گزارشهاي وزارت بهداشت هم حكايت از آن دارند كه اكنون رقم بيماري سرطان در كشور در حد بالايي است اما همه بيماران تحت درمان و مراقبتهاي پزشكي پس از درمان قرار دارند. گزارش سازمان بهداشت جهاني هم نشان ميدهد كه سرطان سينه، سرطان پوست، سرطان روده، سرطان معده، سرطان مري، سرطان ريه، سرطان مثانه، سرطان پروستات، كبد و سرطان سيستم خونساز از شايعترين نوع سرطانها در ايران هستند. براي آگاهي از وضعيت بيماري سرطان در ايران و علل شيوع و راههاي پيشگيري و درمان آن به سراغ دكتر عبدالله فضلعليزاده نايب رئيس انجمن سرطان ايران رفتيم. دكتر فضلعليزاده، عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي است كه قريب به 40 سال از عمر خود را در راه شناخت، پيشگيري و درمان سرطانها صرف كرده است.
آقاي دكتر! ابتدا بفرماييد از نظر علمي، تعريف شما از سرطان چيست؟
سلولها در اثر مواجه شدن با عاملي كه به عنوان عامل سرطانزا شناخته ميشود، روند رشد و تقسيم طبيعي خود را از دست ميدهند و به قول معروف غيرقابل كنترل ميشوند كه در اين حالت تودهاي بهوجود ميآورند كه ما به آن تومور ميگوييم.
البته همه اين تودهها يا تومورها كه ايجاد ميشوند بدخيم نيستند اما آنچه ما در موردش به نام سرطان صحبت ميكنيم تودههايي هستند كه رشدشان ادامه دارد. به زباني ديگر بايد گفت، وقتي سلولهاي طبيعي بدن تكثير شده و افزايش مييابند به مرور زمان پير شده و از گردونه كاري خارج ميشوند و به جاي آنها سلولهاي جديد بهوجود ميآيند. حال اگر مسئله برخورد با يك عامل سرطانزا با اين سلول اتفاق بيفتد تغييراتي در «دياناي» آن بهوجود ميآيد كه باعث بهوجود آمدن سلولهاي معيوب شده و در نهايت به سرطان ختم ميشود.
آيا نوع سرطانهاي شايع در ايران با نوع معمول شيوع آن در دنيا متفاوت است؟
سرطان در تمام دنيا رو به افزايش است. سازمان بهداشت جهاني، كشورها را از نظر بروز استاندارد شده سني در مردان و زنان مشخص كرده و با اين رتبهبندي كه در دنيا انجام شده، ايران در گروه چهارم قرار ميگيرد. پس كشور ما در مقايسه با ديگر كشورهاي جهان با افزايش چشمگير سرطان مواجه نيست.
در آمار ديگري كه سازمان بهداشت جهاني از مبتلايان به سرطان در هر 100هزار نفر ارائه داده، ايران نسبت به دنيا متفاوتتر و پايينتر قرار گرفته است. براساس اين گزارش ميزان بروز استاندارد شده سني سرطان در مردان و زنان ايراني به ترتيب 134 و 128 مورد در هر 100هزار نفر است در حالي كه اين اعداد به طور متوسط در جهان 205 و 165 است.
ملاحظه كنيد در ايران آنچنان هم كه ميگويند افزايش سرطان در مقايسه با ساير دنيا يكسان نبوده و حتي پايينتر است.
ممكن است شما بخواهيد كشور ايران را با يك كشور پيشرفته اروپايي يا امريكايي مقايسه كنيد كه از نظر سطح اجتماعي، اقتصادي و بهداشتي تا حدودي متفاوت است. اما ميبينيم آمارهايمان با آنها همرديف است. ولي وقتي به كشورهاي در حال توسعه مراجعه ميكنيم مشاهده ميشود ايران نسبت به آنها در ابعاد اقتصادي، اجتماعي و بهداشتي، امكانات بيشتري براي شهروندانش فراهم كرده است. بنابراين آمار ايرانيان مبتلا به سرطان نسبت به آنها خيلي پايينتر ميآيد. به همين خاطر در تقسيم بنديها در رده چهارم قرار گرفتهايم.
