کد خبر: 719606
تاریخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۷
یادداشت مدیر مسئول
در ماه‌هاي منتهي به انتخابات مجلس شوراي اسلامي 1394 زمزمه الحاق بخشي از اصولگرايان قديمي به جريان دولت به گوش مي‌رسد. برخي آن را يك واقعيت و برخي آن را تدبيري براي بالا و پايين كردن وزن‌ها در صحنه معادلات مي‌دانند. اگر اصل موضوع واقعيت داشته باشد، فلسفه و چشم‌انداز آن چگونه خواهد بود؟
دکتر عبدالله گنجی
در ماههاي منتهي به انتخابات مجلس شوراي اسلامي 1394 زمزمه الحاق بخشي از اصولگرايان قديمي به جريان دولت به گوش ميرسد. برخي آن را يك واقعيت و برخي آن را تدبيري براي بالا و پايين كردن وزنها در صحنه معادلات ميدانند. اگر اصل موضوع واقعيت داشته باشد، فلسفه و چشمانداز آن چگونه خواهد بود؟

از زمان تكوين دو جريان عمده كشور در زمستان 1366 تاكنون افرادي تلاش كردند حضور خود را در صحنه سياسي كشور فراتر از اين دو جريان سامان دهند و با نقد و هجمه به دو جريان مذكور، تلاش كردند مسير و مجراي سومي براي ساختار سياسي كشور بيابند. اين افراد از جهت روانشناختي معمولاً افرادي بودند كه نميتوانستند به عنوان «نفر دوم» يا «نفر سوم» ساختار يا سازمان ايفاي نقش كنند. «سر بودن» عمدهترين دليل روانشناختي براي اين مسئله است. سابقه تاريخي سالهاي گذشته نشان ميدهد كه آقايان محمدي‌‌ ريشهري، محسن رضايي، هاشميرفسنجاني، احمدينژاد و... تلاش كردند خود را محور «جريان سوم» نشان دهند، اما به دلايلي همچون نبود مباني فكري، گفتمان و پايگاه اجتماعي متمايز، نتوانستند منشأ ثبات جديد در ساختار سياسي قدرت باشند. اكنون خبرهاي غيررسمي و تأييد نشده حاكي از آن است كه بخشي از اصولگرايان متقدم با محوريت دكتر علي لاريجاني درصدد ائتلاف با دكتر روحاني و دولت هستند تا بتوانند به عنوان يك جريان جديد وارد گود سياسي كشور شوند. آيا چنين امري قابل تحقق است؟

بدون ترديد لاريجاني از جهت مباني فكري، دستگاه معرفتي و بنيه و ريشه ديني- اجتماعي با تجديدنظرطلبان و اصلاحطلبان اختلاف ماهوي دارد. اگرچه به اين اختلافات تظاهر نميكند و هزينههاي اين محافظهكاري را پرداخت ميكند اما گذشته نهچندان دور وي اين مدعا را در سطح مشي و رفتار مشخص ميكند. علاوه بر آن لاريجاني باهوشتر از آن است كه توسط افرادي مانند احمدينژاد به حوزه اصلاحطلبان هل داده شود. لاريجاني اهل تصميمات ريسكپذير در عرصه سياست نيست، بنابراين هر هدفي از اين كار داشته باشد شخصاً از نگاه دروني انقلاب آن را قابل دفاع و قابل تفسير ميداند اما دلايل عمده اين احتمال سياسي- تاريخي چه ميتواند باشد؟

1- برخي بر اين باورند كه با ظهور احمدينژاد شكافي عميق بين نيروهاي انقلاب به وجود آمده و لازم است به «نقطه صفر» اختلافات كه قبل از دوم خرداد 1376 يا سوم تير 1384بود، برگرديم و سايش‌‌هاي تحميلي را اصلاح و جبران نماييم. با اين نگاه اگر روحاني و لاريجاني را قبل از خرداد 76 يا حتي تيرماه 84 ببينيم در درون يك قاب خواهند بود. لذا آن قاب مجدداً بايد احيا و نزديكيها بايد حقيقيتر شود.

2- نگاه دوم اين است كه لاريجاني و بخشي از نيروهاي همسو وظيفه و مأموريت خويش ميدانند كه شرايطي ايجاد كنند تا با توليد پايگاه اجتماعي جايگزين براي روحاني، به مرزبندي بين روحاني و تجديدنظرطلبان كمك نمايند. اين جماعت بر اين باورند كه روحاني پايگاه اجتماعي منسجم و با انگيزه در درون كشور ندارد و لاجرم بر پايگاه اجتماعي تجديدنظرطلبان و اصلاحطلبان تكيه زده است، لذا بخشي از اصولگرايان قديمي يا راست سنتي ميتوانند با ارائه سرمايه اجتماعي به روحاني، وي را قانع كنند تا دامن خود را از عبوركردگان از مسير انقلاب اسلامي پاك كند.

