به گونهاي كه چندي پيش يك مقام مسئول در سازمان شهرداريها از خالي شدن 33 هزار روستاي كشور خبر داد؛ خبري كه در يك پروسه زماني اتفاق نيفتاده است بلكه به دليل بيتوجهي به ناكارآمدي برنامهها و حمايتهاي اين روزها در بيشتر روستاهاي كشور ميتوان آن را به اشكال مختلف مشاهده كرد.
به واقع سرازير شدن روستاييان به حوزههاي شهري خود چالشي جديد را رقم زده است و آن هم بينظمي شهري است. شهرها با جمعيت مهاجر انبوه در حال پر شدن هستند، اين مسئله نياز به اشتغال، مسكن و مكانهاي تفريحي، فرهنگي و اجتماعي دارد اما به دليل سرعت كند رشد و ارتقاي شهرنشيني شهرهاي كشور در فاز جديد علاوه بر ساير مشكلات اخيراً با بيانضباطي شهري نيز دست و پنجه نرم ميكنند. وجود افراد متكدي، كودكان كار و خياباني، انواع آسيبهاي اجتماعي، فرهنگي، شغلهاي ناپايدار و كاذب خود گواه اين مدعاست.
در حال حاضر وقتي به گوشهاي از شهر توجه ميشود به خصوص بافتهاي سنتي و قديمي شهر و مكانهايي كه در آنجا رفت و آمد و كسب و كار رونق دارد به وضوح ميتوان ريتم بينظمي و بيانضباطي شهري را به اشكال مختلف مشاهده كرد.
اين بينظمي در برخي مكانها به خصوص محدوده بازار تهران به حدي گسترش يافته است كه اصلاح آن تقريباً غير ممكن مينمايد. چراكه اقدامات صورت گرفته به دليل پيچيدگي و در هم تنيدگيهاي معضلات و مشكلات موجود كار به جايي نبرده است و همچنان تلاشها بيثمر باقيمانده است. گاهي دستگاهي به سبب متولي بودن وارد عرصه اين كارزار ميشود و اقدامات مقطعي را انجام ميدهد ولي به دليل آنكه مسائل و مشكلات با هم درآميخته است باز هم سر و ساماندهي كارها راه به جايي نبرده و آب از آب تكان نميخورد.
براين اساس لازم است براي تحقق انضباط شهري دستگاههاي متولي با اجماع و وحدت رويه مشخص براي نيل به اين هدف وارد عرصه كار شوند. از مديريت شهري و شهرداري و شوراي شهر گرفته تا ساير دستگاههاي شهري كه به نوعي در انضباط شهري داراي وظيفه هستند به نظم بخشي به شهر كمك كنند و بايد پذيرفت از آنجايي كه بر هم خوردن نظم شهري در يك بازه زماني طولاني اتفاق افتاده است بنابراين نظم و حركت به سوي انضباط شهري در بعد كلان آن نيز نيازمند زمان بسياري است و در اين ميان نبايد فراموش كرد كه اصلاح رفتار شهروندان و تغيير نگاه جامعه نيز لازمه حركت در مسير انضباط شهري است.
براين اساس لازم و ضروري به نظر ميرسد كه با انجام مطالعات جامع و اجراي پايلوت انضباط شهري در يك محدوده شهري نتايج استخراج و سپس در ساير بخشها به اجرا درآيد. اولويتبندي و نظارت سيستمي براي انضباط شهري نيازمند بسترسازي لازم در طبقات مختلف جامعه شهري است.
براي دستيابي به انضباط شهري اصلاح الگوي رفتاري دستگاهها و به تبع آن شهروندان و در اختيار قرار دادن امكانات و تجهيزات براي نيل به اين هدف ميتواند گام اوليه براي حركت در مسير انضباط شهري به حساب آيد و قرار نيست كمكاري و ناكارآمدي دستگاهي به ساير دستگاههاي متولي سپرده شود براين اساس بحث نظارت شوراي شهر ميتواند به عنوان يك بازوي قوي نظارتي ضمن جلوگيري از تكرار رفتارها و نگاههاي سليقهاي به مؤلفهها و آتيههاي زندگي شهري نظم و سامان بخشد و نبايد فراموش كرد كه انضباط شهري بخش كوچكي از تغيير سبك زندگي براي بهتر استفاده كردن از امكانات شهري براي بهتر زيستن است؛ حقي كه بايد براي آن همگان تلاش كنند. در پايان ذكر اين نكته ضروري است كه انضباط شهري زماني حاصل ميشود كه هر يك از شهروندان اجزاي آن را بخشي از خانه خود بدانند و با نگاه واقعبينانه با اين تغيير همراه شوند.
هواي شهرمان را داشته باشيم
افزايش شتاب تغييركاربري اراضي باغي، جنگلي وكشاورزي در برخي از شهرها و شهركهاي اقماري حتي روستاها و تراكم شديد سكونت به صورت فزاينده، باعث تضاد بين فرهنگها، روابط غيرصميمي افراد و معاشرت و تعاملات خشك مردم با يكديگر و بروز انواع آلودگيها شده است. امروزه در بيشتر شهرهاي جهان، به ويژه كلانشهرها، افزايش روند نرخ جرم و جنايت به طور نگرانكنندهاي به يكي از دغدغههاي مهم شهروندان و مديران شهري تبديل شده است. به طوري كه شكل و نوع كاربريها و رابطه بين توزيع آنها با رشدكانونهاي جرمخيز، تسهيلات، ويژگيهاي مكاني، اهداف مجرمانه و بزهكارانه در سطح شهر از جمله مواردي است كه در رشد آسيبهاي اجتماعي و جرايم شهري مؤثر بوده است.
