کد خبر: 744737
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۰
گذري و نظري بر زمينه‌هاي رويگرداني حزب ‌برادران شيراز از دكتر محمدمصدق
علي احمدي فراهاني

«حزب برادران شيراز» از جمله جريانات سياسي - مذهبي معاصر است كه با اراده و رهبري عالم مجاهد، مرحوم آيت‌الله حاج‌سيد‌نورالدين هاشمي شيرازي(قده) در شيراز تأسيس شد و در دوره فعاليت خويش، آثاري نمايان و در خور توجه از خود برجاي نهاد. از جمله رويكردهاي شاخص اين حزب دردوران فعاليت، حمايت از نهضت ضد استعماري ملي ايران به رهبري مرحوم آيت‌الله كاشاني بود. اين حزب بعدها و تحت تأثير عواملي كه در ادامه مي‌خوانيد، از دكتر مصدق فاصله گرفت. اين مقال در تبيين علل كناره‌گيري حزب برادران از حمايت نهضت ملي ايران، به نگارش درآمده است.

حزب برادران، از موافقت تا تقابل با مصدق

در ابتداي نهضت ملي ايران، حزب برادران به تبعيت از مرحوم آيت‌الله سيد‌ابوالقاسم كاشاني موافقت خود را با جريان نهضت رسماً اعلام كرد، اما دلايلي چند باعث شد پس از پيروزي نهضت ملي و اعلام رأي دادگاه لاهه و بركناري قوام‌السلطنه از نخست‌وزيري، حزب برادران موضع‌گيري خود را نسبت به حكومت دكتر مصدق تغيير دهد و به‌تدريج به سمت مخالفت علني عليه آن كشيده شود. دليل اين امر فعاليت‌هاي گسترده احزاب چپ و تبليغات آنان عليه شعائر مذهبي در شيراز بود كه به نظر رهبران حزب برادران از طرف دولت دكتر مصدق حمايت مي‌شدند. اگر چه جريان‌هايي نيز با گزارش‌هاي متعدد به تهران عليه حزب برادران تبليغات و تلاش مي‌كردند تا دكتر محمد مصدق را نسبت به رهبر آن بدبين كنند. در يكي از نامه‌هاي ارسالي از شيراز خطاب به دكتر محمد مصدق در اين باره آمده است:«... مع ذلك مطلب زير كه به نظرم مركز تشنجات است به عرض آن جناب مي‌رسانم كه اگر مفيد باشد امر به جلوگيري بفرماييد. در اغلب شهرستان‌هاي ايران جمعيت‌هاي غير قانوني به اسامي مختلف با مرامنامه‌ها و اساسنامه‌هاي فريبنده ظاهراً ملي از سال‌هاي متمادي تأسيس و تشكيل شده‌اند كه هدفشان باطناً اجراي منويات انگليس در لباس ايراني بودن به دستور اينتليجنت سرويس براي توليد تشنج در مواقع مخصوص ايجاد شده است... براي مثال به عرض مي‌رسانم در شيراز چندين جمعيت به نام‌هاي مختلف كه گرداننده تمامي آنها عده‌اي معدود و محدود غير حزبي است، وجود دارند كه عبارتند از: 1ـ اتحاديه محلات 2ـ حزب برادران 3ـ جمعيت اصلاح‌طلبان 4ـ اتحاديه فلاحتي 5ـ حزب اتفاق 6ـ حزب‌الله و 7- اتحاديه همگاني. در ساير شهرستان‌ها هم نظير اين جمعيت‌ها حضور دارند كه براي جامعه و مملكت مضرند.»

حزب برادران و درگيري‌هاي احزاب در شيراز درسال 1332

با آغاز فروردين 1332، درگيري احزاب مختلف در شيراز ابعاد تازه‌اي يافت. در روز بيست و ششم فروردين 1332، اجتماع بزرگي در شيراز براي مذاكره و نطق‌هاي اجتماعي و سياسي به تقاضاي دبير جمعيت طرفداران ادامه نهضت ملي ـ فريدون توللي ـ انجام گرفت. حين انجام تظاهرات عده‌اي از طرفداران حزب برادران وارد صحنه شدند و شعارهايي سر دادند كه موجب ايجاد تنش و درگيري شد. در گزارش شهرباني در اين باره آمده است:

«... بعد از ظهر 26/1/1332 ميتينگ در فلكه شهرداري شروع شد و حين سخنراني عده‌اي كه نيز به‌طور يقين معلوم نشد جزو چه دسته‌اي بودند، ولي احتمال قريب به يقين از افراد حزب برادران بودند، بناي تظاهرات له اعليحضرت همايوني گذاشتند و در نتيجه هياهوي ايجاد شده مانع از شنيدن سخنراني ناطقان شدند و طرفداران جناب آقاي دكتر مصدق نيز با شعارهاي «زنده باد دكتر مصدق» و «يا مرگ يا مصدق» قصد بيرون كردن مخالفان را از محوطه ميتينگ داشتند كه اين عمل منتج به سنگ‌اندازي از طرفين به يكديگر شد و محيطي غير‌عادي و متشنج به وجود آمد و افراد منتسب به حزب برادران از اين فرصت استفاده و به انتقام روز 30 تير به حزب ايران حمله و اثاثيه آنجا را خرد كردند و به دفتر اسناد رسمي شماره 12 كه صاحب آن سابقاً از وابستگان حزب برادران بود و بعداً مستعفي شده بود حمله كردند و در اين موقع ديگر رشته انتظامات شهر از هم گسيخت و اراذل و اوباش به اداره اصل چهار ترومن و چند نقطه ديگر حمله و آنجا را غارت كردند و دنباله آن به روز بعد كشيده شد...»

درگيري‌هاي حزب برادران و ايران در روز بيست‌و‌نهم فروردين و به دنبال برگزاري سخنراني و اجتماع حزب ايران شدت بيشتري يافت. در گزارش استاندار فارس در‌اين‌باره آمده است:‌«شب پنج‌شنبه، بيست‌و‌هشتم فروردين ماه‌ جاري در اثر بدگويي كه در بلندگوي حزب ايران نسبت به جناب سردار فاخر حكمت مي‌شد، جمعي از حزب برادران جلوي عمارت اجتماع و قصد حمله به آنجا را كردند كه در اثر ممانعت مأموران از اين اقدام جلوگيري شد. ضمناً از طرف جمعيت مقداري سنگ به عمارت حزب ايران پرتاب شد و چند شيشه از پنجره‌ها شكسته و پيشاني يكي از افراد حزب جزئي مجروح شد.»

استاندار فارس طي نامه‌اي به رهبر حزب برادران خواستار تأكيد بر حفظ آرامش شد و از او خواست تا براي حفظ نظم كوشش بيشتري به خرج بدهد. آيت‌الله سيدنورالدين شيرازي در پاسخ به نامه استاندار فارس نوشت:‌«مراجعه به پرونده را امر بفرماييد تصديق خواهيد كرد يا نه اين ايام و نه قبل به هيچ وجه بلندگوي برادران كه تحت نظر و كنترل شخص خودم است به هيچ كس كمتر عبارتي كه به كنايه يا تصيح شخص يا جمعيتي زننده باشد نداشته است. اميدوارم با مراجعه به اداره آگاهي يا هر وسيله ديگري كه صلاح مي‌دانيد كاملاً اين قسمت را اذعان بفرماييد. در موضوع بلندگوي حزب ايران آنچه در بيانيه آنها نشر يافته و البته طبق همين بيانيه‌ها سخن‌پراكني كرده است و مي‌كنند، مشتمل بر بهتان و دروغ است كه عموم اهالي اعم از حزب برادران و غير ايشان را عصباني مي‌كند و شايد هم منظورشان همين است. مثلاً چنانچه خود شما هم در نظر داريد، حزب برادران و خودم به هيچ وجه كمترين اسائه ادبي به جناب آقاي دكتر مصدق و آقاي آيت‌الله كاشاني نداشته‌ايم. سر تا پاي نشريه برادران تاماً و تماماً بدون استثناي يك برگه همراهي ايشان است، ولي در بيانيه‌هاي آنها حتي پس از تكذيب‌هاي پي در پي تازه به تازه به حزب برادران تهمت مي‌زنند كه به ايشان اهانت كرده‌اند. شما استاندار هستيد. از آمد و رفت كارگزار انگليس كاملاً اطلاع داريد. خودتان مي‌دانيد نسبت دروغ به حقير مي‌دهند. اگر خودم هم در شيراز نباشم يا در شهر ديگري و به حقير فحش دهند، طبعاً مردم طاقت نمي‌آورند و جلوگيري از آن هم از عهده‌ام بيرون است. . . در خاتمه تعجب مي‌كنم جناب استاندار اطلاع نداشته باشند از تئاتر و نمايش فحاشي به يك نفر كانديداي حزب...»

تداوم و تشديد تقابل حزب برادران با دولت مصدق

مكاتبات و مراسلات اداري با تهران پس از واقعه بيست و نهم فروردين با شدت بيشتري ادامه يافت و در روز سي و يكم فروردين حزب ايران شعبه شيراز اعلاميه را منتشر كرد كه در بخشي از آن آمده است:‌«اين خيانتكاراني كه به اميد سقوط مصدق از اول فروردين ماه تا كنون در شيراز مشغول توطئه بودند، آخرين تلاش مذبوحانه خود را براي سرنگون كردن حكومت مردم بر مردم ايران در اين دو روز اخير كردند. باشگاه حزب ما را ويران كردند و هم‌مسلكان مبارزمان را با چوب، سنگ و چماق مجروح ساختند...»

اسناد و مدارك حكايت از تماس‌هاي نزديك حزب برادران و فداييان اسلام در اين برهه دارد. نخستين گزارش در ارديبهشت ماه است كه در آن به ارتباط نزديك سيدنورالدين شيرازي و نمايندگان مخالف دولت مصدق اشاره شده است. گزارش‌هاي بعدي حاكي است كه با فرا رسيدن ايام سوگواري بعضي از مبلغان و روحانيون فداييان اسلام به دعوت حزب برادران به شيراز آمده‌اند تا در ايام سوگواري مردم را عليه دولت تشويق و ترغيب كنند.

طي ماه رمضان و برگزاري جلسات ديني اختلافات رنگ تازه‌اي به خود گرفت و حزب برادران با استفاده از توان بالقوه‌ فراخوان نيرو عليه مخالفان خود وارد صحنه شد. يكي از كساني كه در اين ايام با مخالفت شديد حزب برادران روبه‌رو بود، سيد‌حسام‌الدين فالي، رهبر حزب‌الله شيراز بود كه محافل سخنراني او به انحاي گوناگون توسط حاميان حزب برادران به هم زده شد. در بخشي از يك گزارش در اين‌باره آمده است:«... در موقع سخنراني سيد‌حسام‌الدين فالي، حزب برادران كه منتظر فرصت بودند يكمرتبه به طرف منبر حمله كردند و گفتند: اين‌طور نيست و ناگهان مجلس متشنج شد و به هم ريخت. پس از اينكه مجلس توسط مأموران انتظامي دو باره آرام گرفت، سيد فالي روي پله منبر ايستاد و اظهار كرد: مدت 20 روز بد گفتند، توهين كردند و من در مقابل نصيحت كردم، پند دادم و گناه اين مجتهد عادل اين بود كه روز سي‌ام تير در موقع حكومت قوام‌السلطنه با انگليسي‌ها مبارزه كردم و در تلگرافخانه رفتم و لكه ننگ انگليس‌خواهي را از دامن اين ملت پاك كردم و به دنيا فهمانيدم شيرازي انگليس‌خواه نيست...»