ولي هر از چندگاهي ميشنويم كه ميگويند اپيدمي سرطان يا سونامي سرطان در راه است. آيا واقعاً ايران با چنين فاجعهاي روبهرو است؟
به كار بردن واژههاي اپيدمي يا سونامي در مورد بروز سرطان جمله و عبارت صحيحي نيست جز اينكه يك نوع تشويش خاطر در مردم ايجاد كند. دليل اين امر هم اين است كه سونامي در مواقعي پيش ميآيد كه حادثهاي به طور ناگهاني اتفاق افتاده باشد. در حالي كه ما در مورد ايجاد سرطان و رو به افزايش بودن آن آگاهي كامل داريم. بنابراين شما وقتي منتظر بروز يك پديده هستيد اين نه حالت اپيدمي به خود ميگيرد و نه سونامي. در هر دو حالت اگر موضوع را در نظر بگيريد، ميبينيد كه راه مبارزه با اين بيماري وجود دارد. عبارت صحيح، افزايش سرطان در تمام جوامع بشري از جمله ايران است كه دليل آن هم وجود فاكتورهاي سرطان است كه روز به روز هم در حال افزايش است. با اين اوصاف وظيفه ما اين است كه با شناختي كه از عوامل سرطانزا به دست آوردهايم با آن مبارزه كرده و چنان برنامهريزي كنيم كه تماس، برخورد و استفاده از محيطهاي سرطانزا كمتر شده و خود را ايمن كرده باشيم.
عوامل ابتلا به سرطان كدامند؟ و درست است كه ميگويند خيلي از سرطانها به اين صورت در خانوادهها شيوع پيدا ميكنند؟
اگر بخواهيم در مورد عوامل سرطان صحبت كنيم، بايد بگوييم موارد متعددي در ايجاد و آماده كردن سرطان در يك فرد وجود دارد. مسئله سن بسيار مهم است. هرچه سن بالاتر ميرود، شانس ابتلا به بيماري سرطان هم بيشتر ميشود. البته در دوران كودكي، نوجواني، جواني، ميانسالي و پيري سرطانهاي خاص خودش وجود دارد. تغييرات سلولي در اثر عوامل سرطانزا ايجاد ميشود اما به طور كلي و آماري، سن هرچه بالاتر برود احتمال ابتلا هم بالاتر ميرود. مثلاً در مورد خانمها شانس ابتلا در دهه چهارم و پنجم زندگي كاملاً متفاوت است با خانمهايي كه در دهه هفت و هشت زندگي قرار دارند. به اين معني كه در خانمهاي در دهه بالا احتمال ابتلا به سرطان سينه خيلي بيشتر است. مسئله بعدي در احتمال ابتلاي فرد به سرطان، ارث است.
در اينكه بعضي از سرطانها زمينه ارثي دارند كاملاً براي ما محرز است و مطالعات گستردهاي نيز در اين زمينه انجام و ثابت شده است. از جمله اين سرطانها سرطان سينه است كه اگر مادر، خواهر، خاله و مادربزرگ به اين نوع سرطان دچار شده باشند احتمال ابتلا در دختر خانم زياد است بنابراين مسئله خانوادگي را بايد خيلي با اهميت در نظر بگيريم.
يا در مورد سرطانهاي دستگاه گوارش، وقتي فاميل درجه يك مثل پدر، عمو، برادر و امثال اينها مبتلا به سرطان دستگاه گوارش باشند در بقيه فاميلهاي درجه يك مانند برادرزاده، خواهرزاده و... شانس بروز سرطان بالا ميرود. ما در راههاي پيشگيري و تشخيص زودرس هميشه افرادي كه ريسك ابتلايشان از طريق سابقه خانوادگي كه مسئله ارث و ژنتيك پيش ميآيد را در اولويت قرار ميدهيم و براي آنها راههاي پيشگيري علمي را مورد استفاده قرار ميدهيم. با اين حال مسئله ژنتيك و ارث يك درصد كوچكي از ابتلا به سرطان را به خود اختصاص ميدهد.
عوامل اصلي بروز سرطان در افراد چيست؟
يكي از عمدهترين عواملي كه در ايجاد سرطانها نقش دارد، تغذيه است. تحقيقات نشان داده كه حدود 35درصد از كل سرطانها ارتباط مستقيم با نوع تغذيه دارند. بعد از تغذيه به دخانيات ميرسيم كه چه در ريه و چه در مجاري تنفسي و گوارشي فوقاني نقش مهمي در بروز سرطانها دارند. در اين ميان، سهم بسيار كوچكي هم به ارث ميرسد. به همين خاطر و در برابر تصورات نادرست جامعه، نميتوان دليل عمده سرطانها را ارث دانست.
سرطانهايي مثل سرطان روده، سرطان سينه، يا نوعي از سرطان تيروئيد زمينه ارثي دارد كه اگر در فردي نمايان شد بايد اقوام درجه يك تحت نظر باشند.
موروثي بودن سرطان در ميزان و طول درمان آن تاثير دارد؟
افرادي كه به صورت ارثي دچار سرطان ميشوند جزو گروههاي (هاي ريسك) با شانس ابتلاي بالا به شمار ميروند. اگر در خانوادهاي مادر و مادربزرگ گرفتار باشند مطمئناً بايد نسبت به آينده دختر اين خانواده و نوه دختري آنها خيلي كنجكاو و دقيق بود. بايد با معاينه باليني و آموزش اين خانواده و انجام سونوگرافي در سنين بالا و انجام ماموگرافي يا حتي انجام آزمايشات ژنتيكي خاص تدابير پيشگيري را تقويت كرد. در چنين خانوادههايي كه تحت نظر بوده و آزمايشات مختلفي را پشت سر گذاشتهاند، شانس درمان و زنده بودنشان نيز بسيار بالاتر ميرود نسبت به افرادي كه تا مدتها از ابتلاي خود به سرطان بيخبر بوده و در بيتفاوتي به دنبال تشخيص نرفتهاند. هرچه تشخيص سريعتر باشد، درمانپذيري و شانس بهبود هم بالاتر ميرود. پس در اين افراد و خانوادهها چون از همان ابتدا نوعي حساسيت وجود دارد، تدابير تشخيص و پيشگيري زودتر شروع شده و درصد احتمال درمان به شدت بالا ميرود.
چندي پيش تحقيقي در امريكا صورت گرفته بود كه نتايج آن ميگفت ابتلا به سرطان ربطي به غذا و محيط و عوامل ديگر ندارد و اين افراد و سيستم بدنشان است كه تعيين ميكند چه كساني زودتر به اين بيماري دچار ميشوند، آيا درست است؟
اين موضوع بحث را به سمت مواد غذايي ميكشد. مسئله بروز سرطان در دستگاه گوارش 50درصد به نوع تغذيه مربوط ميشود. در تمام افراد سالم مواد غذايي كه خورده ميشود در يك مدت زمان مشخص دفع ميشود و در طول اين مدت كه از معده و رودهها ميگذرد تغييراتي در آنها حاصل ميشود كه سرطانزاست. هرچه زمان عبور اين مواد غذايي از داخل روده سريعتر باشد تماس اين مواد ايجاد شده با جدار روده كاهش يافته و شانس ابتلا پايين ميآيد چون موادي كه آسيب زا هستند جذب مخاط روده نميشوند. اما زماني هست كه همين مواد را شخص ديگري ميخورد و تخليه شكم دچار مشكل ميشود يا فرد يبوست دارد. در اين شرايط زمان دفع مدفوع طولانيتر شده و اين مواد در جدار روده با مخاط در زمان بيشتر تماس بيشتري داشته و احتمال بيماري و ابتلا به سرطان را بالا ميبرد. پس نتايج تحقيق درست است اما ما معتقديم اگر مواد غذايي سالم مصرف شود ديگر اين همه نگراني به وجود نميآيد.
در حال حاضر خطرناكترين سرطانها كدامند؟
10 مورد سرطان طبقهبندي شده داريم كه در رأس آنها در دنيا در مردان سرطان ريه، پروستات، دستگاه گوارش (معده و مري) و در خانمها سرطان پستان، روده، دهانه رحم، ريه و رحم است. در ايران و در مردان نيز سرطان معده، مثانه، پروستات و در خانمها سرطان پستان، روده بزرگ و معده بيش از بقيه شايع است.
آيا دلايل ابتلا به انواع سرطانها با يكديگر فرق دارند؟
بله. به همين دليل بايد دلايل را جداگانه بررسي كرد. سرطان پروستات بيشتر وابسته به فعاليت هورموني مردانه و بعد از آن افزايش سن است.
پروستات مردانه در حال بزرگ شدن است كه ميتواند خوش خيم باشد اما در گذر زمان اگر دچار مشكل شود به سرطان تبديل ميشود. حالا بايد پرسيد چرا سرطان پروستات تا اين حد شيوع بيشتري از خود نشان داده است. بايد بگوييم در گذشته هم اين سرطان وجود داشته است اما تشخيص داده نميشد اما امروزه تشخيص بالاي سرطان پروستات به خاطر استفاده از تكنولوژيهاي مدرن است. با يك تست به نام «پياساي» اين امكان به وجود ميآيد تا بتوانيم حدس بزنيم احتمال ابتلا به سرطان چقدر است.
نقش تكنولوژيهاي امروزي، زندگي شهري و ماشيني و ديگر عوامل دنياي كنوني در ابتلا به سرطانها چقدر است؟
تكنولوژيها، دود ماشينها، زندگي شهري و استرسها در ايجاد سرطان بسيار مؤثرند. سوختهاي ناقص حاوي موادي هستند كه سرطانزا هستند. تغيير سبك زندگيها بيشترين دليل براي ابتلاي مردم به انواع سرطانها هستند.
ما بايد در روز حداقل پنج وعده ميوه و سبزيجات بخوريم. نه اينكه زندگيمان را به غذاهاي كنسروي و فستفودها پيوند بزنيم. استفاده نامناسب از وجود خودمان، به اين معني كه تحركات بدني و ورزش را به حداقل رساندهايم. ورزش و تحرك از بروز سرطان جلوگيري ميكند. وقتي فرد كالري بيشتري وارد بدنش شود و نتواند آن را بسوزاند ناخودآگاه چاق ميشود كه يكي از زمينههاي ايجاد سرطان است. ميوهها و سبزيجات هر كدام خاصيتي دارند كه دردي را درمان ميكنند. مثلاً گوجه فرنگي حاوي موادي است كه از رشد سرطان در پروستات جلوگيري ميكند.
چه نوع سرطانهايي را قبل از گسترش يافتن ميتوان تشخيص داد؟
همه سرطانها قابل پيشگيري و درمان هستند به شرطي كه دو مسئله را رعايت كنيم. در علم پزشكي اين دو مسئله خيلي مهم و حائز اهميت هستند. يكي پيشگيري است و ديگري تشخيص زودرس. پيشگيري با انتخاب يك زندگي سالم ايجاد ميشود. يعني استفاده از مواد غذايي توصيه شده، استفاده از حركات ورزشي، جلوگيري از افزايش وزن و هر چيزي كه در تعريف يك زندگي سالم ميگنجد. مسئله بعدي تشخيص زودرس است كه كليد درمان به شمار ميآيد. افرادي كه فكر ميكنند دچار مشكلي در بدن شدهاند بايد به موقع براي انجام تستهاي پزشكي به كلينيكها مراجعه كنند. «هاي ريسك»ها حتماً بايد يك تست بدهند چه براي معده چه پروستات و چه سينه. بايد تأكيد كنم كه امكان راهاندازي كلينيكهايي براي تشخيصهاي زودرس در ايران وجود ندارد چون بودجه مالي گزافي نياز دارند. البته اين فقط در ايران نيست چون كشورهاي غربي هم توان صرف اين هزينههاي گزاف را ندارند. با اين حال خودآزمايشيها به خصوص در خانمها ميتواند كمك بزرگي به تشخيصها كند. بايد بيشترين كارها در زمينه پيشگيري باشد كه با بحث و گفتوگو و آگاهي دادن به مردم و بالا بردن سطح اطلاعات مردم و اعلام عوامل سرطانزا ميتوان به اين اهداف نزديك شد. متأسفانه در حال حاضر بيمهها در كشور درمان محور شدهاند.
بيمهها بعد از تشخيص بيماري از دارو گرفته تا تخت بيمارستان و ديگر مايحتاج را آماده ميكنند كه هزينههاي بالايي دارند، به خصوص اينكه اگر بيماري به مرحله حاد و پيشرفتهتري رسيده باشد. حالا اگر بيمهها بيايند در زمينه تشخيصهاي زودرس و كلينيكها كمك كنند هزينهها تا اين اندازه بالا نميرود. تشخيص زودرس و پيشگيري هم به نفع سبد خانواده است و هم در بودجه مملكت صرفهجويي ميكند.
آيا بين بيماريها و ابتلا به سرطان ارتباطي وجود دارد؟
نه چنين چيزي نداريم اما برخي سرطانها در زمينه ضعف ايمني بدن ممكن است بروز كنند. مثلاً احتمال ابتلا به سرطان در افرادي كه ايدز دارند خيلي بالاست.
يا افرادي كه در سنين نوجواني مبتلا به عفونتهاي فوقاني دستگاه گوارش ميشوند شانس ابتلايشان به نوعي از سرطان بالا ميرود. اما اينكه حتماً بعد از يك بيماري شخص سرطان مشخصي بگيرد وجود ندارد.