از جمله موضوعات اساسي جهت شناخت شهر و نحوه پراكندگي فعاليتهاي شهري در بررسيهاي فيزيكي، مطالعه نحوه استفاده از نوع و ميزان كاربري اراضي است. توجه به كاربري اراضي شهري نقش مهمي در پيشگيري و كنترل كانونهاي جرمخيز دارد كه با برنامهريزي و طراحي مناسب كاربريهاي مختلف در سطح شهرها باعث ايجاد فضاهايي ميشود كه جذابيت كمتري براي بزهكاران دارد و با ايجاد اينگونه فضاها در مناطق مختلف شهر ميتوان از فرصتهاي محيطي جرائم كاست.
افزايش شتاب تغييركاربري اراضي باغي، جنگلي وكشاورزي در برخي از شهرها و حتي روستاها و تراكم شديد سكونت به صورت فزاينده، باعث تضاد بين فرهنگها، روابط غيرصميمي افراد و معاشرت و تعاملات خشك مردم با يكديگر، بروز انواع آلودگيهاي هوا، صوتي، نوري و امواج راديويي موجب رشد نارساييهاي رواني، امكان بروز اختلافات بين جمعيت، بروز ناراحتيهاي عصبي و بيماريهاي ديگر شده است. از همه مهمتر معضلاتي از قبيل روند صعودي افزايش جرم و زندگي اتميزه در انزوا در آپارتمانهايي با مساحت كوچك و قوطيكبريتي بدون داشتن فضاي باغ و باغچه، حياط و محوط بازي براي كودكان و آسايش سالمندان و سست شدن پيوندهاي اجتماعي ميان افراد را به همراه داشته است.
شواهد كافي نشانگر آن است كه نوع و ميزان كاربري اراضي در ايجاد زمينه و شرايط ارتكاب جرائم سرقت و جنايت در مناطق شهري به ويژه كلانشهرها مؤثر بوده به طوري كه رشد جرائم مرتبط با اعتياد و قاچاق مواد مخدر، كيف قاپي، زورگيري و ايجاد مزاحمتهاي ناموسي احساس ناامني شهروندان را به وجود آورده است. براساس نتايج پژوهشهاي علمي، برنامهريزي و سياست طراحي مؤسسات شهري و تشكلهاي مردم نهاد در كنترل و پيشگيري از جرم و جنايت مؤثر بوده و مراقبتهاي طبيعي و همياريهاي شهروندان از طريق كمك به طراحي ساختمانها و فضاهاي شهري مناسب از عوامل مهم كنترل جرائم شهري به شمار ميروند.
با توجه به مباحث فوق به اين نتيجه ميرسيم كه نوع و ميزان كاربري اراضي شهري در وقوع انواع جرائم و بزهكاريهاي نوپديد نقش غير قابل كتماني داشته است.
حال با توجه به مسائل مذكور در وضعيت فعلي چه بايد كرد؟ يا چه راهكارهايي ميتواند تا حدي در اين زمينه كارساز باشد؟ متأسفانه در دهههاي گذشته در شهرهاي كلان ايران، مسئله كاربري اراضي با هر سياست و برنامهريزي اشتباهي كه بوده انجام شده است. به نوعي ميشود گفت كار از كار گذشته و آب رفته به جوي باز نخواهد گشت. تجربه غلط نوع تغييركاربري اراضي شهري در كلانشهرها ميتواند درس عبرتي براي مديران شهرهاي مياني و كوچكتر باشد تا اشتباه آنها را مرتكب نگردند بلكه با مطالعه و دقت لازم به ويژگيهاي بومشناختي و مكاني شهر از نتايج تحقيقات جديد، تجربيات برنامهريزيهاي جديد شهري به ويژه در نوع و ميزان كاربري اراضي شهرهاي موفق جهان استفاده نمايند.
با توجه به اينكه مديران و تصميمگيران برخي كلانشهرهايي كه تاكنون با اتخاذ سياستها و تصميمهاي ناصحيح، غيرعلمي و غيركارشناسي خود در نوع و ميزان كاربري اراضي و افزايش بيرويه ميزان تراكم شهري بدون توجه به امكانات، منابع آبي و ساير استعدادهاي اقليمي شهر، موجب بروز انواع بحرانها و مسائل و انحرافات و بزهها و نابههنجاريهاي گوناگون شهري شدهاند لازم است حداكثر تلاش را به عمل آورند تا با بهرهگيري از ياري شهروندان از طريق فعالسازي شوراها و توجه به نقش مهم شوراياريها در محلات كلانشهرها و همچنين كمك به رشد و توسعه نهادهاي غير دولتي(NGO) به ويژه در زمينههاي زيست بوم شهري و خدمات اجتماعي و مددكاري اجتماعي در شهرهاي كلان و بهرهگيري از امكانات طبيعي بتوانند تا حدي از ميزان افزايش و تعميق انحرافات و بزهكاريهاي شهري حاصل از سياستهاي ناصحيح كاربري اراضي شهري در كلانشهرها جلوگيري نمايند.
از طرفي ديگر گسترش فضاهاي سبز و جلوگيري از تخريب محيط زيست و پافشاري بر عدم تغيير كاربري اراضي موجود ميتواند از فشارهاي رواني بر جامعه بكاهد كه نمونه اين اقدامات را در شهر تهران در گسترش پاركها در منطقه عباسآباد و از آن طرف آزادسازي پارك جنگلي قوچك و تبديل آن به پارك ياس شاهد بوديم كه همه اين موارد با استقبال عجيب مردم مواجه شد.