حزب برادران در اين مقطع با تمام قوا وارد صحنه سياسي شد. در بخشي از گزارش مربوط به اين ايام آمده است:«... از قرائن استنباط مي‌شود تحريك‌كننده افراد حزب برادران آقا سيد‌نورالدين، آقاي ميرزا‌صدرالدين، آقاي شيخ محمدجعفر دادخواه و سيد‌محمد ‌رضازاده است و روز گذشته كه بنده به منزل مي‌رفتم، آقاي اشرف برادر آقاي دادخواه را در كوچه ملاقات كردم. ايشان گفتند اينطوري كه در شهر شايع است تيمسار افشارطوس كشته نشده است و دولت دروغ مي‌گويد. يك نفر را كه شبيه به تيمسار افشارطوس بوده است كشته و پخش كرده كه افشارطوس را كشته‌ و خود افشارطوس را به خارج فرستاده و اين كار را انگليسي‌ها كرده‌اند كه به دولت شوروي و امريكا برسانند كه ما قدرت داريم...»

حزب برادران و واكنش به دستگيري اعضاي خويش توسط دولت مصدق

فعاليت‌هاي ضد دولت مصدق در خرداد 1332 ابعاد تازه‌اي يافت و آيت‌الله سيد‌نورالدين شيرازي در محافل مذهبي به‌طور علني عليه جريان حاكم سخنراني و نسبت به دستگيري برخي از اعضاي حزب برادران توسط شهرباني دولت مصدق اعتراض مي‌كرد. در بخشي از گزارش شهرباني در اين‌باره آمده است:«... در ساعت يك بعد از نيمه شب ضمن قرائت اظهار كرد [سيد‌نورالدين شيرازي] مي‌خواهم چند كلمه از سياست صحبت كنم. بنويسيد تا تحريف نشود. 1ـ سياست ما حفظ انتظامات است. تحمل، بردباري و حفظ انتظامات مي‌كنيم. مبادا در مملكت تشنج ايجاد شود. 2ـ دشمنان ما به طريق متعدد مي‌خواهند تحريك اعصاب كنند، ولي ما پرورش‌يافتگان مكتب منتظران محمد(ص) كاملاً بر احساساتمان استيلا داريم و بر ما تأثير نخواهد كرد. از برادران ما عده‌اي را بدون حق و برخلاف قانون نگه داشته‌اند، مثلاً همشهري ما آقاي زهتاب در آن شب در «آب جوال» براي سركشي حيوانات بوده و در شيراز نبوده است، نزديك دو ماه ايشان را بدون حق نگه داشتند. آقاي رضازاده را بردند كه شب در يك جماعت هزار نفري در اينجا بود، اينها خيال مي‌كنند ممكن است حقايق در پرده بماند... نه اينكه قدرت نداريم، خير، اين جمعيت چند هزار نفري همه به منزله يك نفر است. هر كس تصديق دارد دست راستش را بلند كند. همه مردم دست‌ها را بلند كردند. با اين يك نفر نمي‌توان بازي كرد...»

با دستگيري عده‌اي از اعضاي اصلي حزب برادران فشار شهرباني بر اعضاي آن وضعيتي بحراني در شيراز به وجود آورد و در اين شهر حكومت نظامي اعلام شد. شهرباني فارس طي گزارشي ضمن اعلام اسامي فعال حزب برادران به مركز نسبت به اقدامات سيدنورالدين هشدار داد. در بخشي از گزارش ديگر آمده است:«... آقاي سيد‌نورالدين شهرت حسيني‌الهاشمي كه يك نفر از معممين متنفذ شيراز است، با دستياران خود در موقع وعظ و خطابه مردم را ترغيب و تشويق به تمرد و تشنج و آنها را عليه دولت تحريك و دائماً حمله به اصل چهار ترومن مي‌كردند. اصولاً وجود اين شخص در فارس با دودستگي‌هاي موجود باعث ايجاد تشنج و اختلال نظم است...»

ناصرالاسلام از وعاظ و اعضاي اصلي حزب برادران در خطابه‌اي در شاهچراغ دولت و اقداماتش را زير سؤال برده است و مي‌گويد:«... افسران شهرداري و دارايي شهرباني براي ما كار نمي‌كنند. فقط دل ما خوش است كه دموكراسي هستيم. اين كلام دروغ است. فرمانداري نظامي روي مساوات و قانون كار نمي‌كند. مي‌خواهند به زور به سرنيزه و قلدري انجام وظيفه كنند و تمام اين عمل‌هاي غير قانوني روي اين اصل است كه متحد با هم نيستيم. زن‌ها برويد به شوهرتان و مردان بگوييد و مردان شما هم مطلع باشيد...»

تعامل برخي اعضاي فداييان اسلام با حزب برادران در شيراز

گزارش شهرباني حكايت از ورود بعضي از افراد فداييان اسلام از تهران به شيراز مي‌كند. برخي از طرفداران فداييان اسلام از سخنرانان مذهبي بودند كه در سخنان خود مصدق را مورد حمله قرار مي‌دادند. در بخشي از گزارش خود در تاريخ 23/3/1332 آمده است:«... مجلس از ساعت 9 شب شروع شد. ساعت 11 آقاي شيخ مرواريد با دو نفر سيد و دو ناشناس ديگر كه هويت آنها معلوم نشد و آن چند نفر هم از فداييان اسلام بودند وارد مجلس شدند. ساعت يك بعد از نيمه شب شيخ مرواريد بالاي منبر رفت. ابتدا دعا خواند و پس از آن چند كلمه راجع به ما صحبت كرد و گفت بله از مرحمت زمامداران شيراز ماه رمضان بايد باغ‌هاي قصرالدشت محل فحاشان و عرق‌خوري باشد و كسي از رفتار آنها جلوگيري نكند و در ضمن اشاره كرد البته ما تا آخرين نفس مبارزه خواهيم كرد و از مبارزه خود خسته نخواهيم شد...»

در ايام عيد فطر سال 1332، شهرباني از برگزاري نماز عيد فطر توسط آيت‌الله سيد‌نورالدين شيرازي ممانعت كرد و او ناگزير به مسجد «معركه‌خانه» رفت و پس از انجام مراسم عيد فطر خطاب به مردم گفت:‌«...‌شهرباني از نماز خواندن ما در مسجد وكيل جلوگيري كرد و ديگر صبر، تحمل و بردباري از ما سلب شده است.» ضمناً به مناسبت تأييد بياناتشان شعر ذيل را قرائت كرده‌اند. «دليري تو فزون شد ز بردباري من/ بسا تحمل بيجاست كه آوردخواري...»

روند فعاليت‌هاي حزب برادران در تير 1332 به طور چشمگيري افزايش يافت و اين حزب با برگزاري گردهمايي سياسي و سخنراني و با استفاده از مقالات روزنامه‌ها حملات عليه مخالفان خود را شدت بخشيد. گزارش‌هاي متعددي از فعاليت حزب برادران در اين دوره در دست است. وزارت كشور از شهرباني درخواست كرد تا شرحي درباره عمليات سيدنورالدين شيرازي و حزب برادران به تهران ارسال كند. اين درخواست به دنبال ارسال نامه‌ها و شكواييه‌هايي از گروه‌هاي سياسي شيراز انجام پذيرفته است. درگيري اصلي بين حزب برادران و حزب ايران و بعضي از جناح‌هاي روحاني شيراز همچون سيدحسام‌الدين فالي است. اين درگيري‌ها با كودتاي نظامي عليه دولت ملي مصدق در مرداد ماه سال 1332 پايان يافت و حزب برادران و رهبر آن در چرخش سياسي جديد قدرت بيشتري نسبت به مخالفان خود به دست آوردند. اسنادي از واكنش حزب برادران در مرداد 1332 در دست نيست، اما نخستين گزارش شهرباني فارس مربوط به تاريخ 23/7/1332 است كه در بخشي از اين گزارش آمده است:‌«... در اين رژه تمام واحدهاي لشكر شركت داشتند، تيمسار فرماندهي لشكر در بزرگ‌ترين چهارراه خيابان زند در كنار تمثال اعليحضرت همايوني شاهنشاه رژه گرفتند... از طرف حزب برادران و رؤساي محلات و دستجات گوسفند قرباني كردند... »

آنچه از نظرتان گذشت، داستان پشت كردن يكي از احزاب مذهبي ايران به دولت دكتر مصدق و در نگاهي كلي‌تر نهضت ملي ايران بود كه به سهم خود، موجب تضعيف جناح مذهبي اين نهضت و در نهايت شكست محمدمصدق شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار