کد خبر: 785841
تعداد نظرات: ۲۷ نظر
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۵
كپي‌كاري به بازار كتاب و نويسندگي هم رسيد
نمايشگاه بيست و نهم كتاب تهران را در فضايي جديد، دور از هياهوي شهر و لبريز از هياهوي اهل كتاب و انديشه، سالن به سالن و راهرو به راهرو از زير پا مي‌گذرانم و سر يكي از نبش‌ها، غرفه‌ نشر پيام آزادگان، بي‌هيچ دليل خاصي نظرم را جلب مي‌كند.
علی‌رضا ملوندی

نمايشگاه بيست و نهم كتاب تهران را در فضايي جديد، دور از هياهوي شهر و لبريز از هياهوي اهل كتاب و انديشه، سالن به سالن و راهرو به راهرو از زير پا مي‌گذرانم و سر يكي از نبش‌ها، غرفه‌ نشر پيام آزادگان، بي‌هيچ دليل خاصي نظرم را جلب مي‌كند. مسئول غرفه از دو نفر بازديدكننده سؤال كرد شما آزاده‌ايد؟... گفت‌وگوي بين مدير غرفه و يكي از آن دو نفر باعث شد تا نزديك‌تر شوم و به انتخاب چند كتاب اقدام كنم و باز بي‌هيچ دليل ديگر يا پرسشي و صرفاً با توجه به عنوان، دو جلد كتاب برداشتم اما به پيشنهاد فروشنده‌ مؤدب و محترم، دو عنوان ديگر نيز خريدم.
اولين كتابي كه با گزينش خودم خواندم، «مردي كه پروانه شد» عنوان دارد و داستاني است به نويسندگي آقاي مجيد پورولي كلشتري، چاپ دو، سه ماه اخير توسط مؤسسه فرهنگي پيام آزادگان در 220 صفحه و تيراژ هزار جلد. اين رمان حول شخصيت عكاسي به نام عباد مي‌گردد كه در جنگ اسير شده و سال‌هاي زيادي را در عراق زير شكنجه دشمن مي‌گذراند. البته داستان را شخص ديگري روايت مي‌كند. شخصي كه كم كم تحت تأثير عباد قرار گرفته و حالا قصد دارد درباره او داستاني بنويسد. شخصيت خلق شده توسط نويسنده اين كتاب در واقع مانند يك پروانه از پيله خارج مي‌شود كه پس از آزادي انساني ديگر مي‌شود. به نظر مي‌رسد آقاي پورولي فكر زيبايي را در پس ذهن‌ خود داشته كه ظاهراً قدرت كشاندن مخاطب به دنبال خود را دارد.  كتاب ديگر «خرداد كه مي‌شود» به روايت و نويسندگي ناصر صارمي، چاپ شده در سال 93 توسط همان انتشارات است كه آن را بلافاصله پس از كتاب قبلي خواندم. كتاب اخير 29داستان مستند و كوتاه را پي مي‌گيرد كه از خرداد ماه سال 1360 در نوجواني راوي آغاز مي‌گردد، سپس در خرداد سال 61، روز بازپس‌گيري خرمشهر ادامه پيدا مي‌كند و در اواخر بهمن ماه سال 1362 يعني حدود بيست و يك ماه زندگي در كنار اسراي عراقي، گزارش‌هاي داستاني اين سرباز، تمام مي‌شود. هرچند داستان‌هاي كوتاه اين نويسنده به دليل اصرار او بر مستند بودن و نزديكي بيشتر به واقعيت و حقيقت در پاره‌اي موارد از مؤلفه‌هاي داستاني كمي فاصله گرفته است اما خالي از زيبايي‌هاي داستان‌هاي كوتاه نيستند. صارمي بخشي از تاريخ جنگ را ـ كه شايد كمتر بدان پرداخته شده ـ روايت مي‌كند و خاطراتش را صادقانه با انشايي بسيار جذاب در اختيار مخاطب روز قرار مي‌دهد.
 صرف نظر از هر آنچه در دو كتاب مزبور از حيث محتوا مي‌گذرد، چيزي كه فكر مرا به خود مشغول داشته سايه‌ سنگيني است كه «خرداد كه مي‌شود» بر «مردي كه پروانه شد» انداخته است. نزديكي فرم و مضمون كتاب متأخر به متقدم، حتي نياز به دقت نظر يا كنكاش حرفه‌اي ندارد. تا آنجا كه با يك بار خواندن مي‌توان به پاره‌هاي بهره گرفته شده از كتابي كه در سال 93 چاپ و منتشر شده در كتاب منتشره در سال جاري پي برد. مضافاً اينكه وقتي به شناسنامه كتاب خرداد كه مي‌شود مراجعه كردم نگارنده را در سال آغاز جنگ جواني 18 ساله و نويسنده رمان مردي كه پروانه شد را كودكي پنج ساله يافتم. و اين نشان مي‌دهد كه نويسندگان تاريخ دفاع مقدس بايد با دقت‌نظر، حساسيت، دغدغه و احتياط بيشتري دست به قلم ببرند.
 مثل اينكه تقليد عادت شده است. كپي در موسيقي، داستان، شعر، سينما، خاطره يا گزارش‌نويسي، هنرهاي تجسمي به‌صورت برداشت، اقتباس، كاور كردن، بدون مجوز حتي از كارهاي هاليوودي يا از تجربه‌گرايان اروپا عادت شده است. ايضاً برداشت از هر چيزي كه احساس كنند قوام و دوام داشته باشد.  ارسطو مي‌گويد «تقليد از كودكي در انسان امري طبيعي، بخشي از تمايلات معمولي و لذت‌بخش است.» اما افلاطون آن را حاكي از انحراف مي‌داند. گذشته از اين دو نظريه، ماحصل باور نظريه‌پردازان اين واقعيت است كه «فرد تقليد‌كننده فاقد چيزي است كه به كار برنده و سازنده واجد آن است و آن شناخت مي‌باشد.» با اين اوصاف مي‌خواهم راهي باز كنم به اصل موضوع كه همانا برداشت‌هاي عديده كتاب «مردي كه پروانه شد» در موضوع، فرم، توصيف صحنه‌ها، فضاسازي، پيرنگ يا ترتيب زماني وقايع و حوادث، بخش‌بندي و حتي صفحه‌آرايي از كتاب «خرداد كه مي‌شود» است. با توجه به تعدد موارد تداخل و توارد در كتاب مورد نظر، اتفاقي بودن امر، منتفي است. شايسته است براي مواجهه بهتر با اين دست كپي‌كاري‌ها با نگاهي تطبيقي و دقيق به اصل هر دو كتاب مراجعه شود. مواردي كه ذيلاً به آنها اشاره مي‌شود بخشي از برداشت‌هاست كه البته فهرست‌وار از آنها مي‌گذريم:
-  خرداد كه مي‌شود ص1 سطر 1 بر خلاف نويسندگاني كه كتابشان...
مردي كه پروانه شد ص1 سطر 5 برخلاف عرف امروزي...
- خرداد كه مي‌شود ص 156 سطر 2 نامه اسير عراقي، نوح به همسرش
مردي كه پروانه شد ص 54 سطر 4 نامه اسير ايراني، عباد به همسرش
-  خرداد كه مي‌شود ص 174 سطر 11 خرداد هميشه ماه اتفاقات خوب بوده است
مردي كه پروانه شد ص 61 سطر 16 همه‌ اتفاقات خوب در آبان‌ماه مي‌‌افتد
-  خرداد كه مي‌شود ص 37 سطر 6 يكي از دو كاستي را... .
مردي كه پروانه شد ص 85 سطر 2 نوار كاستي را كه از صداي...
-  خرداد كه مي‌شود ص 39سطر 4 امروز صحن آسمان خاكستري...
مردي كه پروانه شد ص 85 سطر 1 آسمان ابري است...  
-  خرداد كه مي‌شود ص 15 سطر 1 در واقع همه چيز از اينجا شروع شد
مردي كه پروانه شد ص 37 سطر 1 همه چيز از همان باران شروع شد
-  خرداد كه مي‌شود تعداد صفحات و شماره‌بندي داستان‌ها
مردي كه پروانه شد تعداد صفحات و شماره‌بندي داستان‌ها
-  خرداد كه مي‌شود فصل هفتم صفحه 37 (فضاسازي در داستان غريبه ـ باران)
 مردي كه پروانه شد فصل 2 صفحه 15
- خرداد كه مي‌شود ص43 سطر 1 ماه مثل يك كشاورز
مردي كه پروانه شد ص 41 ص 4 مهتاب شده بود و ماه...