3- نگاه سوم اينكه بخشي از جريان اصولگرا كه ورود آن به عرصه سياست متأخر است با همان شاقولي لاريجاني را ميسنجند كه روحاني را ميسنجند. بنابراين به ميزاني كه با روحاني احساس فاصله ميكنند با لاريجاني نيز اين احساس را دارند. لذا هم لاريجاني آنان را مانع از انسجام يكپارچه اصولگرايي ميداند و هم آنان لاريجاني را فاقد شاخص‌‌هاي لازم براي محوريت اصولگرايان قلمداد ميكنند. اين دو نگاه كه يك نتيجه را در بردارد منجر به تصميم جديد طيف رهروان مجلس شده است. هر كدام از سه دليل ذكر شده را مبناي تحليل قرار دهيم واكنش آن در بين اصولگرايان و اصلاحطلبان موجب تصميمات جديدي خواهد شد كه نهايتاً به شكل‌‌گيري جريان سوم كمك خواهد كرد. جريان سوم بايد بتواند فهم و گفتماني متفاوت ارائه كند و گرنه شكلگيري آن محال خواهد بود و همانند اسلاف خود به محاق خواهد رفت و به صورت يك بار مصرف در يك انتخابات هزينه خواهد شد. جريان جديد اگر بر اسلام و انقلاب اسلامي تأكيد حداكثري كند، همان جريان اصولگرايي است و اگر در فاز واگرايي برود و نتواند بين اسلاميت و جمهوريت و ... جمعبندي كند به سرنوشت اصلاحطلبان دچار خواهد شد. بنابراين به نظر ميرسد با يك جريان عملگرا و غيرآرماني مواجه باشيم كه نه به دنبال مبارزه با استكبار است و نه به دنبال مبارزه با انقلاب اسلامي است. لذا چشمانداز آن را مي‌‌توان به گونه جديد و با فهم جديد از آرايش سياسي كشور به قضاوت نشست و سه جريان عمده را اينگونه نامگذاري كرد تا رفتارشناسي آنان در قالب يك چارچوب مفهومي تقريب به ذهن شود.

1- جريان انقلابي راديكال: اين جريان اصول انقلاب را صرفاً محترم نميشمارد بلكه آن را بالاي دست ميگيرد و همانند شاقول در تمام مناسبات قدرت در داخل و خارج از آن استفاده ميكند. ممكن است افرادي در آن باشند كه قدري از قاعده خارج شوند اما كليت آن را ميتوان در تراز انقلاب اسلامي دانست و در روز حادثه به عنوان سپر دفاع از انقلاب اسلامي روي آن حساب باز كرد.

2- جريان محافظه كار عقلانيت اعتدال: اين جريان انقلاب اسلامي را يك پروژه به اتمام رسيده ميداند كه به محصول (جمهوري اسلامي) تبديل شده است. لذا خود را نه در تراز انقلاب اسلامي بلكه در تراز يك كشور ملت به نام جمهوري اسلامي ايران تعريف ميكند، رفتار سياسي خود را با عرف سياسي جهان تنظيم خواهد كرد و واقعگرايي شاخص اصلي آن خواهد بود. رفاه مادي در اولويت آنان است و انقلابي‌‌گري را معادل تندروي، شعارزد‌‌گي و تنشزدايي و بيتوجهي به مشكلات مردم ميدانند. اين جريان در حوزه نخبگان نسل اول داراي جايگاه نسبي است اما در حوزه جوانان انقلابي فاقد خاستگاه است.

3- جريان واگرا برونگرا: اين جريان پس از دهها بار اشتباه استراتژيك تلاش ميكند آرمانگرايي واگرايانه را با نگاه واقعگرايي به ثبات نظام مستقر تعديل كند و در درون نظام سر پل بگيرد، استانداردهاي غربي را به عنوان استانداردهاي زندگي جهانشمول در ايران پياده كند و با پرستيژ روشنفكري خود را واجد صلاحيت سياسي مردمي در نزد دنياي غرب معرفي نمايد.

در صورت خروج روحاني از شعاع نگاه آنان، اين جريان با «بحران اتصال» مواجه خواهد شد. لذا تلاش ميكند براي ماندن در شعاع نظام به اثبات تصويري درونگرا از خود روي آورد. بنابراين ضمن احترام به مهره‌‌هاي راديكال(كه از درون آنان را «اصلاحطلبان ناب» ميداند)، در روي صحنه آنان را در جايگاه تماشاگران مينشاند تا بتواند بازي جديد را با حوصله ادامه دهد و در ليگ برتر قرار گيرد.

اگر جريان روحاني لاريجاني نتواند فرداي انتخابات 1394 انسجام خود را نشان دهد، قطعاً به سرنوشت ريشهري، رضايي و ... دچار خواهد شد، آن موقع بازگشت پرهزينهتر از جدا شدن خواهد بود زيرا پيروي از آنان امري محال و سير حركت آنان به وادي محاق خواهد برد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار