحثی هست که برای آنان خیلی مهم است. چون ما بر روی خطوط قرمز و ممیزی های صهیونیست ها انگشت گذاشته ایم و هنرمندان خوب کاریکاتوریست هم این دروغ تاریخی را به وسیله هنر ارزشمند خود افشا کرده اند و همین موارد سبب شد که مقامات صهیونیست و حامیان غربی آنان اینهمه برافروخته شدند و به هر راهی متوسل شدند تا بلکه بتوانند مانع از برگزاری این نمایشگاه بشوند!
گویا آقای دکتر ظریف در ابتدا نسبت به برگزاری نمایشگاه هولوکاست مواضعي اتخاذ کرده بود که متاسفانه این مورد در شبکه های اجتماعی با عنادورزی و بزرگ بینی هایی همراه شده بود و گویا کسانی بر آن بودند تا از این آب گل آلود ماهی مصلحت خویش را صید کنند، لطفا در این خصوص بفرمایید.ببینید جناب آقای ظریف در ابتدا که خبر برگزاری نمایشگاه هولوکاست را شنیده بود، طی یک مصاحبه، موضع خیلی تندی نسبت به نمایشگاه گرفت. طوری که ما را کوکلوسکلنها (گروه های نژاد پرستی که سیاه پوستان را می کشند)مقایسه کرد. یا این که گفت ما اجازه ورود هنرمندانی که در این نمایشگاه شرکت کرده اند را نمی دهیم. با این وجود اما ما کوتاه آمدیم و رو راست نخواستیم وارد حاشیه شویم و با ایشان بحث کنیم و یا روی حرف های ایشان زوم کنیم و جاهایی را بولد و برجسته کنیم ودر صدد پاسخگویی برآییم. چون می دانستیم صهیونیست ها اساسا به دنبال این هستند که به هر وسیله ممکن بین ما و دولت اختلاف ایجاد کنند. کما این که می دانستیم که دولت ما مخالف رژیم صهیونیستی است و این رژیم منفور را دشمن شماره یک خود می داند. بنابراین ما احساس کردیم که در این گیر و دار این مسائل باید دیده شود و به گونه ای به دشمن بفهمانیم که باید این تصورات را به گور ببرد.
اما به عنوان گلایه عرض می کنم که خوب بود که آقای ظریف بعد از روشن شدن جریان و فهمیدن این نکته که نگاه مایک نگاه ضد صهیونیستی بوده، یک موضع شفاف و روشنی می گرفتند! یا مهمتر از همه این که روی سایت وزارت ارشاد اظهارات اشتباه آقای ظریف را قرار نمی دادند. منظورم مصاحبه ایشان است راجع به نمایشگاه هولوکاست . آنهم در حالی که ترجمه فارسی مصاحبه را بیاورند و به گونه ای حق به جانب روی سایت وزارت ارشاد قرار دهند. این ها کارهای درستی نبود و از آن کارهایی بود که به اصطلاح دشمن شاد کن هست و این در این برهه زمانی ابداً به نفع و مصلحت، نظام، دولت و ملت بزرگ ایران نیست. گرچه که ما خیلی کوتاه آمدیم و از ورود به مباحث حاشیه ای و مشاجراتی از این دست خودداری کردیم. چون که صلاح را در این دیدیم که تا حد ممکن نگذاریم صهیونیست ها از این ماجرا سودی ببرند.
شما در بنياد روايت چه اهداف و آرمانهايي را دنبال ميكنيد؟ما به دنبال نشان دادن و اثبات مظلوميت مردم مظلوم دنيا هستيم. مردمي كه از دولتهايي كه داعيه دموكراسي و اخلاق دارند، زخم خوردهاند. اين مردمان مظلوم ميتوانند مردمان مظلوم ميانمار باشند يا مردم يمن و غزه و فلسطين و يا مردم نيجريه و سوريه و عراق.بنابراين ما هر نسلكشي و هولوكاستي كه در دنيا اتفاق بيفتد را محكوم ميكنيم و با سلاح هنر از مظلومان حمايت ميكنيم و ظالمين را رسوا خواهيم کرد.
جناب شجاعی سوال دیگر من در مورد پیشرفت خیره کننده کاریکاتور در یکی دو دهه اخیر است. به گونه ای که در میان رشته های هنر تجسمی، کاریکاتور رشد بسیارخوبی داشته است و به زبان فاخری برای بیان پیام های انسانی-اخلاقی خود مجهز شده است. لطفا در این مورد بفرمایید که بالندگی این هنر متاثر از چه مولفه هایی بوده است.شروع دهه 70 شروع موج جديد و شکلگيري اتفاقات خوبی بود. اتفاقاتي مثل انتشار نشريه طنز و كاريكاتور ، مثل نشريه تخصصي كيهانكاريكاتور و برپايي اولين نمايشگاه دوسالانه كاريكاتور كه كار بچههاي ايراني در معرض ديد مخاطبان بينالمللي قرار گرفت. در اين دهه ما شاهد شكلگيري خانه كاريكاتور بوديم. اولين سايت تخصصي كارتون كه در ابتدا به زبان لاتين فعاليتش را آغاز كرد در پيشرفت كاريكاتور خيلي خيلي مؤثر بود در حال حاضر هم سايت ایران كارتون يكي از سايتهاي پرمخاطب و موفق است كه دوبار در سطح بينالمللي به عنوان سايت اول كاريكاتور شناخته شده و دو بار جايزه بهترين سايت را در بين سايتهاي تخصصي از آن خود كرده حالا ما اين شانس را داشتيم كه از طريق اين امكانات شرايطي را به وجود بياوريم كه هنرمندان كاريكاتوريست ايراني بهتر ديده شوند و آثارشان در سطح بينالمللي قضاوت و رصد شود. گذشته از آن امكانات تكنولوژي هم در اين روزگار آنقدر فراوان و گسترده شده كه همين امر به هنرمندان كمك ميكند آثار به روزي را خلق كنند..
البته جسارتاً بنده نميتوانم بپذيرم كه تكنولوژي و ابزارهاي ديجيتال يكي از فاكتورهاي بسط و گسترش و پيشرفت كاريكاتور باشد. چراكه پيشرفتي كه مد نظر بنده بود در پختگي آثار و انتخاب موضوعات و ايدههاي بكر جلوهگر است. در حالي كه امكانات تكنولوژي تنها در قالب ابزار ميتوانند اجراي يك اثر را باکیفیت تر كند. بنابراين پيشرفتي كه در عرصه كاريكاتور و كارتون حاصل شده، متأثر از فكر و ايده خلاق است كه هيچ رابطهاي با تكنولوژي نميتواند داشته باشد.بله. البته منظور من هم اين نبود كه تكنولوژي سبب پيشرفت كاريكاتور شده. دليل آن هم اين است كه اگر شما به كاريكاتوريستهاي اغلب كشورهاي مطرح در اين زمينه نگاه كنيد خواهيد ديد كه ميانگين سني عمر اين هنرمندان در حدود 50 سال است. اما در کشور ما اين ميانگين حدود 25 سال است كه انصافاً هنرمندان ما در عرصه كاريكاتور در سطح جهان خيلي خوش درخشيدهاند. با اين حال تلاش ما اين بوده كه مفاهيم ارزشي را به عنوان موضوع و محور فعاليت كاريكاتوريستها انتخاب كنيم.
اولين موضوعات ارزشي كه براي فعاليت كاريكاتوريستها انتخاب شد، چه موضوعاتي بود؟ما اولين موضوع و مسابقهاي كه در اين راستا از طريق سايت ايران كارتون مطرح كرديم موضوعي بود با عنوان «فلسطينی خانه ندارد؟» و بعد از آن در مقابل هر اتفاقي كه بر ضد دين و كشور بود، واكنش نشان داديم مثلاً وقتي بحث سوزاندن كتاب آسماني ما توسط كشيش نماي امريكايي «تريجونز» صورت گرفت ما يك مسابقه بينالمللي برپا كرديم كه موضوع آن شيطان در مقابله با كتابهاي آسماني بود. همين طور در سالهاي بعد مسابقاتي با موضوعات ترور و تروريسم، اشغال نظامی، غزه و يمن را در به شکل مسابقات بينالمللي راه اندازي كرديم و بعد از آن در ماههاي اخير موضوع داعش و به تازگي هم هولوكاست را برگزار كرديم. با اين رويه طبيعي است كه هنرمندان جوان در جريان اتفاقات مهم جهان قرار می گیرند.
گفتوگو: علي خدايي بيجاري