- خرداد كه مي‌شود ص 68 سطر 8 رضا كسي نبود كه بعدها هم از ياد برود. دوست داشتم اين جوان سر به زير را...
مردي كه پروانه شد ص 53 سطر 1 عباد از آن دست آدم‌هاي عجيب و غريبي بود كه خيلي‌ها دلشان مي‌خواست به او نزديك شوند
- ـ خرداد كه مي‌شود ص 168 سطر 9 چند روز پيش دوستي كه...
مردي كه پروانه شد ص177 سطر 1 خانم دكتر ناهيدي آمد خانه‌مان...
-  خرداد كه مي‌شود ص 157 سطر 11 پسرم از من مي‌خواهد صداي ضبط را كم كنم
 مردي كه پروانه شد ص 211 سطر 4 دستگاه ضبط صوت را گذاشتم... دخترم ريحانه دارد...
- ـ خرداد كه مي‌شود ص 31 روزگار كلاغ‌ها
 مردي كه پروانه شد ص 15 ص 22 ص 23 (صحنه‌سازي با كلاغ)
- خرداد كه مي‌شود ص 48 سطر 1 روزهايش خاكستري... و ص 80 سطر آخر به بعد مثل اينكه تهران...
مردي كه پروانه شد ص 19 سطر 7 و ص 20 سطر 2 ص 188 سطور 13 و 14 گلايه از شهر تهران
- خرداد كه مي‌شود ص 149 «حمزه» اسير عراقي
 مردي كه پروانه شد فصل 49 ص 203 و 204 «حمزه» اسير ايراني
و موارد ديگري مثل بازي با كلمات بي‌آنكه منطقي پشت آن باشد كه احتمالاً مخاطبان بعدي و اهالي كتاب آن را از نظر دور نگه نخواهند داشت و به باور من مي‌تواند كتاب «مردي كه پروانه شد» را اگرچه براي اين نقايص كوچك زير سؤال ببرد. نتيجه اينكه انتظار مي‌رود نويسنده آثار دفاع مقدس كه قرار است بخش مهمي از تاريخ را براي امروز و نسل‌هاي آينده بازشناساند ديانت ادبي را حفظ كند و در راستاي نگارش آثار ارزشي از اين دست خلاقيت و آفرينش را جايگزين هرگونه برداشت كند.  با آرزوي موفقيت و سربلندي براي همه‌ نويسندگان اين سرزمين و به ويژه آنان كه صادقانه و هنرمندانه، تجارب و هنر خود را براي پاسداشت ارزش‌هاي هشت سال جنگ تحميلي صرف مي‌كنند.
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲۷
علیرضا بیگدلی
|
Canada
|
۲۳:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۹
0
0
درست است من هم احساس کردم نویسنده مردی که پروانه شد از کتاب خرداد که می شود کپی ناقص کرده است.
علیرضا بیگدلی
|
Canada
|
۲۳:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۹
0
0
درست است من هم احساس کردم نویسنده مردی که پروانه شد از کتاب خرداد که می شود کپی ناقص کرده است.
مهری از شهریار
|
United States
|
۲۳:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۹
0
1
سلام
مشابه سازی یا سرقت ادبی مخصوصا در کارهای ارزشی تنوع و نوآوری را از ما میگیرد. تشکر از احساس مسئولیت روزنامه جوان
کاش همیشه نقدهی این شکلی در باره ی چیزهای دیگر مثل نمایشنامه و دیگرچیزها باشد.
پاسخ ها
یک طلبه
| -
۱۹:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۲/۳۱
خانم مهری
اتهام سرقت چه برای ادبیات چه برای طلا یکیست بنابراین شما باید با احتیاط بیشتری به این موضوع نگاه کنید شاید به صورت اتفاقی جمله ای در دو کتاب مشابه شده است. من آقای پورولی را می شناسم انسان صادقی به نظر می رسد.
من الله التوفیق
عبدلی
|
-
|
۰۰:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۲/۳۰
0
1
با درود بر پیگیری روزنامه و روزنامه نگار عزیز
خرداد که می شود اثری خاص در حوزه دفاع مقدس است
امیدوارم قدر دانسته شود
و کپی بردار نانجیب، به پاسخگویی و عذر دعوت گردد
مجمد علی ذوالفقاری
|
Chile
|
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۳۱
0
0
من خرداد که می شود را نخوانده ام ولی مروری به کتاب مردی که پروانه شد انداختم نقص زیادی دارد مثل اینکه این نویسنده محترم فضای جنگ را نمیشناخته. مثلن می گوید سرباز عراقی را با خنجر زدم و یا مینویسد ساعت مجی مرد عراقی زنگ زد
میم الف
|
United States
|
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۳۱
0
0
حتمن برای کتاب مردی که پروان شد رونمایی مفصل هم گرفته اند. سرقت ادبی حتا یک جمله هم کار درستی نیست
میم الف
|
United States
|
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۲/۳۱
0
0
حتمن برای کتاب مردی که پروان شد رونمایی مفصل هم گرفته اند. سرقت ادبی حتا یک جمله هم کار درستی نیست
شادی
|
France
|
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۲/۳۱
0
1
هاهاهاهاه
پاسخ ها
آزاده عسگری
| Sweden
۱۹:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۳۱
واقعن که به این گونه سرقت ها باید خندید ،حتی اگر ناچیز باشند نباید اتفاق بیوفتد.
یک طلبه
|
-
|
۱۹:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۲/۳۱
0
0
امیدوارم دوستان با خویشتنداری و نگاه به این منظر درست قضاوت کرده موضوع را مورد بررسی قرار دهند.
مهم این است که هردو کار در خدمت دفاع مقدس نوشته شده است.
یک طلبه
|
United States
|
۱۹:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۲/۳۱
0
0
امیدوارم دوستان با خویشتنداری و نگاه به این منظر درست قضاوت کرده موضوع را مورد بررسی قرار دهند.
مهم این است که هردو کار در خدمت دفاع مقدس نوشته شده است.
وبگردها
|
-
|
۲۲:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۲/۳۱
0
0
علی ای حال جب اعتماد به نفسی.
این مصاحبه را ببین


http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950207000223
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۳۱
0
0
سلام.اين كار،كار درستي نيست.اميدوارم ابنجورنباشه،به خاطراينكه سرقت ادبي كار ناشايستي است
مصطفی صداقت پور
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۱
0
0
بعنوان صرفا یک مخاطب و کسی که خرداد که میشود را خوانده وبا توجه به گزارش بالا این طور بنظر میرسد که کتاب دوم کپی بیش نیست
امیر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۱
0
0
با سلام کتاب خرداد که می شود مطالعه گردید .وعلاقمند به سرنوشت اسرا شدم که البته مطالب کتاب مربوط به اسرای عراقی در ایران بود در چند روز قبل با کتاب مردی که پروانه شد مربوط به اسرای ایرانی در عراق خریداری گردید که سرنوشت ایرانی ها را هم بدانم که با کمال تعجب متوجه شدم مطالب کتاب کپی خراد که می شود است فقط مکان و افراد عوض شده است. ایا نویسنده محترم به این امر واقف نبوده اشخاصی با درصد کم هردو کتاب را مطالعه کرده باشد یا اینکه ناشران محترم نباید به این امر توجه داشته باشند همچنین من فکر می کنم که نویسنده مردی که پروانه شد بهتر می بود شرایط جنگی و اسارت را لمس کرده باشد که تاریخ تولد ایشان همخوانی با اطلاعات جنگی ایشان در زمان جنگ ندارد .
علیرضا روزبهانی
|
United States
|
۱۵:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۲
0
0
درود بر دوستان
کتاب خرداد که می شود کتابی است که در این گونه ادبی، بی نظیر است. حاصل تجربه زیستن و تجربه نویسندگی کسی است که کارنامه پرباری در گستره چاپ کتاب و حضور در عرصه ادبیات دارد. باید این کتاب بیش از پیش معرفی شود و مورد توجه قرار گیرد تا این از گونه بهره برداری ها و سوء استفاده ها کاسته شود.
دیناروندی
|
Canada
|
۱۷:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۲
0
0
دوست عزی

گذشته از همه نظرات بالا
وتشکر از روزنامه جوان که حساسیت بخرج دادند تاجایی که من کتاب خوانده ام اگر آن قسمتهایی را که اقای ملوندی در این مقاله به آن اشاره کرده صحت داشته باشد خوب در اینکه نویسنده [مردی که پروانه شد ] از یک کتاب دیگر غیرقانونی استفاده کرده شکی نیست امکان دارد از کتابهای دیگری هم استفاده کند. با این ها خیال نمی کنم الهام گرفته باشد معلوم می شود با اطلاع استفاده کرده چون من نمونه های دیگری هم در فیلمها و اثار هنری دیده ام. بالاخره کار دیگران را به هم وصل کردن و بافتن لطفی ندارد. هنرمند وقتی هنرمند واقعی است که از حاصل زحمت خودش کار تحویل بدهد
ناصر صارمی تا جایی که من میدانم چند کتاب شعر و پژوهش و ترجمه دارد کتاب خرداد که می شود هم که داستانهای مستتد دارد پارسال از کتابهای پرفروش دفاع مقدس بوده .
باید بببنیم خودش چه موضعی میگیرد
اقاجان هیچ چیز از صداقت بهتر نیست.
سیمین
|
United Kingdom
|
۱۷:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۲
0
0
جالب است که ناشر هر دو.کتاب یکی است ! بدون شک، بخشی از مسوولیت این کپی و سرقت ادبی بر عهده ی ناشر است
مجتبا یاوری
|
United States
|
۱۰:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۳
0
0
از این دست کپی ها بسیار شده در ادبیات ما
مسعودرضایی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۷
0
0
شما قبل هر تحلیلی باید به درستی قضاوت بفرمایید.اثر که راجب ان صحبت کردید مربوط به اقای ناصر صارمی میباشد و این یک سرقت ادبی میباشد از اقای صارمی
زاهده
|
Chile
|
۱۲:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۷
0
0
خوبه که چاپ بعدی کتاب رو تقدیم کنن به این سارق ادبی اینجوری دیگه دم دستشه همه چی کارش راه میفته
نبوتی فومنی
|
United States
|
۱۷:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۷
0
0
من تعجب می کنم آقاجان
باید به این آقای پورولی که کتاب مردی که پروانه شد را نوشته تذکر بدهید تا حداقل کتاب دفاع مقدس را کپی برداری نکند حالا دانسته یا ندانسته دقت کند. چون از این به بعد اینکار دیگر رسم میشود باید از قلمزنها تعهد بگیرند که آقاجان مطلب از دیگری نباشد. موفق باشید
مسعودرضایی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۷
0
0
وای به روزی که دزدی را فقط از دیوار مردم بالا رفتن تعریف کنیم
اسداله
|
-
|
۲۰:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۷
0
0
اذا تم العقل نقص الکلام

امیرالمومنین (ع)
میترابرخورداری
|
-
|
۱۴:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۹
0
0
درود بر دوستان محترم ...

با نگاهی اجمالی به کتاب "مردی که پروانه شد " میتوان به راحتی دریافت که نویسنده این کتاب با فقط اندک تغییری در برخی واژه ها یک کپی برداری از قصه و روایت کتاب خرداد که می شود ، انجام داده اند . امیدوارم همان طور که روزنامه جوان این مهم را پیگیری و نشرنموده اند ، این کپی برداری وقیحانه از جانب دیگر عزیزانی که دستی بر قلم دارند و افرادی که دلسوزانه حوزه کتاب و نویسندگی را ارزشمند می شمارند ، نادیده نماند و نویسنده "مردی که پروانه شد" هم در مقام توضیح و عذرخواهی برایند
شهرام معقول
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۶
0
0
استفاده از تلاش دیگران بدون کسب اجازه، کار جوانمردانه ای نیست ،بنده از نزدیک مستندات و زحمات استاد صارمی عزیز را برای به ثمر رساندن این اثر دیده‌ام و در خصوص عمل صورت گرفته امیدوارم افکار عمومی و آنها که این عمل نابجا را انجام داده‌اند به وظیفه خود عمل کنند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار